اما نکتهای که بازی Origins را جذاب میکند، همانطور که در بالا اشاره کردم، سفر در زمان است. هرچند مانند Syndicate نمیتوانید بین شخصیتها سوییچ کنید، اما در جریان بازی فرصتی مناسب را برای کنترل آیا، همسر بایک به دست میآورید. به دنبال کشف DNA آیا، بازی اجازه میدهد تا سفری به خاطرات این شخصیت داشته باشید و نبردهای دریایی را تجربه کنید. نبردهای دریایی بازی به لطف ساخت Assassin’s Creed: Origins توسط یوبیسافت مونترال، بسیار خوب طراحی شده است و مشابه با Assassin’s Creed IV: Black Flag قادرید تا تک به تک کشتیهای دشمنان را غرق کنید. همین تفاوت ناگهانی روند بازی و حضور باسفایتهایی منحصربهفرد است که تا حد زیادی از تکراری شدن هرچه بیشتر گیمپلی جلوگیری میکند. با این حال، هنوز هم نمیتوان گفت Assassin’s Creed: Origins در زمینه اهداف اصلی و فرعی توانسته تنوع زیادی را ایجاد کند. متاسفانه هرچند در ابتدای بازی کنترل Senu، عقاب بایک سرگرمتان میکند، اما در ادامه این قابلیت نیز تکراری میشود و تنها سعی میکنید تا با کمک این عقاب دوستداشتنی اهداف را پیدا کنید.
ماموریتهای بازی در مجموع از چند بخش ساده تشکیل میشوند و شباهت زیادی را میان ماموریتهای فرعی و اصلی شاهد هستیم. با انتخاب ماموریت مورد نظر، باید به سمت محل مشخصشده حرکت کنید تا با انتخاب Senu، محل حضور هدف مشخص شود. سپس بایستی به محل بروید و با جستجوی محیط سرنخها را، مشابه با حالت Murder Mysteries بازی Syndicate، پیدا کنید، به بررسی محل بپردازید و مکان دقیق هدف را پیدا کنید. این الگوریتم ساده در ماموریتها بهویژه از میانه بازی و انتهای Act II خودنمایی میکند و باعث تکراری شدن مراحل میشود. یکی از انتقادها به Origins، حذف امکان انجام ماموریتها به روشهای مختلف است که پیش از این در Syndicate شاهد آن بودیم. در این بازی سه روش مختلف به بازیکنان پیشنهاد داده میشد و میتوانستید با روش مورد علاقه خود برای کشتن هدف اقدام کنید. مخفیکاری مانند گذشته نقشی اساسی را در روند بازی دارد و عمدتا به مخفی شدن در میان گیاهان خلاصه میشود. اگر دلتان برای مسابقهها تنگ شده است، به لطف حضور رومیها، میتوانید بر پشت ارابههای رومی به مسابقههایی نفسگیر بروید.
Assassin’s Creed: Origins نقشهای عظیم دارد که بخش عمده آن را صحراهای بی آب و علف تشکیل میدهند. یوبیسافت قبل از انتشار بازی از ساخت بزرگترین نقشه تمام دوران مجموعه Assassin’s Creed در Origins خبر داده بود که باید گفت با وجود موضوع اشارهشده، این مورد حقیقت دارد. بازی Assassin’s Creed: Origins در مجموع از بعد هنری هم شما را مجذوب خود میکند و هم ناامید. متاسفانه در جریان بازی با باگهای مختلفی روبهرو میشوید که تاثیر مستقیمی را در گیمپلی میگذارد. بالا رفتن دشمنان از روی دیوار، رد شدن از داخل جسد دشمنان، عبور از داخل برخی درختها یا معلق ماندن پاهای حیونات روی هوا تنها بخشی از ایرادات بازی هستند که البته یوبیسافت سالها است تلاشی برای رفعشان نمیکند. حتی گاهی با مشکلات عجیب دیگری مانند پرتاب شدن ناگهانی بایک به هوا یا گیر کردن درون گاری یا دیوار نیز روبهرو میشوید که مستقیما روی روند بازی تاثیر میگذارد و مانع تمام کردن مرحله میشود.
