همه‌ی نوشته‌های محمد پورعلی

لذت گذر زمان در ONRUSH

در عنوان Onrush دو تیم در جاده‌ای رها می‌شوند که در ان به غیر از خودروهای مسابقه‌دهنده (یا بهتر است بگوییم مبارز) خودروهای عادی دیگری هستند که هیچ وظیفه‌ای جز شلوغ کردن صحنه نبرد و واژگون شدن بر عهده ندارند. با انجام حرکات ریسکی، پرش‌های بلند و از همه مهم‌تر آسیب زدن به حریف نواری آبی‌رنگ تحت عنوان Boost پر خواهد شد. وقتی این نوار به حداکثر میزان خود برسد، گیمر می‌تواند با سرعت بسیار بیشتر به حریفان نزدیک شده و بسیار راحت آن‌ها را نابود کرده و برای چند ثانیه از میدان نبرد حذف نماید. تعداد Boostها تعیین‌کننده تیم برنده خواهد بود. اما بازی به همین سادگی‌ها هم نخواهد بود‌. نکته‌ای که در ابتدا جلب توجه می‌کند آن است که در این عنوان پشت سر رقبا بودن مزیت به حساب می‌آید و نه سبقت گرفتن و جلو زدن از آن‌ها. در واقع از پشت سر است که می‌توان به خودروهای دیگر ضربه وارد کرد و دید خوبی از آن‌ها داشت. در بازی دائماً افراد با Boost کردن جلو می‌افتند و فرصت به رقیب خواهد رسید تا بتازد و امتیاز کسب کند. این عامل به همراه پاداش‌هایی که از ریسک و برخوردهای گوناگون به دست می‌آید، بازی را مهیج و جذاب کرده است.

بردن در بازی منوط به تقسیم وظایف و عملکرد کلی تیم خواهد بد، پس چه کسی که عالی بازی می‌کند و چه کسی که حرفه‌ای نیست همگی در برد و باخت شریک خواهند بود و این لذت بخش است. در واقع اگر ضعیف هم هستید سعی کنید بهترین خود باشید تا به تیم تا حد توان کمک نمایید و کم کم حرفه‌ای شوید. در ضمن بازی بخشی را برای آموزش گیمرها فراهم نموده و در ویدئوها یا نوشته‌هایی تکنیک‌های اولیه بازی را آموزش می‌دهد. در بازی ۸ گروه وسیله نقلیه متفاوت وجود خواهد داشت که هر کدام وظیفه مخصوص به خود را دارند. برای مثال برخی بیشتر به درد محافظت از دیگر هم‌تیمی‌ها می‌خورند و بعضی‌ها هم مناسب حمله هستند. این مساله به مانند تمام بازی‌های آنلاین می‌تواند شمشیری دولبه باشد. از طرفی تجربه تیمی و همکاری مناسب با دوستان و پیروزی لذت‌بخش است و از طرفی دیگر ممکن است دیگران ذره‌ای به این مسائل اهمیت ندهند و روی اعصابتان رژه بروند. همچنین در هنگام بازی آنلاین توانایی قطع کردن بازی و رفتن به منوی آن را نخواهد داشت (مگر آن که کلا بازی را ببندید!).

اما نکته‌ای که کمی به بازی ضربه می‌زند کمبود محتوا برای آن است. متأسفانه بازی در حد و قواره یک عنوان ۶۰ دلاری نیست. بازی چهار ماد اصلی مختلف به همراه ۸ گروه وسیله نقلیه دارد و در حالت آنلاین خود حداقل در کوتاه مدت لذت‌بخش است، اما در حالت Single Player پس از چند ساعت تجربه بازی، تنوع کافی ندارد. وجود مادهای متنوع‌تر برای این عنوان ضروری به نظر می‌رسد، زیرا به نظر می‌رسد مادهای بازی پس از مدتی تازگی و جذابیت خود را از دست خواهند داد. شاید این مشکل بعدها با آپدیت‌ها و DLCهایی برطرف شود. اما به هر حال این عنوان در قیاس با عناوین ۶۰ دلاری دیگر بیش از حد ساده و کوچک است. حتی در بازی حالت Local Multiplayer هم وجود ندارد و نمی‌توانید با اعضای خانواده و دوستان خود بر روی یک دستگاه بازی کنید. با توجه به ماهیت عنوان Onrush نبود این بخش عجیب به نظر می‌رسد، زیرا بازی اساسا برای سرگرمی ساخته شده است.

ONRUSH™_۲۰۱۸۰۶۰۱۱۵۳۶۱۹

در زمینه گرافیک فنی Onrush قابل قبول است. نه کمتر و نه بیشتر. در واقع نه گرافیک عالی و فوق‌العاده‌ای دارد که بیننده را بر سر ذوق بیاورد و نه توی ذوقش خواهد زد‌. کیفیت بافت‌ها، نورپردازی، طراحی خودروها و …همگی چنین وضعیتی دارند‌. اما گرافیک هنری و طراحی مناطق و محیط‌های بازی بسیار خوب صورت پذیرفته‌ است. جاده‌ها و مناظر بازی همگی زیبا هستند و رانندگی در آن‌ها لذت‌بخش است. همان طور که پیش‌تر اشاره شد توپوگرافی مناطق و جاده‌های بازی به‌گونه‌ای است که دائماً در حال پریدن از تپه‌ها و فرود آمدن روی پستی‌ها هستیم. هنگامی که از تپه‌ای بالا رفته و پرشی انجام می‌دهیم، ناگهان نور خورشید در افق نمایان شده و منظره‌ای زیبا خواهد ساخت. آسمان و مناطق و مناظر دوردست هم با جزییات خوبی طراحی شده و به زیبایی کلی بازی افزوده‌اند. در مجموع می‌توان گرافیک بازی را جزو نقاط مثبت بازی به حساب آورد.

