بایگانی دسته: بررسی

تحلیل و بررسی

بررسی بازی Assassin’s Creed: Origins

اما نکته‌ای که بازی Origins را جذاب می‌کند، همانطور که در بالا اشاره کردم، سفر در زمان است. هرچند مانند Syndicate نمی‌توانید بین شخصیت‌ها سوییچ کنید، اما در جریان بازی فرصتی مناسب را برای کنترل آیا، همسر بایک به دست می‌آورید. به دنبال کشف DNA آیا، بازی اجازه می‌دهد تا سفری به خاطرات این شخصیت داشته باشید و نبردهای دریایی را تجربه کنید. نبردهای دریایی بازی به لطف ساخت Assassin’s Creed: Origins توسط یوبی‌سافت مونترال، بسیار خوب طراحی شده است و مشابه با Assassin’s Creed IV: Black Flag قادرید تا تک به تک کشتی‌های دشمنان را غرق کنید. همین تفاوت ناگهانی روند بازی و حضور باس‌فایت‌هایی منحصربه‌فرد است که تا حد زیادی از تکراری شدن هرچه بیشتر گیم‌پلی جلو‌گیری می‌کند. با این حال، هنوز هم نمی‌توان گفت Assassin’s Creed: Origins در زمینه اهداف اصلی و فرعی توانسته تنوع زیادی را ایجاد کند. متاسفانه هرچند در ابتدای بازی کنترل Senu، عقاب بایک سرگرم‌تان می‌کند، اما در ادامه این قابلیت نیز تکراری می‌شود و تنها سعی می‌کنید تا با کمک این عقاب دوست‌داشتنی اهداف را پیدا کنید.

ماموریت‌های بازی در مجموع از چند بخش ساده تشکیل می‌شوند و شباهت زیادی را میان ماموریت‌های فرعی و اصلی شاهد هستیم. با انتخاب ماموریت مورد نظر‌، باید به سمت محل مشخص‌شده حرکت کنید تا با انتخاب Senu، محل حضور هدف مشخص شود. سپس بایستی به محل بروید و با جستجوی محیط سرنخ‌ها را، مشابه با حالت Murder Mysteries بازی Syndicate، پیدا کنید، به بررسی محل بپردازید و مکان دقیق هدف را پیدا کنید. این الگوریتم ساده در ماموریت‌ها به‌ویژه از میانه بازی و انتهای Act II خودنمایی می‌کند و باعث تکراری شدن مراحل می‌شود. یکی از انتقاد‌ها به Origins، حذف امکان انجام ماموریت‌ها به روش‌های مختلف است که پیش از این در Syndicate شاهد آن بودیم. در این بازی سه روش مختلف به بازیکنان پیشنهاد داده می‌شد و می‌توانستید با روش مورد علاقه خود برای کشتن هدف اقدام کنید. مخفی‌کاری مانند گذشته نقشی اساسی را در روند بازی دارد و عمدتا به مخفی شدن در میان گیاهان خلاصه می‌شود. اگر دلتان برای مسابقه‌ها تنگ شده است، به لطف حضور رومی‌ها، می‌توانید بر پشت ارابه‌های رومی به مسابقه‌هایی نفس‌گیر بروید.

Assassin’s Creed: Origins نقشه‌ای عظیم دارد که بخش عمده آن را صحراهای بی آب و علف تشکیل می‌دهند. یوبی‌سافت قبل از انتشار بازی از ساخت بزرگ‌ترین نقشه تمام دوران مجموعه Assassin’s Creed در Origins خبر داده بود که باید گفت با وجود موضوع اشاره‌شده، این مورد حقیقت دارد. بازی Assassin’s Creed: Origins در مجموع از بعد هنری هم شما را مجذوب خود می‌کند و هم ناامید. متاسفانه در جریان بازی با باگ‌های مختلفی روبه‌رو می‌شوید که تاثیر مستقیمی را در گیم‌پلی می‌گذارد. بالا رفتن دشمنان از روی دیوار، رد شدن از داخل جسد دشمنان، عبور از داخل برخی درخت‌ها یا معلق ماندن پاهای حیونات روی هوا تنها بخشی از ایرادات بازی هستند که البته یوبی‌سافت سال‌ها است تلاشی برای رفع‌شان نمی‌کند. حتی گاهی با مشکلات عجیب دیگری مانند پرتاب شدن ناگهانی بایک به هوا یا گیر کردن درون گاری یا دیوار نیز روبه‌رو می‌شوید که مستقیما روی روند بازی تاثیر می‌گذارد و مانع تمام کردن مرحله می‌شود.

اما زمانی که بحث از موسیقی می‌شود، یوبی‌سافت چه در زمان پخش تریلرهای قبل از انتشار بازی و چه در جریان بازی، می‌تواند شما را مجذوب کند. موسیقی Assassin’s Creed نقشی اساسی در ارتباط بازیکنان با میان‌پرده‌ها دارد. هر یک از نت‌های بازی استادانه انتخاب شده‌اند و در هارمونی کاملی با جریان بازی قرار دارند. شنیدن زجه‌های مادری که کودکش را از دست داده یا مراسم مذهبی ساکنین شهر با ضربه زدن به ساز دایره خود، باعث شده‌اند که در یک کلام شهرهای بازی زنده باشند و از قدم زدن در میان مردم لذت ببرید. موسیقی بازی همچنین در گشت و گذار میان شهرها یا در جریان مراحل نیز همراه همیشگی شما است و مهم نیست چند ساعت به آنها گوش دهید؛ باز هم تکراری نمی‌شوند. این کیفیت در صداگذاری نیز حفظ شده است و هر یک از شخصیت‌ها، علی‌رغم پر تعداد بودنشان، صداگذاری منحصربه‌فردی دارند. از سوی دیگر حیات وحش بازی و شنیدن صدای پرواز دسته‌جمعی پلیکان‌ها یا حمله‌ی ناگهانی کروکودیل گرسنه به پرنده‌هایی که به دنبال نوشیدن اندکی آب هستند، دنیای بازی را پویا و گشت و گذار در آن را پر هیجان کرده است. صدای جریان آب رودها یا صدای برخورد دو کشتی به یکدیگر یا از همه آنها لذت‌بخش‌تر صدای آغاز طوفان شن برای آنکه شما را از مسیرتان دور کند، تنها بخشی از موفقیت‌های تیم صداگذاری Assassin’s Creed: Origins هستند و باید به آنها تبریک گفت.