صداگذاری و موسیقی بازی وضعیت مناسبی دارند. از طرفی صدای زد و خورد و تخریب و گاز خودروها صدای عالی بازی خواهد بود و مخاطب را بیشتر درگیر مبارزات خواهد کرد و از طرف دیگر موسیقی‌های نسبتاً خشن با ضرب‌آهنگ تند کاملاً با گیم پلی آن هماهنگ است و تا به خوبی در راستای جذابیت عنوان عمل می‌کند. انتخاب موسیقی‌ها بسیار هوشمندانه صورت گرفته است. از طرفی کمی خشن هستند تا حس تخریب را منتقل می‌نمایند و از طرفی دیگر آن قدر هم خشن نیستند که فضای لذت‌بخش و شاد بازی را خراب کنند. همگی آن‌ها هم از نظر ریتم بسیار مناسب انتخاب شده‌اند. گاهی اوقات دوست دارید به همراه بازی هد بزنید! و حرکات موزونی را هم دسته به دست انجام دهید!

در مجموع می‌توان Onrush را بازی مفرح و جذابی دانست که در تمامی بخش‌هایش از جمله گیم‌پلی، طراحی مناطق، موسیقی، صداگذاری و … خوب و یا قابل قبول عمل می‌کند. بازی می‌تواند لذت زد و خورد و تخریب را به خوبی منتقل کند و از این نظر چیزی کم نگذاشته است. گیم پلی آن را در هیچ بازی دیگری ندیده‌ایم و بازی از این نظر ارزشمند است اما بازی با توجه به قیمت ۶۰ دلاری‌اش محتوای کافی برای عرضه به مخاطب ندارد و این بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف آن محسوب می‌شود.

امتیاز بازی ۹۰

اطلاعات بازی

MotoGP 18

 

در نگاه اول می‌توان گفت که روند Moto GP 18 همانند سایر بازی‌های مایل استون بوده که این بار به شکل شبیه‌ساز موتورسیکلت جریان دارد. سازنده سعی کرده در سبک رقابتی- ورزشی یک عنوان جذاب خلق کند، هر چند باید گفت در هدف خود ناموفق بوده است. با توجه به سبک رقابتی بودن، این عنوان در بعضی از موارد مانند طراحی پیست‌ها، چیزی از سایر عناوین ریسینگ کم ندارد، اما در بسیاری از بخش‌های دیگر ناقص بودن این عنوان به وضوح به چشم می‌آید. در واقع باید گفت که مایل استون طی نه ماه گذشته، سه عنوان رقابتی-ورزشی را وارد بازار جهانی کرده است و به نظر می‌آید که با توجه به تعدد عنوان‌های در دست ساخت، نمی‌تواند برای بهبود کیفیت این عنوان، وقت کافی صرف کند.

MotoGp 18 برخلاف Monster Energy Supercross از گیم‌پلی ساده‌ای بهره‌مند است و سعی می‌کند با وجود سبک شبیه‌ساز، با ساده کردن برخی المان‌ها بازیکنان را به انجام بازی ترغیب نماید. در نگاه اول این ایده شاید مشکلی نداشته باشد ولی بعد از انجام چند مسابقه و دیدن هوش مصنوعی ضعیف رقبا، ساده بودن به یکی از نقاط ضعف بازی تبدیل شده و موجب می‌گردد که روند آن پس از چند ساعت به شدت تکراری شود. سیستم مکانیزم گیم پلی از دو بخش اتوماتیک و دستی بهره‌مند است به طوری که برای افرادی که تازه کار هستند، سیستم اتوماتیک خیلی می‌تواند کاربردی باشد. مثلا سر پیچ های تند، موقع تعویض دنده‌ها، رفتن به پیت ( جایگاه) به صورت اتوماتیک برای تعویض تایرها و… که کنترل این سیستم به صورت دستی کار بسیار مشکل و طراحی شده برای افراد حرفه‌ای تر است. دقیقا مثل عناوین قبلی این استودیو بازیکن می‌تواند قبل از شروع مسابقه، شرایط جوی را از طریق گزارشگر بازی بررسی کند و برای هر شرایط جوی خاص، مثل آسفالت‌های خیس و لغزان، نوع تایر موتور خود را عوض کند یا از قدرت موتور کاسته تا در پیچ‌های مارپله‌ایی، از آن شرایط جان سالم بدر ببرد و با موانعی بر خورد نکند.

بخش Career مود هم مثل Monster Energy و Gravel، در بازی گنجانده شده تا بازیکنان بتوانند با خلق یک شخصیت غیر واقعی، داستان خود را رقم بزنند. بخش کرییر همانند دیگر عناوین، بازیکن با یک داستان کلیشه‌ای رو‌به‌رو است که از همان اول هیچ مهارت و تجربه‌ای ندارد و کم کم باید با مسابقاتی که می‌دهد برای خود طرفدار و اسپانسر به دست آورد. در واقع اصل کرییر بازی‌های مایل استون اینگونه حکم صادر می‌کنند که برای به دست آوردن هر چیزی نیاز به اسپانسر است و هرچه اسپانسر قوی‌تری داشته باشید، آیتم‌ها، وسایل و حتی موتورهای بهتری خواهید داشت به علاوه آنکه برای به دست آوردن هر اسپانسر نیاز به تلاش دارید. تلاش مداوم که هر چیزی را ممکن می‌سازد. در واقع اگر همه عناوین مایل استون را تجربه کرده باشید، دریافت خواهید کرد که این بخش هر بار با یک داستان یک طرفه ضعیف به طور مداوم تکرار می‌شود.


در کنار این بخش‌ها، بار دیگر مایل استون با کمک سرور اختصاصی خود، بخش جذاب چند نفره را مثل همیشه به این بازی اضافه کرده تا اگر احیانا حوصله بخش تکنفره  کرییر را ندارید، در کنار دوستان خود اوقات نسبتا کم اما سرگرم کننده‌ای را رقم بزنید. خوشبختانه سرورهای کمپانی یا خیلی قوی یا خالی از بازیکن است چرا که با اینترنت‌های معمولی هم می‌شود بخش آنلاین بازی را به خوبی تجربه کرد.