حقیقت این است که صحبت در رابطه با موارد ریز و درشت بازی Assassin’s Creed: Origins و پرداخت به تمام محتوا، خوبی‌ها و بدی‌هایش، از حوصله این بررسی به دور است و باید خودتان در جریان بازی آنها را تجربه کنید. Origins یک Assassin’s Creed دیگر و مشابه با سایر بازی‌های این مجموعه است و باید گفت که به غیر از داستان و همینطور برخی نکات مثبتی که در بالا اشاره شد، مورد جدیدی را برای ارائه به بازیکنان ندارد. شما هنوز هم برای فعال کردن Fast Travelها باید به بالای بلندترین ساختمان‌ها بروید، از بالا به درون کاه یا پشته علف بپرید، سطح خود را افزایش دهید و با دریافت اسکیل پوینت، مهارت‌هایتان را ارتقاء دهید. اما موضوع اینجا است که Origins دیگر راه‌های مختلف برای تمام کردن مراحل را در اختیارتان نمی‌گذارد و تنوع زیادی در ماموریت‌های جانبی ندارد. اگر در گذشته بازی Ghost Recon: Wildlands را تجربه کرده‌اید و مشکلات آن آزارتان نداده است، احتمالا اوریجینز نیز برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر تحمل دوربین‌ اعصاب خردکن، ماموریت‌های تکراری، ایرادات فنی و مشکلات در مبارزات را ندارید، بازی Assassin’s Creed: Origins مناسب شما نخواهد بود و می‌توانید به بازی‌های دیگری فکر کنید.

یوبی‌سافت پیش از انتشار Assassin’s Creed: Origins‌ مانور زیادی روی مکانیزم مبارزه جدید بازی داده بود و با انتشار ویدیوهای گیم‌پلی، به کرات از فواید سیستم مبارزه جدید بازی سخن گفته بود. Assassin’s Creed: Origins مانند سیندیکیت دارای درخت مهارت‌ برای شخصیت بایک است؛ با این تفاوت که این‌بار شاهد پیوستگی میان مهارت‌ها هستیم و شما می‌توانید در سه بخش Warrior ،Hunter و Seer به ارتقاء مهارت‌های بایک بپردازید. هرچند این موضوع در تبلیغات یوبی‌سافت برجسته شده بود، اما باید گفت که ما در شماره‌های قبلی نیز به شیوه‌های مختلف شاهد قابلیت ارتقاء توانایی‌های شخصیت‌ها بودیم و نمی‌توانیم سیستم جدید را یک نوآوری در Origins قلمداد کنیم.

نقاط قوت

  • – سبک مبارزه متفاوت با هر سلاح و سیستم ارتقاء بازی
  • – داستانی زیبا که با جزئیات، پیشینه‌ی اساسین‌ها را توضیح می‌دهد
  • – شخصیت پردازی خوب
  • – زیبایی بناهای تاریخی باز طراحی شده
  • – موسیقی شنیدنی و صداگذاری عالی

نقاط ضعف

  • – تکراری شدن گیم‌پلی بعد از مدتی
  • – مشکلات فنی بعضا غیرقابل تحمل و اعصاب خردکن
  • – نبود قابلیت شخصی‌سازی دکمه‌ها و مشکلات دوربین
  • – نبود تعامل با محیط و تکراری شدن انیمیشن مبارزات در زمان کوتاهی

 

 

بررسی بازی South Park: The Fractured but Whole

داستان بازی از یک درگیری ساده بین این دو گروه شروع می‌شود اما به مرور زمان اتفاقات بزرگ‌تری هم در بازی رخ می‌دهند و در مجموع شاهد داستان خیلی خوبی در South Park: The Fractured but Whole  هستیم که جذابیت آن تا انتهای بازی حفظ شده و به یک پایان‌بندی خوب از جنس ساوت پارک هم ختم می‌شود. اما علاوه بر اینکه کلیت داستان کیفیت خوبی دارد، روایت آن هم به‌خوبی صورت می‌گیرد و این وسط شخصیت‌های مختلف نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند؛ شخصیت‌هایی که مشخص است سازنده‌ها زمان زیادی را برای پرداختن آن‌ها سپری کرده‌اند و این مساله از دیالوگ‌هایی که برای آن‌ها نوشته شده، کاملا مشخص است. در کل دیالوگ‌ها کیفیت خیلی خوبی در بازی دارند و از آنجایی که اصلی‌ترین شیوه روایت داستان همین دیالوگ‌های رد و بدل شده بین شخصیت‌ها هستند، این مساله تاثیر خوبی روی کیفیت کلی داستان بازی گذاشته است.

حالا که به شخصیت‌پردازی خوب کاراکتر‌های بازی اشاره کردیم، حتما باید به صداگذاری‌های بی‌نقص آن‌ها بپردازیم که اصلا یکی از دلایلی است که باعث شده شخصیت‌پردازی کاراکتر‌ها عالی باشد. فرقی نمی‌کند که با شخصیتی مهم و اصلی در بازی طرف باشید یا اینکه با یکی از کاراکتر‌های معمولی در سطح شهر هم‌صحبت شوید؛ آنچه که در تمامی این شخصیت‌ها مشترک است، صداگذاری بی‌نقص و عالی است که هویتی منحصر‌به‌فرد به هریک از افراد شهر می‌بخشد. امکان ندارد که South Park: The Fractured but Whole را تمام کنید و هر وقت صحبت از آن شد، یاد صداگذاری شخصیت‌هایی مثل کاپیتان دیابتی، مشاور مدرسه یا پسرک معلولی که سرعت فوق‌العاده‌ای دارد نیوفتید.