نکته عجیبی که در بازی می‌توان دید این است که گرافیک بازی نسبت به عناوین قبلی مایل استون، پسرفت چشمگیری داشته است. با اینکه تمام عناوین این استودیو با موتور قدرتمند Unreal Engine توسعه یافته اند، اما در وضوح کیفیت تصویری، این قضیه کاملا روشن است که MotoGP 18 بر خلاف بازی های قبلی این استودیو، به صورت بهینه طراحی و تولید نشده‌اند و افت بسیار زیاد گرافیکی برای این استودیو که قبلا از لحاظ گرافیکی بین عناوین مستقل حرفی برای گفتن داشت، الان شک و شبه هایی در رابطه با تولید این بازی چشم می‌آیند. و اما بحث موسیقی و صداگذاری هم که باشد، بازهم این این عنوان در بین بازی‌های قبلی مایل استون ضعیف عمل کرده و موسیقی خاصی در بازی شاهد نیستم. البته در بخش صداگذاری، صدای تمام موتور‌های مسابقه خیلی شبیه به مدل واقعی آن‌ها است و در این زمینه نمی‌توان ایرادی گرفت، اما این بازی حتی فاقد چند موسیقی برای پس زمینه و یا حتی قبل از برگذاری مسابقات اصلیست. البته به لطف برخی میان پرده های درون بازی که بیشتر جنبه معرفی دارند ( مثلا وقتی پیستی در اسپانیا انتخاب می‌کنید، میان پرده‌ای با موضوع اسپانیا، مردم، فرهنگ و حتی موسیقی آن به صورت خلاصه شده پخش می‌شود که در نوع خود بسیار جالب است) دیگر موسیقی خاصی درهیچ کجای بازی وجود ندارد.

در کل می‌توان گفت که مایل استون تمام امیدها را با عرضه ناقص این بازی نا امید کرد، چرا که بعد از عرضه Monster Energy Supercross به شخصه معتقد بودم که آینده روشن و خوبی در انتظار مایل استون است، ولی رفته رفته و بعد از عرضه بازی نه چندان خوب Gravel و این بازی ناقص، نه تنها از راه اصلی و موفقیت دور شد، بلکه تمام پل‌های موفقی که قبلا ساخته بود تماما خراب شد. مایل استون با عرضه بازی‌های ناقص یکی پس از دیگری نشان داد که نمی‌تواند از مرحله مستقل بودن به خوبی عبور کرده و خود را در سطح یک سازنده موفق نشان دهد.

امتیاز کلی بازی ۷۵

اطلاعات بازی

Tennis World Tour

طراحی مدل‌ها و چهره‌ها در Tennis World Tour افتضاح است. به جز یکی دو نفر که احتمالاً برای آن‌ها وقت بسیار بیشتری صرف شده (مانند راجر فدرر)، باقی چهره‌ها نه تنها در حد نسل هشتم، که در مقایسه با بازی‌هایی که در اوایل نسل قبلی عرضه می‌شدند نیز ضعیف‌تر است. در کنار این موضوع، تمامی چهره‌ها به قدری آماتور طراحی شده‌اند که گویی سطح صورت همگی آن‌ها را صیقل زده باشند! مدل‌های بازیکنان نیز دست‌کمی از چهره‌هایشان ندارند. البته پرواضح است که هیچگونه زمانی صرف ساختن «مدل‌ها» نشده و تمامی ۳۰ تنیسور را در ۳ یا ۴ مدل برای بدن و دیگر اجزای آن‌ها گنجانده‌اند. ساخت ورزشگاه‌های متعدد در بازی، از معدود نقاط قوت TWT است که حداقل در این بخش باعث تنوع شده است. اما حتی در این صورت نیز مشکلات موجود در طراحی و همچنین اتمسفر بسیار بسیار ضعیف استادیوم‌ها، تمام زحمات تیم سازنده را به باد می‌دهند. طراحی مدل‌های توپ جمع‌کن‌ها بسیار مصنوعی‌ است و به ندرت حرکت می‌کنند، همچنین تماشاگران موجود در ورزشگاه نیز با انیمیشن‌هایی تکراری، بیشتر یادآور تماشاگران بازی فیفا در سال ۲۰۱۰ هستند! البته انیمیشن‌های خود بازیکنان نیز چندان تعریفی ندارند. با اینکه در مواقعی شاهد اجرای روانی از تنیسورها هستیم، پس از گذشت چند دقیقه از بازی‌کردن، تکراری بودن و نیز لگ‌های اعصاب خرد کن (مانند مواقعی که بازیکن به توپ نمی‌رسد و همیشه باید در لحظه نهایی یک لگ در انیمیشنشان وجود داشته باشد)، چیزی جز یک تجربه ناخوشایند را به ارمغان نخواهد داشت. همچنین انیمیشن‌هایی که پیش از زدن سرویس‌ها تعبیه شده‌اند به طرز فجیعی با اعصاب مخاطبان بازی می‌کنند و قابلیت حذف شدن نیز ندارند!

به گیم‌پلی بازی که برسیم، پیش از هرچیزی، نحوه ارائه آن ما را به یاد Top Spin 4 می‌اندازد. با دکمه‌های مختلف می‌توان ضربات کات‌دار، مستقیم یا قوس‌دار را به توپ وارد کرد و همچنین مقدار قدرت ضربات با درجه‌ای که به صورت دایره‌ای نمایش می‌یابد قابل مشاهده است. همین‌طور مقدار نیروی هر بازیکن در نواری زیر آن شخصیت مشخص می‌شود. می‌بینید؟ همه چیز «دقیقاً» شبیه به Top Spin 4 است. حتی نحوه زدن سرویس نیز به همان‌گونه است. اما تجربه بازی کردن Tennis World Tour چیزی فراتر از ناخوشایندی به همراه ندارد. ضربات در خیلی از مواقع حتی در صورت به موقع زدن دکمه‌ها اصلاً به توپ اصابت نمی‌کنند و به راحتی امتیازها را از دست خواهید داد. در بسیاری از مواقع نیز با انیمیشن‌های تکراری، رالی‌های خسته‌کننده‌ای را تجربه خواهید کرد که تمامی ندارند و اساساً هرچقدر هم که تلاش کنید، باز هم با کار با ضرباتی تکراری ادامه می‌یابد. حال سوالی که مطرح می‌شود این است که با وجود تقلید صد در صدی گیم‌پلی این بازی از عنوانی که ۷ سال پیش عرضه شده، چرا پیاده سازی آن حتی نمی‌تواند مانند همان بازی باشد؟ اگر Bigben Interactive قادر به نوآوری در زمینه گیم‌پلی نیست، چرا تقلید را هم نمی‌تواند به خوبی انجام دهد؟ آیا مشکل به جز ناتوانی بازیساز در خلق گیم‌پلی‌ است که هسته اصلی چنین بازی‌ای را تشکیل می‌دهد؟