South Park: The Fractured but Whole در کنار ماموریت‌های اصلی که کیفیت خوبی دارند، یک سری ماموریت جانبی نیز دارد که خب نمی‌توان خیلی از کیفیت آن‌ها تعریف کرد. کار‌هایی مثل چسباندن پوستر یک فرد در محیط‌های مختلف یا پیدا کردن تصاویری برای یکی از کاراکتر‌های بازی، نه‌تنها جذابیت چندانی ندارد، بلکه با انجام آن‌ها پاداش خاصی هم عاید شما نمی‌شود. شاید مثلا در قبال این کار‌ها پول دریافت کنید یا بتوانید با طرف مقابل سلفی بگیرید، اما هیچ‌کدام از این موارد تاثیر مثبتی در پیشرفت شما یا جذاب‌تر شدن بازی ایفا نمی‌کنند. برای مثال با پول می‌توانید آیتم‌هایی از قبیل غذا را خریداری کنید اما به‌تان قول می‌دهم که بدون خرید حتی یک غذا هم به‌راحتی قادر به تمام کردن بازی خواهید بود و همین مساله عنصر پول در بازی را به چیزی بی‌معنی تبدیل می‌کند. از طرف دیگر سلفی گرفتن هم باعث افزایش دنبال‌کننده‌های شما در شبکه مجازی Coonstagram می‌شود که خب این کار هم تاثیر مثبتی در بازی ایفا نمی‌کند و با افزایش دنبال‌کننده، اتفاق مثبتی برای‌تان رخ نخواهد داد که برای این کار و سلفی گرفتن با افراد مختلف ترغیب شوید. در مجموع ماموریت‌های جانبی یا فعالیت‌هایی مثل سلفی گرفتن و همچنین بخش ساخت و ساز آیتم در بازی، خیلی سطحی و ساده طراحی شده‌اند و حتی اگر در بازی وجود نداشتند هم خللی در روند South Park: The Fractured but Whole ایجاد نمی‌شد.

البته جنبه‌های دیگر گیم‌پلی بازی از قبیل پازل‌ها و امکان شخصی‌سازی شخصیت، شرایط به مراتب بهتری دارند و جزو نقاط قوت بازی به شمار می‌روند. مخصوصا شخصی‌سازی که به دو جنبه ظاهری و قدرت شخصیت تقسیم می‌شود. از حیث ظاهر به مرور زمان پوشش‌های مختلفی را در بازی به دست می‌آورید که می‌توانید با استفاده از آن‌ها شخصیت‌تان را به شکل و شمایل بامزه‌ای دربیاورید. اما آنچه که تاثیر مثبت بیش‌تری روی گیم‌پلی بازی دارد، شخصی‌سازی کاراکتر اصلی از حیث قدرت‌های ویژه است. در بازی عنصری به نام Artifact تعریف شده که قدرت شخصیت شما با آن افزایش پیدا می‌کند. با هر بار ارتقای سطح‌تان در بازی، یک فضا برای نصب Artifact به دست خواهید آورد که می‌توانید از بین گزینه‌های متعدد موجود یکی را انتخاب کرده و قدرت کلی‌تان را افزایش دهید. از طرف دیگر به مرور زمان در بازی کلاس‌های شخصیتی مختلفی را آزاد خواهید کرد که هریک ضربه‌های منحصر‌به‌فردی را در میدان مبارزه دارند و می‌توانید با ترکیب ضربه و قابلیت‌هایی از کلاس‌های مختلف، شخصیت‌تان را شخصی‌سازی و به یک مبارز منحصر‌به‌فرد تبدیل کنید. نقطه مثبت در رابطه با این قابلیت‌ها این است که تمامی مهارت‌ها از ابتدای بازی در دسترس نیستند و به مرور زمان با ریتم مناسبی در دسترس قرار می‌گیرند و همین باعث می‌شود تا در اواخر بازی هم چیز‌های جدیدی برای امتحان کردن داشته باشید و بازی همیشه جذابیتش را، حتی در طولانی‌مدت، حفظ کند. البته این بدین معنی نیست که South Park: The Fractured but Whole ارزش تکرار بالایی داشته باشید و اگر پس از یک بار تمام کردن بازی دوباره بخواهید سری به شهر ساوت پارک بزنید، چیز جدید چندانی مشاهده نخواهید کرد.

اولین چیزی که پس از مشاهده گرافیک South Park: The Fractured but Whole متوجه آن خواهید شد، پایبندی بازی از حیث هنری به مجموعه انیمیشنی ساوت پارک است. سازنده‌ها سعی کرده‌اند تا از این طریق هرچه بیش‌تر حس و حال انیمیشن را به بازی منتقل کنند و خب این تصمیم بسیار درستی هم بوده است. از طرف دیگر شخصیت‌ها به شکل بسیار بامزه و دوست‌داشتنی‌ای طراحی شده‌اند و در محیط‌های مختلف هم شاهد جزییات خوبی هستیم. در کل بازی از نظر بصری کم و کسری ندارد و همه‌چیز هم به روان‌ترین شکل ممکن اجرا می‌شود. در کنار این جلوه‌های بصری خوب، بازی موسیقی بسیار متناسبی هم دارد و از این نظر هم عالی عمل می‌کند. 

در کل اگر دل‌تان برای چندین ساعت خندیدن پشت مانیتور در حین تجربه یک بازی تنگ شده، South Park: The Fractured but Whole بهترین گزینه موجود در بازار فعلی است. با اینکه بازی دارای مشکلاتی که اشاره‌ کردیم است، اما در کل لذت زیادی از تجربه آن خواهید برد؛ مخصوصا اگر طرفدار ساوت پارک باشید، South Park: The Fractured but Whole بازی‌ای است که هرگز نباید تجربه آن را از دست بدهید. 

نقاط قوت

  • – داستان غنی با روایت مناسب
  • – شخصیت‌پردازی عالی کاراکتر‌ها و تنوع بالای آن‌ها
  • – مبارزه‌ها و پازل‌های جذاب و سرگرم‌کننده
  • – کیفیت خوب قسمت شخصی‌سازی کاراکتر
  • – صداگذاری‌های بی‌نقص و موسیقی‌های عالی
  • – وجود حس طنز مشهور ساوت پارک در بازی
  • – گرافیک خوب و طراحی عالی شخصیت‌ها

نقاط ضعف

  • – جذاب نبودن ماموریت‌ها و فعالیت‌های جانبی بازی
  • – نداشتن ارزش تکرار
  • – سادگی مبارزه‌ها و کمبود باس فایت

نمره گیم تاکس به South Park: The Fractured but Whole

۸.۵/۱۰

نقد و بررسی بازی مستقل N++

در این مطلب به نقد و بررسی بازی جدید و مستقل N++ از استدیو Metanet Software میپردازیم.