شاید تنها نوآوری TWT در روند گیم‌پلی، کارت‌های مهارتی باشد که در طول بازی هرکدام از بازیکن‌ها می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. گرچه حتی این بخش نیز با وجود پرداخت خوبی که داشته، عملاً بلا استفاده و بی‌کاربرد است. در راستای همین موضوع، جا دارد که به بحث هوش مصنوعی که به طرز بسیار عجیبی نامتعادل است، بپردازیم. در حین بازی کردن TWT، حتی در بالاترین درجه سختی نیز می‌بینید که امتیاز گرفتن از حریف چندان چالشی را به همراه ندارد و بازیکنی را که CPU کنترل می‌کند، به هیچ وجه از ضربات متنوع و یا چالش برانگیز استفاده نمی‌کند. در طرف دیگر ماجرا، در پایین‌ترین درجه سختی نیز بازی به راحتی دنبال نمی‌شود. بلکه در بیش از ۵۰ درصد مواقع هوش مصنوعی تمامی ضربات متعدد شما را به درستی پاسخ می‌دهد و ممکن است تا ۵۰ یا ۶۰ ضربه را نیز به صورت رالی طی کنید ولی هوش مصنوعی دچار هیچ اشتباهی نمی‌شود!

در منوی اصلی بازی بخشی را تحت عنوان «مدرسه تنیس» خواهید دید. در این حالت می‌توان در دسته‌های مختلف به تمرین پرداخت و با نحوه گیم‌پلی بازی آشناتر شد. تجربه این بخش برایم این موضوع را مسجل کرد که عملاً تفاوتی میان ضربات گوناگونی که در بازی تعبیه شده نیست و در اکثر مواقع تنیسورها با ضربات تاپ‌اسپین حمله خواهند کرد، نه چیز دیگر! جدای این بخش، در منوی اصلی حالتی نیز برای بخش آنلاین بازی درنظر گرفته شده که تا لحظه نگارش این مقاله هنوز شروع به کار نکرده است. و اما به مهم‌ترین بخش بازی، یعنی حالت Career می‌رسیم. در این بخش مخاطب باید شخصیت موردنظر خود را طراحی کند و از رنک ۱۰۰ در رنکینگ جهانی شروع کرده و با انجام مسابقات مختلف و تمرین‌هایی خاص، خود را به بهترین تنیس‌باز جهان برساند. همانند این بخش را قبلاً و به صورت کامل‌تر در بازی Virtua Tennis دیده بودیم. خصوصاً لایسنس نشدن گرند اسلم‌های بزرگ و کاپ‌های مطرح تنیس کاملاً توی ذوق بازی‌کنندگان می‌زند، چرا که مجبورند تنها بعضی از مسابقات درجه پایین‌تر را تجربه کنند.

قابلیت طراحی شخصیت در Tennis World Tour فاجعه است. تقریباً هیچ گزینه خاصی برای شخصی‌سازی کارکتر موجود نیست و عمق این مصیبت زمانی به اوج خود می‌رسد که می‌بینید برای چهره بازیکنتان فقط ۱۰ گزینه از پیش آماده شده پیش رو دارید. جالب است که در بخش Career که باید در مسابقات مختلف با تنیسورهایی بازی کنید که مثلاً جزو ۱۰۰ نفر اول رنکینگ جهانی هستند، خواهید دید که تمام آن شخصیت‌ها نیز از همین الگو پیروی کرده‌اند! کافی است کمی از ریاضیات گسسته دبیرستان بلد باشید تا بدانید که طبق اصل لانه کبوتری، دست کم ۱۰ تنیس‌باز از میان ۱۰۰ شخصیتی که در بخش Career وجود دارند، عیناً مانند یکدیگر هستند! به خاطر همین موضوع است که در طی بازی کردن، بارها با رقیبی روبرو می‌شوید که دقیقاً ظاهری مانند خودتان خواهد داشت. معجون ناهمگون ساخته شده توسط Bigben Interactive با صداگذاری بسیار بد کار خود را به پایان می‌برد. اگر Top Spin 4 را تجربه کرده باشید، می‌دانید که افکت‌های صوتی استفاده شده در آن چقدر به اتمسفر مسابقات کمک کرده بود. اما درTennis World Tour عملاً خبری از صداگذاری نیست. هیچ صدایی برای کشیده شده کفش‌ها بر روی چمن، زمین خاکی و سالن تعبیه نشده و در کنار این، صدای تماشاچیان بسیار مصنوعی و گوش‌خراش است. اصرار به وجود صدای گزارشگر نیز سبب شده تا به جز شنیدن ۳-۴ خط تکراری، در طول بازی هیچ کاربردی از آن نمود پیدا نکند.

در بد بودن Tennis World Tour شکی نیست. شاید وجود معدود نکات مثبت موجود در بازی بتواند تنها برای چند دست بازی کردن، آن را قابل تحمل کند، اما مخاطبانی که به دنبال یک بازی تنیس هستند، احتمالاً نمی‌توانند هیچ دلیلی پیدا کنند تا علاوه بر پرداخت ۶۰ دلار، عنوانی را تجربه کنند که نسخه به مراتب بهتر و دلچسب‌تر آن ۷ سال پیش عرضه شده بود!

امتیاز کلی بازی ۶۵

اطلاعات بازی

RB6 Outbreak Update

کمپانی یوبی‌سافت (Ubisoft، سازنده و ناشر بازی Rainbow Six Siege) رویداد جدید Outbreak را معرفی کرد که در جریان این رویداد، بازیکنان در یک تیم سه‌نفره وارد شهری می‌شوند که در حالت قرنطینه قرار داشته و باید به‌دنبال تهدیدی مرموز و عجیب باشید.

طبق اخبار بازی منتشر شده، رویداد Outbreak، یک رویداد یک ماهه است و برای تمامی بازیکنان در دسترس خواهد بود. کمپانی یوبی‌سافت در توضیحات داستانی Outbreak گفته است.

از طریق منبعی ناشناخته شهر نیومکزیکو دچار آلودگی می‌شود. به‌دلیل بالا بودن سطح خطر، تمامی شهروندان و سربازان داخل شهر قرنطینه می‌شوند. اطلاعات کمی از این موضوع به بیرون درز پیدا کرده است اما تنها مورد مشخص، این است با اوضاع وخیمی طرف هستیم.

حال بحث و گفت و گوهایی سر محتویات رویداد Outbreak به‌وجود آمده است و متاسفانه اطلاعات دقیقی از سوی سازنده اعلام نشده است و تنها موردی که مشخص شده،‌ این است که می‌توانید با دو نفر از دوستان خود به صورت مشارکتی حالت جدید بازی را تجربه کنید. جدای از محتویات جدید، شاهد۵۰  آیتم‌ تزئینی هستیم که هیچ‌کدام از آن‌ها، روی روند بازی کردن شما تاثیر گذار نخواهند بود.

همچنین می‌توانید جعبه‌های Outbreak را با پرداختن ۳۰۰ کردیت خریداری کنید. از طرفی با اتصال به این رویداد می‌توانید چهار پک Outbreak را رایگان دریافت کرده و همچنین در طول بازی نیز پاداش‌های خاصی دریافت کنید. البته در این میان باید نکته‌ای را ذکر کرد و آن هم این است که هیچ تضمینی برای دریافت آیتم‌ها در هر پک وجود ندارد ولی تیم سازنده اعلام کرده که اگر ۵۰ پک این رویداد را خریداری کنید، هر ۵۰ آیتم را دریافت می‌کنید. آیتم‌های بازی برای اوپراتورهای سیزن‌پس سال سوم بازی نیز در دسترس خواهند بود که نام شخصیت‌ها به شرح زیر است:

  • Two Chimera Operators
  • Smoke
  • Ying
  • Buck
  • Kapkan
  • Hibana
  • Zofia
  • Fuze
  • Ash
  • Doc
  • Thermite
  • Tachanka
  • Glaz

رویداد Outbreak در کنار اولین آپدیت بزرگ سال سوم بازی Rainbow Six Siege در تاریخ ۱۵ اسفند ماه (۶ مارس) در دسترس قرار خواهد گرفت.

اطلاعات بازی:

  • سازنده:                                UBISOFT
  • وب سایت:        RAINBOW SIX Siege
  • فروشگاه                  PLAYSTATION 4
  • فروشگاه:                           XBOX ONE
  • فروشگاه:                                 UPLAY
  • فروشگاه:                                STEAM

PacMan Champion Edition 2 plus review

در دهه ۸۰ میلادی بازی Pac-Man انقلابی به پا کرد و سبک جدید از بازی های آرکید را به جهان معرفی کرد. در سالهای پس از انتشار اولیه Pac-Man این بازی به نمادی درخشان و شناخته شده در دنیای گیم تبدیل شد و هر چند وقت نسخه جدیدی از آن منتشر شد.  Pac-Man Championship Edition 2 Plus ادامه ای به این بازی افسانه ای است که علاوه بر حفظ شیرینی بازی اصلی آن، ویژگی های تازه ای را نیز اضافه کرده است.
گیم پلی در PCE2 به اصل بازی وفادار است و ساعت ها شما را در مشغول خوردن نقطه های بی شمار می کند در حالی که ۴ روح رنگی به دنبال شما می آیند. بزرگترین تفاوت این نسخه از Pac-Man، سرعت بازی است. در PCE2 همه چیز سریع تر است، شخصیت Pac-Man، روح ها، موسیقی و … که این ویژگی بازی را فوق العاده هیجانی می کند. شاید در ابتدا عادت کردن به این افزایش سرعت کمی دشوار باشد اما قلق آن که دستتان بیاید، به خوبی خواهید دید که این بهترین نسخه Pac-Man است.
سبک اصلی بازی Score Attack نام دارد که چالشی ۵ دقیقه ای است تا گیمر ها بتوانند در این مدت زمان بیشترین تعداد مرحله متوالی را طی کنند. در هر مرحله بایسی Pac-Man تمام نقطه ها را بخورد و پس از آن به میوه باز شده برسد، در این حین بایستی خیلی حواستون به آن ۴ روح باشد. به مخض رسیدن به میوه شما به مرحله بعدی راه می یابید. همانطور که اشاره شد این بازی فوق العاده سریع و هیجانی است و هر مرحله می تواند در کمتر از ۱۵ ثانیه تمام شود و خیلی سریع شما را وارد مرحله بعدی کند.
هر چند مرحله یکبار، به جای میوه، یک قرص قدرتی داده می شود که Pac-Man با خوردن آن باعث بیدار شدن روح های اضافی در مرحله می شود که به روح های قبلی می چسبند و نوعی قطار ایجاد می کنند. این قطار ها علاوه بر خطرناک بودن یک مزیت دارند و آن هم این است که مسیر بعدی حرکت روح را نشان می دهد و اگر Pac-Man بتواند مسیر این قطار را قطع کند باعث نابودی تمام روح های مرحله خواهد شد و امتیازات بونوس زیادی دریافت خواهید کرد. این یکی از تغییر های گیم پلی در بازی است که به خوبی به جذابیت آن افزوده است.