بازی جدید این استدیو یعنی N++ یک بازی کوچک و ۲ بعدی و بسیار جذاب و سرگرم کننده میباشد.

در این بازی بازیکن در نقش یک آدمک ظاهر شده که باید نسبت به حالت بازی (Game Mode) که در حال بازی میباشد ، وظایفی را انجام دهد. وظایف اصلی این بازی که در تمام حالات آن وجود دارد، جمع کردن امتیاز ، باز کردن در خروج ، رسیدن به در خروج با بیشترین سرعت میباشد.

حالاتی که در این بازی وجود دارند عبارتند از : Solo-Coop-Race-Hardcore

بخش Creator

یکی از نکات مثبت بازی، وجود بخش Creator میباشد که با استفاده از آن میتوانید یک مپ طراحی کنید و به بازی کردن در آن بپردازید. در ادامه شاهد کلیپ کوتاهی از بخش Creator باشید.

 

شخصی سازی

یکی از نکات مثبت و بسیار جالب این بازی ، شخصی سازی رنگ بندی و همچنین موسیقی های بازی میباشد. کاربر میتواند با نگه داشتن کلید RT در اکس باکس و R2 در پلی استیشن وارد منوی شخصی سازی  شده و رنگ بندی محیط – کاراکتر و حتی لباس کاراکتر را تغییر دهد و همچنین در این منوی شخصی سازی میتوانید موسیقی های بازی را به دلخواه انتخاب کنید. اما چیزی که بخش شخصی سازی بازی را بسیار جالب تر میکند این است که کاربر در هنگام انجام بازی هم میتوانید این منو را باز کند و به سرعت بازی خود را شخصی سازی کند. در ادامه شاهد کلیپی کوتاه از منوی شخصی سازی بازی باشید.

 

صدا

صداهای بازی بسیار زیبا و خوب کار شده اند به طوری که صدای پای کاراکتر را به خوبی حس خواهید کرد و یا حتی در هنگاه سر خوردن کاراکتر ، صدای سر خوردن پا به خوبی احساس میشود که برای یک بازی کوچک و ۲ بعدی بسیار خوب است.

فیزیک

نباید از یک بازی کوچک دو بعدی انتظار فیزیک خیلی قوی داشت اما این بازی حتی برخی از اصول فیزیک را هم به عالی ترین شکل پیاده کرده است، اگر کاراکتر از ارتفاع زیادی بیافتد ، کاراکتر صدمه میبیند. و یا اگر قصد بالا رفتن از دیوار را داشته باشید کاراکتر به نحوی بسیار طبیعی و خوب سر میخورد. این فیزیک برای یک بازی ۲ بعدی و مستقل بسیار عالی و خوب است.

لودینگ طولانی

لودینگ اولیه بازی کمی بیشتر از حد معمول و مورد انتظار طول میکشد. و این مورد کمی بازیکن را آزده خواهد کرد اما چیزی از ارزش این بازی و زیبایی آن کم نخواهد کرد و همانطور که گفته شد این لودینگ طولانی فقط مربوط به لودینگ اولیه بازی است و لودینگ های دیگر بازی با سرعت بسیار خوب انجام میشوند.

منوی ساده وسریع

با منوی ساده و سریعی که در این بازی وجود دارد بازیکن به راحتی و با سرعت زیاد میتواند بازی خود را شروع کرده و یا در منوی بازی بگردد.

بخش هایی از گیمپلی بازی

تیم گیم تاکس بخش هایی از گیمپلی این بازی ساده ، مستقل و جالب برای شما عزیزان آماده کرده است که در ادامه میتوانید شاهد آن باشید.

 

از نکات مثبت بازی میتوان به موسیقی های جالب-بخش شخصی سازی-گیمپلی ساده و سرگرم کننده – فیزیک خوب در بازی ۲ بعدی – وجود حالات مختلف مانند Coop در بازی – وجود بخش Creator اشاره کرد.

از نکات منفی بازی میتوان به تکراری شدن بازی بعد از مدتی اشاره کرد و همچنین قیمت بازی میتوانست کمتر باشد.

امتیاز گیم تاکس به بازی N++ : امتیاز ۸.۵ از ۱۰

بازی N++ هم اکنون برای پلتفرم های Xbox،PS4،PC،Linux با قیمت ۱۵$ منتشر شده است. و قابل خرید میباشد.

نقد و بررسی Mario + Rabbids Kingdom Battle

سیر تکاملی قدرت خرگوش‌ها متناسب با نیروهای شما افزایش می‌یابد و بعد از عبور از اولین جهان، شاهد شباهت بیشتر عملکرد آنها با قهرمان‌های اصلی هستیم. یوبی‌سافت از نظر ظاهر و انیمیشن‌ها نیز به خوبی هر یک از شخصیت‌ها و خرگوش‌ها را توسعه‌ داده است. نحوه از بین رفتن خرگوش‌ها، انیمیشن‌های جالب و متنوع پیروزی یا شکست، شیوه حمله متفاوت هر یک از قهرمان‌ها با توجه به قدرت ویژه آنها و انیمیشن‌های حرکت خرگوش‌های دشمن که به واقع جذاب هستند، تنها بخشی از زیبایی‌های Mario + Rabbids است. کمپانی فرانسوی یوبیسافت، به زیبایی شخصیت‌های ماریو را با ربید‌ها ترکیب کرده است و از خرگوش مشابه با کینگ کونگ بگیرید تا ترکیب یکی از خرگوش‌ها با گیاه پیرانا، همه شخصیت‌های بازی دارای چاشنی خلاقیت هستند. یوبیسافت توانسته تا المان‌های لازم برای سرگرم‌کننده بودن یک بازی را در جایگاه مناسب در ماریو پلاس ربیدز استفاده کند و همواره بازیکنان را سوپرایز کند.

Mario + Rabbids: Kingdom Battle از نظر هنری، از ساختمان‌هایی که خرگوش‌ها ساخته‌اند بگیرید تا انیمیشن شخصیت‌ها، طراحی لباس‌ها، طراحی مراحل، محیط و حتی اتمسفر بازی، همگی در هارمونی کاملی بایکدیگر قرار دارند و مانند بازی‌های نینتندو، یوبی‌سافت در جای مناسب از موسیقی مناسبی استفاده کرده است. موسیقی و طراحی مراحل، می‌توانند مکمل یکدیگر باشند که در این بازی ماجراجویی شاهد این هماهنگی هستیم. با این حال، هرچند از نظر گرافیک هنری، ماریو پلاس ربیدز، چشم‌نواز است، اما در زمینه گرافیک فنی برخی ایرادات جزئی افت نرخ فریم را شاهد هستیم که به ویژه در زمان انفجار جعبه‌های مواد منفجره، این افت فریم مشهود است.

بازی Mario + Rabbids: Kingdom Battle آنقدر ویژگی دارد که نمی‌توان در کلمات آنها را بیان کرد و بازیکنان باید با انجام دادن بازی، آن را تجربه کنند. روند بازی به هیچ عنوان به چند نبرد بی روح و خسته‌کننده محدود نشده است و در جای جای این بازی ماجراجویی می‌توانید معماها و صندوقچه‌هایی را برای آزاد کردن سلاح‌ها و آیتم‌ها پیدا کنید. سکه‌ها بخش اصلی گیم‌پلی Mario + Rabbids هستند که با جمع کردن آنها و تمام کردن مبارزه‌ها در زودترین زمان ممکن، می‌توانید سلاح‌ اول و دوم متنوعی را برای هرکدام از شخصیت‌ها خریداری کنید.

یوبیسافت ثابت کرده که قادر به انتشار بازی غنی و پرمحتوا برای نینتندو سوییچ است. هرچند وجود کاستی‌هایی در هوش مصنوعی، تعداد قهرمان‌های قابل بازی و از همه مهم‌تر نبود بخش چندنفره آنلاین احساس می‌شود، اما این مسائل به هیچ عنوان از ارزش تجربه بازی Mario + Rabbids: Kingdom Battle کم نمی‌کنند.

بازی Mario + Rabbids: Kingdom Battle، ساخته یوبی سافت با همکاری کمپانی نینتندو تجربه‌ای از جنس سرگرمی‌ است و بازیکنان را وارد ماجراجویی درگیرکننده‌ای در پادشاهی قارچ می‌کند. اختراع هدستی منحصر به فرد توسط جوانی باهوش، نتیجه‌ای جزء بازیگوشی دوباره خرگوش‌های مجموعه Rayman ندارد. آنها یک بار دیگر با دست زدن به هر آنچه که در مقابل‌شان می‌بیند، نه تنها خود را به دردسر می‌اندازند، بلکه این‌بار باعث آشفتگی در پادشاهی قارچ و دردسری ناخواسته برای ماریو و دوستانش می‌شوند. حالا ماریو با همکاری ربیدزهای دوست، باید به دنبال خرگوشی که هدست را دزدیده باشد تا با پس گرفتن آن و البته نجات دادن دوستانش، خرگوش‌ها را از سرزمین قارچ‌ بیرون کند و نقطه‌ی پایانی بر جولان ربیدزها در دنیایی بگذارد که به آن تعلق ندارند.

Mario + Rabbids: Kingdom Battle، اثری از جنس سرگرمی است که خرگوش‌های بازیگوش سری Rayman را به دنیای زیبای پادشاهی قارچ می‌برد.

همکاری استودیوهای بازیسازی با یکدیگر سال‌ها است که به اشکال مختلفی انجام می‌شود و در گذشته نیز شاهد انتشار بازی‌هایی با حضور شخصیت‌هایی از دو مجموعه جداگانه بودیم‌. یکی از این بازی‌ها Street Fighter X Tekken بود که به دنبال همکاری دو کمپانی بندای نامکو و کپ‌کام در سال ۲۰۱۲ برای پلتفرم‌های مختلف منتشر شد. تماشای مبارزه شخصیت‌هایی از دو مجموعه متفاوت در یک قاب تصویر، حداقل برای بازیکان جذاب است و استودیوها نیز از این موضوع آگاه هستند. در جریان نمایشگاه E3 2017، یوبی‌سافت و نینتندو در نمایشی هیجان‌انگیز از همکاری مهمی میان این دو کمپانی خبر دادند و در حقیقت یوبی‌سافت مهر تاییدی را بر پشتیبانی از پلتفرم نینتندو سوییچ زد. با نگاهی به گذشته، این نخستین بار نیست که نینتندو، ماریو را به دست کمپانی دیگری می‌دهد و حتی  نینتندو پیش از این با همکاری سگا بازی مشترکی را با نام Mario & Sonic at the Olympic Games منتشر کرده بود.

در زمینه فیزیک اما شخصیت‌های اصلی گاهی از داخل یکدیگر رد می‌شوند که اصلا چهره‌ی جالبی ندارد. تخریب موانع آجری، نورپردازی و افکت‌های انفجار از دیگر جزئیاتی هستند که کیفیت خوبی دارند و در مجموع راضی‌کننده هستند. موانع و کاورگیری در پشت آنها اهمیت زیادی دارد و تخریب‌پذیری برخی موانع باعث شده تا در جریان مبارزه با قرار گیری دشمنان در پشت دیوارهای آجری، بتوانید آجرها را از بین ببرید و عملا حریف را مجبور تغییر مکان کنید. به ویژه در نبرد با باس‌ها، کاور گیری مناسب در پشت دیوارها اهمیت زیادی دارد و باید با استراتژی کامل حرکت کنید.

به طور خلاصه، افت نرخ فریم هرچند به تجربه بازی ضربه می‌زند، اما این مسئله می‌تواند با انتشار بروزرسانی‌ رفع شود. در زمینه صداگذاری نیز شباهت‌های بی‌ چون چرایی بین این بازی با مجموعه ماریو و ریمن وجود دارد. خرگوش‌ها همچنان با خنده‌های جالب و آواهایی نامفهوم صحبت می‌کنند و اندک صداگذاری انجام شده روی شخصیت‌ها نیز با تکه کلام‌هایی از زبان ماریو و لوییجی بیان می‌شود. اما در زمینه صداگذاری حرکت شخصیت‌ها، صدای زیبای آبراه‌ها و صدای گرفتن سکه‌ها یا سایر المان‌ها، همگی با جزئیات و مناسب انتخاب شده‌اند و باید به توسعه‌دهندگان تبریک گفت.