اما پشت گیم پلی Pac-Man Championship Edition 2 فکر شده است و با این سرعت سریع بازی، نکاتی هم در نظر گرفته شده است تا بازی خیلی سخت نشود. برای مثال دیگر برخورد به روح ها باعث باخت فوری نمی شود و تنها در صورتی که چندین بار به آنها برخورد کنید و آنها را عصبانی کنید هست که آنها Pac-Man را نابود کنند. هر مرحله سریعتر می می شود و شاید در دقیقه پنجم بازی، به سرعت های سرسام آور و بسیار هیجانی برسید که فوق العاده جذاب است.
تنوع خوبی در طراحی مراحل نیز در نظر گرفته شده است و علاوه بر آن در برخی مراحل ابزار پرش و یا Teleport نیز قرار گرفته اند تا هر مرحله برای گیمر ها تازگی داشته باشد. در کنار این ویژگی ها می توان انواع تغییرات ظاهری به بخش های گوناگون بازی داد، مانند رنگ ها، تم مراحل، موسیقی.

اگر سبک سریع Score Attack، سلیقه شما نیست، سبک Adventure نیز هست که در این روش شما به درون مرحله ای می روید که در آن ۱۰ چالش به شما سپرده می شود مانند جمع کردن تعداد خاصی میوه، نقطه، تعداد پرش و … . پس از اتمام هر مرحله بسته به درجه سختی انتخابی شما، سرعت اتمام مرحله و سایر معیار ها، ستاره داده می شود که با رساندن این ستاره به حد مطلوب می توانید به مراحل غول بروید و تلاش به اتمام آنها کنید. مراحل غول بازی PCE2 شبیه به مراحل عادی اند و تنها تفاوت آن وجود یک روح غول پیکر در پیش زمینه مرحله است که روح های کوچک تر و عصبانی را به سوی Pac-Man روانه می کند.
Score Attack و Adventure Mode تنها نیمی از بازی هستند و نیم دیگر بازی کاملا به بازی دو نفره اختصاص داده شده است. بخش چند نفره بازی مانند بخش Score Attack است با تفاوت هایی خاص. دیگر از برخورد چند بار با روح ها خبری نیست و به محض برخورد با آنها، Pac-Man نابود می شود، اما اولا وقتی هر کدام از گیمر ها به یک روح خیلی نزدیک شود، بازی یکدفعه کند می شود ( مانند Bullet Time در بازی Max Payne ) تا فرصت داشته باشید سریع دور بزنید و دور شوید. با وجود کند شدن هم اگر باز گیر افتادید، چند ثانیه فرصت خواهد بود تا یار شما به شما برسد و سریع شما را نجات دهد. این تغییر های جالب باعث می شود همواره یار ها حواسشان به یکدیگر باشد.
تمام این گیم پلی جذاب و سبک های متنوع همراه هست با موسیقی های متناسب که با سبک های الکترونیک خاص، هیجان بازی را زنده نگه می دارد. گرافیک بازی هم در این نسخه سبک نئون را به خودش گرفته که در کنار موسیقی خوب آن ترکیب بسیار دلچسبی را ایجاد کرده است.
Pac-Man Championship Edition 2 Plus همان چیزی است که عاشقان بازی های آرکید به دنبال آن بوده اند و با داشتن بخش یکنفره و چند نفره بسیار عالی و جذاب، این بازی می تواند ساعت های شاد و شیرینی را به همراه داشته باشد.
امتیاز کلی ما به بازی ۹.۲۵ میباشد

طلاعات بازی

Gravel Review

آنهایی که علاقه مند به ماشین سواری و مسابقات پر هیجان رالی هستند از بازی جدید شرکت Milestone لذت خواهند کرد. علاقه مندان مطمئنا خواهند دانست که شرکت Milestone بیش از ۲۰ سال است که تخصص ساخت بازی های ماشین سواری و مسابقات موتور سواری دارد و بازی هایی مشهوری چون Motogp، WRC و Ride را در پرونده کار های خود دارد. بازی Gravel تمرکز دارد بر ماشین سواری آرکید و گیمر ها را درگیر پیچیدگی های ماشین ها نمی کند. Gravel تجربه ای است لذت بخش در دنیای اتومبیل رانی آف رود و پیست.

یکی از بهترین ویژگی های Gravel سادگی در بازی کردن آن است. خیلی سریع و راحت می توان با چند تنظیم ساده مسابقه خود را آغاز کنید و حتی کلید های دسته اغلب به گزینه شاسی راست برای گاز دادن و شاسی چپ برای ترمز خلاصه می شود. این سادگی باعث می شود افرادی که برای اولین بار هم بخواهند وارد دنیای اتومبیل رانی بشوند، خیلی راحت به جذابیت های بازی برسند.

اما نگذارید سادکی کار با بازی شما را فریب دهد، مسابقات Gravel می توانند بسیار هیجانی شوند. صدای بازی فوق العاده است و غرش سنگین موتور ها را از ماشین های اطراف به وضوح خواهید شنید. همچنین گل و آب به اطراف پیست ها پرتاب می شود و شما به سرعت از لابه لای آنها رد خواهید شد. تمام این ها را در کنار حرکت های هجومی ماشین های کنترل شده توسط کامپیوتر بگذارید که دائما به دنبال راندن شما به بیرون از پیست اند و به زودی خواهید دید که Gravel آنقدر هم که تصور می کردید ساده نیست.

در Gravel می توانید در ۴ سبک گوناگون بازی کنید. Cross Country که لذت بخش ترین آنهاست، مسابقات نقطه به نقطه هستند که توان شما را محیط های ناهموار و پرش های بلند می آزماید. Wild Rush فضا های طبیعی را نگه می دارد اما در مسیر های کوتاه تر و به صورت چند دور هستند. Stadium Circuits گیمر ها را به محیط های بسته پیست های حرفه ای اتومبیلرانی می برد و در فضا های تنگ تر بایستی به دنبال عبور از سایر ماشین ها باشید. Speed Cross ترکیبی از مسیر های آسفالتی و خاکی هستند که بایستی گیمر ها به هر دو محیط کاملا مسلط باشند.