نقاط قوت

  • – طراحی مراحل و انیمیشن‌های زیبا و چشم‌نواز
  • – تنوع زیاد مراحل و معماها
  • – استفاده از برخی موسیقی‌های زیبای کلاسیک و جدید
  • – وجود انواع و اقسام سلاح‌ها
  • – وجود قابلیت‌های نقش‌آفرینی مانند درخت مهارت‌ها

نقاط ضعف

  • – داستانی ضعیف باتوجه به آفلاین بودن بازی
  • – نبود حالت آنلاین چندنفره
  • – افت فریم در صحنه‌های انفجار

نمره گیم تاکس به Mario + Rabbids Kingdom Battle

۹/۱۰

پیش نمایش بازی Uncharted Lost Legacy :حس زیبای ماجراجویی

Uncharted Lost Legacy به تاریخ انتشارش در روز ۲۲ اگوست(۳۱ مرداد) نزدیک می شود و می خواهیم نگاهی بیاندازیم به جدید ترین سری انچارتد و ماجراجویی هایی که این عنوان برای ما به ارمغان می اورد.

اولین بار است که در انچارتد شاهد همکاری دو تن از کاراکتر های محبوب این سری هستیم کاراکترهایی که در نسخه های گذشته این بازی با انها همراه بودیم و حال قرار است در Uncharted Lost Legact همراه با دو تا از کاراکتر های زن این بازی :Chloe Frazer و Nadine Ross وارد دنیای پر رمز و راز این عنوان بشویم و به جست و جو برای گنج های مخفی بپردازیم.

این خانم ها کاراکتر های سرسختی هستند که هر کدام گذشته و داستان خاص خودشان را دارند که کم و بیش با انها اشنا هستیم,اما ما به برادران دریک عادت کرده بودیم و ماجراجویی هایشان به همراه سالی در uncharted 4 :a thief’s end و حال بر روی یک سیاره کاملا متفاوت هستیم.

این دو کاراکتر کلویی و نادین در شرایط سخت و حساس بازی در کنار هم هستند و داستان بازی را پیش می برند اما شباهت های زیادی با هم ندارند در حالی که کلویی یک زن ماجراجو و کمی پر انگیزه تر از نادین برای کاوش در مناطق کشف نشده است اما نادین یک زن خشن که قبلا عضو نیرو های ارتش بوده و بیشتر شاهد حضور او در رویداد های حساس سری های قبلی این بازی محبوب بودیم.

تعاملات و رفتار های این دو کاراکتر شباهت های بسیار زیادی به نیتن و سم دریک دارد اما دیالوگ های انها کاملا متفاوت است,حرف ها و دیالوگ های این دو کاراکتر پر از رابطه هایی است که همانند بمب است و ممکن است هر لحظه در صورت هایشان منفجر شود.هرچند اگر بر داستان بازی بر همین منوال پیش برود ممکن است با چیزی کاملا متفاوت روبرو شویم اما هنوز مشخص نیست .اما فکر میکنم قرار است با چیزی لذت بخش تر و زیبا تر از انچه در uncharted 4 داشتیم روبرو شویم.

قرار است با چیزی لذت بخش تر و زیبا تر از انچه در uncharted 4 داشتیم روبرو شویم

هدف بیشتر ما از این پیش نمایش کند و گذاری در محیط جدید بازی Western Ghats که در هند واقع شده می باشد,شما عزیزان می توانید اسکرین شات هایی که با وضوح ۴k و ویدیو سیزده دقیقه ای از گیم پلی این بازی را در این محیط گسترده و زیبا را ببینید.انهایی که uncharted4: a thiefs end را تجربه کرده اند با مشاهده این ویدیو به یاد طبیعت زیبای ماداگاسکار در قسمت چهارم می افتند (با دیدن این ویدیو فکر می کنم که دوباره به خانه ی خودم و برگشتم و بی صبرانه منتظر عرضه این بازی هستم.)

با این حال Western Ghats محیط گسترده تری از ماداگاسکار دارد یکی از دلایلی که پشت این قضیه است بزرگتر بودن نقشه این محیط جدید می باشد اما دلیل دیگری نیز وجود دارد که نمی توان از ان چشم پوشید:شما در قسمت چهارم این سری و در ماداگاسکار ازادی های محدودی در محیط داشتید و فقط اجازه داشتید در مسیر هایی که بازی برای شما تعیین کرده وارد شوید اما ظاهرا در نسخه جدید ما با ازادی های بیشتری در محیط روبرو هستیم و میتوانیم مکان ها و محیط های اعجاب انگیز این نقشه برویم و از انها لذت ببریم.

در Western Ghats با محدوده های بیشتر و بزرگ تری در حین طی کردن خط داستانی روبرو می شویم اما بستگی به تصمیمات شما دارد که در مسیری که خط داستانی برایتان تعیین کرده است بمانید یا اینکه به جست و جو برای کشف محیط های جدید بپردازید.  این محیط انقدر گسترده است که باعث شده تا این عنوان بیشتر شبیه بازی های open world شود جایی که تصمیمات شما در بازی واقعا مهم هستند و شما هستید که تصمیم میگیرید تا چه اتفاقی بیافتد.

البته که کلمه ی Open world به معنای ازادانه بودن تمام قسمت های نقشه برای کاراکتر است و ما میتوانیم بدون هیچ محدودیتی در ان به تجربه بازی بپردازیم اما در uncharted Lost Legacy با چنین چیزی روبرو نیستیم و این بازی یک عنوان کاملا Open World نیست.این حد از ازادی به محیط های منطقه Western Ghats محدود می شود اما این بازی نزدیک ترین محیط را به محتوای مذکور در کل سری انچارتد دارد.

به راستی که Wastern Ghats یکی از زیباترین محیط هایی است که ما در سری انچارتد داشته ایم.

یکی دیگر  از المان هایی که ما با ان روبرو هستیم محیط بسیار زیبا و شگفت انگیز Western Ghats که یکی از زیباترین محیط های کل سری انچارتد محسوب می شود.اگر شما به بالای برجی در بازی بروید و اطرافتان نگاه کنید(فرقی ندارد که به چه سمتی برگردید) گیاهان و درختان باشکوه و خرابه های قدیمی و منظره های جذابی را خواهید دید که نفستان را در سینه حبس میکنند.

لحظه به لحظه گیم پلی این قسمت, زیاد با uncharted4 تفاوتی ندارد و از ان عنوان دور نمی شود و مجددا شاهد همان گیم پلی دوست داشتنی سری قبلی این بازی هستیم.

کلویی نیز درست همانند نیتن دریک در از پادراورن دشمنان به وسیله یک رایفل و با سر صدای زیاد و یا به صورت مخفیانه و ساکت مهارت دارد و نادین نیز همانطور که از او انتظار داریم در شرایط سخت و معمولی مرگبار ظاهر می شود.

همینطور grappling hook که در قسمت قبلی این بازی معرفی شد در این بازی نیز حضور دارد تا به ما در مبارزات و بالارفتن از موانع کمک کند.

در واقع Western Ghats چالش های بیشتری را در طی بازی در سر راه ما قرار می دهد از این چالش ها می توان به اشیایی که در بازی برای کاور کردن در مقابل دشمنان است اشاره کرد, کارگردان خلاق این عنوان Shaun Escayg گفته است:

تیم ساخت Lost Legacy میزان سختی بازی را بیشتر نکرده اند و این به خود بازیکنان بستگی دارد که در هنگام مبارزه با دشمنان در چه وضعیتی قرار بگیرند,بخواهند از فاصله دور و با استراتژی های مختلف با انها درگیر شوند یا اینکه به سمت انها بدوند و به صورت فیزیکی دشمنان را از پای در اورند

 

طراحی کاراکتر کلویی از نسخه دوم این بازی Uncharted 2:among thieves دستخوش تغییرات زیادی شده است.

 

به عنوان یکی از طرفداران کلویی,بعد از معرفی او در نسخه دوم این بازی این کاراکتر دستخوش تغییرات زیادی شده است,اعضای تیم سازنده ظاهر اصلی این شخصیت را حفظ کرده اند اما احساسات و رفتار او به گونه ای تغییر کرده است که گویی حس مبارزات در او پیشرفت بسیاری کرده و اماده است تا دشمنان بیشتری را از پای دراورد.

مشخصا,روابط او با نادین تشکیل دهنده خط داستانی جدیدترین سری این بازی است.ایا پیوستگی که بین این دو کاراکتر سرسخت وجود دارد به دوستی تبدیل می شود؟ایا با هم به مشکل بر می خورند و درگیری هایی بینشان به وجود می اید؟ یا شاید هر دو به هدف هایشان برسند و در نهایت هر یک راه جداگانه خودش را در پیش بگیرد.

صادقانه بگویم که هیچ نظری ندارم و نمی دانم که دوست دارم کدام یک از این احتمالات رخ بدهد.به طور معمول این نشانه خوبی است که میتوانیم این بازی را با هر دو کاراکتر تجربه کنیم.کاراکتر هایی که انگیزه و پتانسیل بالایی برای پیش بردن داستان این قسمت دارند و بی صبرانه منتظرم تا ببینم که در نهایت چه اتفاقی خواهد افتاد.

 

Uncharted: Lost Legacy عنوانی است که ارزشش را دارد تا یک قسمت جداگانه باشد.

 

متاسفانه باید یک ماه دیگر تا انتشار این بازی صبر کنیم تا واکنش رسانه های مختلف و مردم را  درباره این بازی ببینیم.Uncharted:Lost Leagacy ارزش این را دارد تا یک قسمت مستقل باشد هر چند که دیدیم این بازی از یک DLC به یک بازی کامل در سری محبوب و زیبای انچارتد تبدیل شد.

شما عزیزان میتوانید برای مشاهده خبر های بیش تر از این بازی با گیم تاکس همراه باشید.

 

معتاد شوید! معرفی بازی موبایل Ballz

اگر واقعاً قصد معتاد شدن به یک بازی بسیار ساده(Ballz) را دارید, ادامه مطلب را بخوانید.

یکی از جدیدترین بازی های کمپانی Ketchapp که یکی از بزرگترین کمپانی های سازنده بازی های موبایل است, بازی Ballz میباشد که هم اکنون برای Android و IOS در دسترس است.

همه ما کمپانی Ketchapp را با بازی های رکورد زنی می شناسیم, به بیانی دیگر , این کمپانی ایده رکورد زنی را منبع درآمد خود کرده است!

اکثر ما با دیدن بازی های رکورد زنی به آنها علاقه مند میشویم و کم کم معتاد آن و تمام این ماجرا به دلیل این است که میخواهیم از دوستمان رکورد بیشتری داشته باشیم! خب Ketchapp هم از این فرصت استفاده کرده و با این ایده تا به حال چندین بازی منتشر کرده و چندین نفر را معتاد کرده!

خب بزارید مسئله را باز تر کنم, تصور کنید که در کنار دوستتان نشسته اید و میبینید که او دارد با گوشی موبایل خودش بازی میکند, شما به او نزدیک میشوید و میبینید که او دارد یک بازی رکورد زنی را بازی میکند و با هر عمل یک امتیاز میگیرد. اسم بازی را از او میپرسید. حال سوال من از شما این است, آیا تا چند دقیقه بعد از این اتفاق بازی را دانلود نمی کنید و به فکر زدن رکورد بیشتر از دوستتان نیستید؟ خب تبریک میگویم شما به معتاد شدن به بازی رکورد زنی نزدیک شدید!

خب بعد از این همه توضیحات بریم سر اصل مطلب یعنی بازی Ballz

بازی جدید Ketchapp یعنی Ballz در عین سادگی , بسیار جذاب و اعتیاد آور است, در این بازی شما باید با چند عدد توپ, چندین مربع را مورد هدف قرار دهید و بزنید.

گیم پلی کوتاهی از بازی Ballz

در این بازی با بالا رفتن امتیاز , تعداد توپ های شما بالاتر وفته و همچنین تعداد دفعاتی که باید به هر مربع ضربه بزنید نیز بیشتر میشود.
یکی از ویژگی های تمام بازی های Ketchapp قابلیت شخصی سازی است که خب این بازی هم از این قاعده مستثنی نیست و شما با جمع کردن امتیاز در بازی میتوانید آنها را صرف خرید رنگ برای توپ خود کنید.
بازی Ballz هم اکنون در Google Play و Appstore به صورت رایگان در دسترس است.

نگاهی به بازی Rime

همانطور که دیدیم تیم گیم تاکس هفته قبل به عنوان اولین قسمت از برنامه پلی تایم بازی Rime را مورد بررسی قرار داد, در صورتی که این نقد و بررسی ویدیویی را از دست دادید میتوانید قسمت اول پلی تایم را از اینجا مشاهده نمایید.