بیش از ۶۰ پیست گوناگون در Gravel قرار گرفته که این تعداد فوق العاده است و تنوع بسیار خوبی را به بازی می دهد. نقاط مختلف دنیا در Gravel به تصویر کشیده شده و از آفریقا، آلاسکا و شرق آسیا دیدن خواهید کرد. اقلب پیست ها خوب طراحی شده اند اما با توجه به سابقه درخشان شرکت Milestone شاید انتظار ما کاملا برآورده نشده و آن طوری که دلمان می خواست مسیر ها خاطره انگیز نیستند.
علاوه بر تنوع خوبی که پیست ها دارند، بازی Gravel تعداد زیادی اتومبیل ها از انواع شرکت های مشهور را داراست. پورشه، تویوتا، فورد و چندین شرکت دیگر ماشین ها خود را در این بازی به نمایش می گذارانند. می توان ماشین های بیشتری را با بدست آوردن Style Points باز کرد که این امتیازات از طریق بردن مسابقات و انجام موفق حرکات نمایشی بدست می آید. اما حرکات نمایشی در Gravel خفیف اند و بیشتر به پرش ها و دریفت ها خلاصه می شود.
بیشترین محتوای بازی Gravel در مد اصلی بازی است که Off-Road Masters نام دارد که یک دوره مسابقات دور دنیا است و هدف اصلی شما شکست دادن قهرمان فعلی مسابقات Sean Walker است. در اسن کمپین تک نفره ساعت ها گیم پلی خواهید داشت و از پیستی به پیست دیگری هدایت می شوید تا با تمام محیط های گوناگون Gravel کاملا آشنا شوید. یکی از بارز ترین ویژگی های داستانی Off-Road Masters، شخصیت پردازی آن است و علاوه بر شخصیت Walker تمام راننده های دیگر در بخش داستانی Gravel، شخصیت منحصر بفرد خود را دارند.

بخش چند نفره Gravel نیز از جذابیت های خوبی برخوردار است و علاوه بر داشتن سایر سبک های بازی که در فوق به آنها اشاره شد، سبک جالبی بنام King’s Rush نیز وجود دارد که نوعی King of the Hill است، با تفاوت این که برنده راننده ای است که بیشترین زمان بدون برخورد سایر ماشین ها به او را توانسته استقامت کند. این خیلی ایده جالب و لذت بخشی است فقط حیف که Gravel چند نفره لوکال را پشتیبانی نمی کند.
Gravel را می توان یک بازی اتومیبلرانی گفت که متناسب همه است چه آنهایی که جدی ماشین سواری را پیگیری می کنند و چه آنهایی که هر جند وقت حوس مسابقات اتومبیلرانی می کنند. با داشتن گرافیک خوب و صدا فوق العاده، بازی Gravel شما را به درون مسابقات پر هیجان اتومبیلرانی خواهد کشاند.

امتیاز کلی بازی ۷.۹

اطلاعات بازی:

Review Kingdom Come: Deliverance

ویچر و خصوصا شماره سومش دنیای بازی های رایانه ای را زیر و رو کرد. به طور قطع در این جمله هم هیچ شک و تردیدی نیست. ویچر با سه عنصر داستان فرای تصور، شخصیت پردازی های به شدت دوست داشتنی و هم ذات پندارانه و فضا سازی هنری در ترکیب با گرافیک خیره کننده سبب شد که نه تنها دل ملیون ها هوادار برای بازی های این مجموعه را برباید، بلکه سبب شد که استاندارد های عناوین AAA یک بار دیگر هم چند سطح جابجا شد.

همین سبب شده است که بسیاری از سازندگان، در چند سال اخیر سعی در ساخت یک کپی از این بازی داشته باشند. البته در این میان دلایل بسیاری سبب شده است که تقریبا همه ان ها در این امر نا موفق باشند و اکثر قریب به اتفاق این عناوین در همان مرحله توصعه لغو شوند. مهمترین دلیل این امر در یک ساخت داستان خوب و جمع آوری هزینه های ساخت است. داستان سری ویچر از سری کتاب های نویسنده مشهور لهستانی، آندری سلپکووسکی است و از این جهت خیالمان راحت. در سمت دیگر هم ویچر ۳ با هزینه ای بالای ۸۰ ملیون دلار ساخته شد که جمع آوری و ریسک در میان گذاشتن این حجم از سرمایه در هر مجموعه ای وجود ندارد.

عنوان امروز ما نه در ظاهر و نه در داستان و تقریبا در نه در هیچ بخش دیگری شباهتی به ویچر ندارد. داستان، داستان یک نوجوان است در دنیایی بدون جادو و هیولا و  در سرزمینی به شدت متفاوت با دنیای ویچر ولی در این حال با وجود سبک گیم پلی متشابه، سبک روایتی نسبتا متشابه، بازیگری های نسبتا شبیه و نقش آفرینی بودن هر دو عنوان نزدیک ترین عنوانی که به Kingdom Come Deliverance می توان یافت همان ویچر ۳ است.

داستان این بازی در خصوص یک نوجوان به نام هنری است. هنری زندگی ساده ای دارد و هر روز باید به پدرش که یک اهنگر مهار است، کمک کند. زندگی ساده هنری در حال گذر است که به ناگاه و با حمله برادر پادشاه، به سرزمین آن ها همه چیز عوض می شود. حالا هنری به همراه آخرین شمشیر ساخته پدرش، که قرار بود به حاکم سرزمین تقدیم شود، برای نجات زندگیش فرار می کند. حالا هنری تنها در سرزمین بازی باید به جنگ با تقریبا همه کس برود تا بتواند اولا زنده بماند و دوما انتقامش را بگیرد.

پاراگراف بالا به این معنی است که در این بازی به هیچ وجه نه خبری از ومپایر ها برای به اتش کشیدن، نه خبری از اژدها برای سلاخی کردن و نه حتی یک روح ساده برای دور کردن است. بازی به شدت سعی کرده است که مطابق با واقعیت باشد. دیگر هیچ خبری از داستان های افسانه ای و دشمنان خیالی نیست. همین خود سبب خسته کننده شدن بازی تا حدی و از طرفی جذب مخاطبان جدید به بازی است. همان طور که چند سالی است که شوتر های اول شخص به سمت واقع گرا شدن در حالا حرکت هستند و مخاطبان نیز به شدت از این تغییر استقبال می کنند. عرضه چندین و چند عنوان به شدت واقع گرا (یا حداقل در حد قابل قبول واقع گرا) و و موفق بودن نسبی آن ها هم در فروشگاه ها و هم بر روی سایت های نمره دهی سبب شد که سایر دوره های تاریخی نیز مد نظر قرار بگیرد. اول زمان جنگ های جهانی و حالا هم قرون وسطی. این بازی البته آن قدر ها هم دقیق و منطقی نیست ولی حداقل تلاش خود را کرده است تا مقداری به این ساختار نزدیک شود و حداقل شروع خوبی برای سایر عناوین به نظر می رسد.

در این میان موسیقی و صدا گذاری بازی به عناون یک ابزار فوق العاده کارآمد و کاربردی در دست سازندگان سبب دقیق تر شدن نتیجه نهایی شده است. کاراکتر ها هر کدام صدای خود را دارند و شخصیت های اصلی تماما از صدا پیشه اختصاصی خود استفاده می کنند. البته ایرادی که به صداگذاری های بازی وارد است، لهجه های کاراکتر ها می باشد. در اکثر مواقع استفاده از لهجه بریتیش برای نشان دادن تاریخی بودن یک عنوان به کار می رود. در این جا هم سازندگان سعی کرده اند از چنین ترفندی استفاده کنند. البته چیزی که اندکی آزار دهنده است آن می باشد که در بعضی مکان ها صدا پیشه به طرز واضحی با لهجه ای غیر از انگلیسی خالص صحبت می کند، چیزی که شاید برای خیلی ها مهم نباشد ولی به شخصه باید اهمیت خاصی به این جزییات داد. البته فارق از این مشکل، صدا گذاری نبرد ها و خصوصا برخورد دو سلاح به همدیگر هم منطقی و طبیعی طراحی شده و بسته به محل برخورد دو سلاح به یکدیگر و حتی نوع، سطح و جنس آن ها صدای متفاوتی شنیده می شود.

با این وجود شخصیت پردازی و بازیگری ها هم باز عاملی هستند تا شما را به خرید بازی ترقیب کنند. صدا گذاری با وجود مشکلاتش، هنوز هم زیبا است و این که هر شخصیت صدای خودش را دارد قابل تحسین است. جدای از این ها در اکثر مواقع انیمیشن حرکت کاراکتر ها به زیبایی و به وسیله فنآوری موشن کپچر ذخیره و به بازی منتقل شده. در حین مکالمات و یا مبارزات هنوز هم حرکات کاراکتر ها نرم و دقیق به نظر می رسد ولی اگر در میانه نبرد ها ضربه ای به دشمن وارد کنید، به طور قطع همیشه یک حرکت غیر عادی را از آن ها شاهد هستیم.

دیگر ویژگی جالب بازی سبک مبارزات ان است که در اولین نگاه به شدت یاد آور عناون دیگری در این سبک به نام For Honor است که در آن جا هم باید با توجه به جهت حمله دشمن، نسبت به دفع یا جا خالی دادن از آن ها اقدام کنید و در جهتی که دشمن بی دفاع به نظر می رسد هم حمله را انجام دهید. البته تفاوت عمده بازی با For Honor  در آن است که در ساخته یوبی سافت، شما می توانستید در عین حال با ده ها نفر درگیر باشید ولی در اینجا جنگیدن با بیشتر از دو نفر حکم مرگ را دارد و این در حالی است که حتی نبرد با دو نفر هم به شدت سخت و طاقت فرسا است. در عین حال حالا شما دسترسی به حجم زیادی از ادوات نبرد مانند تبر، شمشیر گرز و یا حتی تیر و کمان را هم دارید ولی به دلیل آن که توان نشانه گیری دقیق (خصوصا برای تیر و کمان) را ندارید و این سبب می شود که ساعت های ابتدایی بازی را فقط صرف آزمون خطا برای قلق گیری اسلحه ها کنید. البته باز هم برای بهبود مهارت های خود خصوصا مهارت تیر اندازی با تیر و کمان که بسیار هم کاربردی است، باید ساعت ها در جنگل، به دنبال خرگوش و سایر حیوانات باشید تا شاید در برابر اهداف انسانی شانس بیشتری داشته باشید. همین سخت بودن درگیری ها سبب می شود که گزینه دیگری برای از بین دسته های بزرگ دشمنان داشته باشید و به طور مثال شبانه و بی سر و صدا به پایگاه آن ها جمله کنید و در خواب حسابشان را یکسره کنید و یا این که غذای ان ها را مسموم کنید صبر کنید دشمنان از فرط اسهال کشته شوند!

البته مانند هر بازی دیگری در این نسل شاهد وجود انواع و اقسام باگ های متفاوت هستیم. از باگی که تکسچر های کاراکتر ها لود نمی شود تا باگ های تکسچر جابجا که در آن صورت، اجزای بدن شخصیت های بازی در جای اشتباه قرار دارد. هم اکنون دنیای ایننترنت پر است از انواع و اقسام باگ ها و گلیچ های دنیای Kingdom Come. البته باز هم یکی از معمول ترین باگ های بازی، باگ دیوار نا مرعی است که به طور قطع بار ها و بار ها با آن روبرو خواهید شد. معمول ترین نقطه برخورد با این باگ در سر راه پله ها می باشد که شما توان عبور از یک پل به بعد را ندارید و یا این که باید از یک مانع نامرعی دیکر پرش کنید تا بتوانید به مسیرتان ادامه دهید. البته علاوه بر آن باگ گیر کردن دو جسم (بخوانید عموما دو اسب!) روی هم دیگر یا انواع باگ های دیگری که بعضا نمیتوانید تصورش را هم بکنید در این بازی پیدا خواهد شد. البته هیچ کدام از این مشکلات آسیب آنچنانی به روند بازی نمی زند مگر باگ مربوط به اطلاعات ذخیره بازی که در برخی مواقع دیتا ذخیره شده دارای مشکل است و در نتیجه شما باید برای عبور از یک مرحله یا پدیدار شدن مرحله بعدی، به چندین فایل ذخیره عقب تر برگردید که واقعا ذجر آور است و بعضا هم معلوم نیست که مدام فایل ذخیره سالم است.

امتیاز کلی بازی نمره خوب ۸.۵

اطلاعات بازی