و اما میرسیم به نقد و بررسی متنی بازی Rime

تکیلا ورکس،سازنده پر افتخار بازی،اولین بار Rime را در سال ۲۰۱۳ معرفی کرد و چشم انتظار حمایت بی نقص مایکروسافت بود ولی بعد از مدتی به دلیل اختلافات زیاد بین ورکس و مایکروسافت،Rime حمایت مایکروسافت را از دست داد و تصمیم به رفتن زیر سلطه Sony گرفت!
سونی قرار بود بازی را به صورت انحصاری برای PS4 بسازد.حمایت سونی هم مثل حمایت مایکروسافت بی نتیجه ماند و بعد از آن تکیلا ورکس در سال ۲۰۱۶ حقوق خود را از سونی دریافت و تصمیم به ساخت بازی برای پلتفرم  های ایکس باکس وان،پلی استیشن ۴ و پی سی گرفت.در نتیجه برای انتشار بازی با کمپانی های گری باکس و سیکس فوت قرار داد بست و حاصل آن قرار داد اکنون بازی Rime برای پلتفرم های مذکور میباشد.

Related image

اگر بررسی ویدیویی را تماشا کرده باشید می بینید که Rime داستان پسرکی کوچک است که پس از خراب شدن کشتی اش در جزیره شروع به ماجراجویی میکند و با معماهایی جالب و رمز آلود دست و پنجه نرم میکند؛بازیRime در واقع یک ماجراجویی بزرگ در جزیره ای به شکل پازل می باشد! شما در این بازی نقش پسرک را بر عهده دارید و باید با استفاده از هوش و ذهن خود و با کمی خلاقیت راهی برای رهایی یافتن از این معما ها پیدا کنید.سازندگان بازی اهمیت زیادی برای شاد جلوه دادن بازی انجام داده اند و همچنین اگر Rime را بازی کنید متوجه حضور پر رنگ صدا در آن می شوید.این بازی دارای گرافیک بسیار متنوع و خوش ساختی است که لذت بازی را برای شما دو چندان میکند!

نگاهی تخصصی تر به بازی Rime

سازنده بازی Rime کمپانی تکیلا ورکس می باشد که به کمک گری باکس و سیکس فوت این بازی را در تاریخ ۵ خرداد معادل ۲۶ می ۲۰۱۷،منتشر کرد.این بازی در سبک ماجراجویی و معمایی برای پلتفرم های ایکس باکس وان، پلی استیشن ۴ و پی سی منتشر شد.همانطور که در بررسی ویدیویی گفته شد اکثر منتقدین نمره خوبی را به این بازی داده اند به جز برخی از منتقدین که قبلا سابقه کج خلقی در نمره را داشته اند!
اکنون نگاهی به نمرات برخی از منتقدین نسب به بازی Rime می اندازیم:

دوال شاکرز(DualShockers): نمره ۹۰ از ۱۰۰

در عصر گیمی قرار داریم که رقابت باعث ایجاد بازی هایی با کیفیت شده است؛Rime خود را به گونه ای متفاوت از دیگر بازی ها قرار داده که می تواند خود را در این مجموعه مطرح کند.نمی توانیم بگوییم که بازی از داستانی جدید و اورجینال پیروی میکند چرا که قبلا این سری بازی ها را انجام دادیم و با برخی از آنها خاطره هم داریم!ولی Rime به دلیل محیطی با گرافیک عالی وصدا گذاری عالی که نشان میدهد کمپانی ورکس وقت زیادی را صرف آن کرده،خود را از دیگر بازی ها در ژانر ماجراجویی متفاوت نشان داده است؛Rime به صورتی است که شما هر از چند یک بار دلتنگ آن محیط فوق العاده خواهید شد!

گیم اینفورمر(Gameinformer):نمره ۸۰ از ۱۰۰

شاید سنجیده ترین پایان راه را Rime دارد چرا که در آخر متوجه اتفاقات افتاده در طول بازی خواهید شد و میفهمید که چه معنا یا مفهومی داشته اند. به شخصه پس از تمام کردن بازی، دوباره آن را شروع کرده و سعی کردم این بار با دید جدیدی سراغ آن بروم و حتی سعی کنم آیتم‌ها و مواردی را که جمع نکرده‌ام، به دست بیاورم. درست است که بسیاری از المان‌های بازی آشنا و شناخته‌شده هستند، ولی بازی به خوبی از تمام این موارد برای رسیدن به یک پایان‌بندی عالی بهره برده است.

پالی گان(Polygon):نمره ۶۵ از ۱۰۰

بازی Rimeبازی معمولی بود که نه من را شگفت زده و نه حس بدی به من وارد کرد.تنها پایان آن بود که Rime را کمی تاثیر گذار کرده بود و حس تلف کردن وقت را به من نداد.حس خاصی در دیگر لحظات بازی مرا متعجب نکرد؛تنها جلوه های بصری و صوتی این بازی بودند که به من انگیزه بازی دوباره را میدادند.تمامی المان ها در بازی معمولی بودند و همه این ویژگی ها دست به دست هم دادند تا از بازی Rime یک بازی معمولی درست کنند  

گیم اسپات(Gamespot): نمره ۶۰ از ۱۰۰

بازی Rime را اگر از لحاظ هنری و جلوه های بصری نگاه کنیم عالی است و قابلیت این را دارد که از حس آرامش در جهان اول،به مجازاتی سخت در جهان آخر برسد؛همچنین بازی از لحاظ صوتی بسیار فوق العاده است و می تواند تمامی حواس از جمله آرامش و ترس را در سما ایجاد کند و شما را از اوضاع محیط پیرامون خودتان در بازی مطلع سازد.ولی وقتی که Rime را با هم گروهی های خود یعنی بازی هایی مثل Shadow of the Colossus ، Ico و Journey که در این سبک ساخته شده اند مقایسه میکنیم،به ایراداتی که باعث شد این نمره از طرف ما به این بازی داده شود پی میبریم.ضعف در برخی از المان ها و پازل ها،مشکلاتی چون افت فریم در برخی مواقع از ایراداتی است که باعث شده تا بازی را تنها از چند وجه عالی سازد.

بررسی ویدیویی بازی Rime در قسمت اول برنامه Play Times