اما زمانی که بحث از موسیقی میشود، یوبیسافت چه در زمان پخش تریلرهای قبل از انتشار بازی و چه در جریان بازی، میتواند شما را مجذوب کند. موسیقی Assassin’s Creed نقشی اساسی در ارتباط بازیکنان با میانپردهها دارد. هر یک از نتهای بازی استادانه انتخاب شدهاند و در هارمونی کاملی با جریان بازی قرار دارند. شنیدن زجههای مادری که کودکش را از دست داده یا مراسم مذهبی ساکنین شهر با ضربه زدن به ساز دایره خود، باعث شدهاند که در یک کلام شهرهای بازی زنده باشند و از قدم زدن در میان مردم لذت ببرید. موسیقی بازی همچنین در گشت و گذار میان شهرها یا در جریان مراحل نیز همراه همیشگی شما است و مهم نیست چند ساعت به آنها گوش دهید؛ باز هم تکراری نمیشوند. این کیفیت در صداگذاری نیز حفظ شده است و هر یک از شخصیتها، علیرغم پر تعداد بودنشان، صداگذاری منحصربهفردی دارند. از سوی دیگر حیات وحش بازی و شنیدن صدای پرواز دستهجمعی پلیکانها یا حملهی ناگهانی کروکودیل گرسنه به پرندههایی که به دنبال نوشیدن اندکی آب هستند، دنیای بازی را پویا و گشت و گذار در آن را پر هیجان کرده است. صدای جریان آب رودها یا صدای برخورد دو کشتی به یکدیگر یا از همه آنها لذتبخشتر صدای آغاز طوفان شن برای آنکه شما را از مسیرتان دور کند، تنها بخشی از موفقیتهای تیم صداگذاری Assassin’s Creed: Origins هستند و باید به آنها تبریک گفت.
حقیقت این است که صحبت در رابطه با موارد ریز و درشت بازی Assassin’s Creed: Origins و پرداخت به تمام محتوا، خوبیها و بدیهایش، از حوصله این بررسی به دور است و باید خودتان در جریان بازی آنها را تجربه کنید. Origins یک Assassin’s Creed دیگر و مشابه با سایر بازیهای این مجموعه است و باید گفت که به غیر از داستان و همینطور برخی نکات مثبتی که در بالا اشاره شد، مورد جدیدی را برای ارائه به بازیکنان ندارد. شما هنوز هم برای فعال کردن Fast Travelها باید به بالای بلندترین ساختمانها بروید، از بالا به درون کاه یا پشته علف بپرید، سطح خود را افزایش دهید و با دریافت اسکیل پوینت، مهارتهایتان را ارتقاء دهید. اما موضوع اینجا است که Origins دیگر راههای مختلف برای تمام کردن مراحل را در اختیارتان نمیگذارد و تنوع زیادی در ماموریتهای جانبی ندارد. اگر در گذشته بازی Ghost Recon: Wildlands را تجربه کردهاید و مشکلات آن آزارتان نداده است، احتمالا اوریجینز نیز برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر تحمل دوربین اعصاب خردکن، ماموریتهای تکراری، ایرادات فنی و مشکلات در مبارزات را ندارید، بازی Assassin’s Creed: Origins مناسب شما نخواهد بود و میتوانید به بازیهای دیگری فکر کنید.
یوبیسافت پیش از انتشار Assassin’s Creed: Origins مانور زیادی روی مکانیزم مبارزه جدید بازی داده بود و با انتشار ویدیوهای گیمپلی، به کرات از فواید سیستم مبارزه جدید بازی سخن گفته بود. Assassin’s Creed: Origins مانند سیندیکیت دارای درخت مهارت برای شخصیت بایک است؛ با این تفاوت که اینبار شاهد پیوستگی میان مهارتها هستیم و شما میتوانید در سه بخش Warrior ،Hunter و Seer به ارتقاء مهارتهای بایک بپردازید. هرچند این موضوع در تبلیغات یوبیسافت برجسته شده بود، اما باید گفت که ما در شمارههای قبلی نیز به شیوههای مختلف شاهد قابلیت ارتقاء تواناییهای شخصیتها بودیم و نمیتوانیم سیستم جدید را یک نوآوری در Origins قلمداد کنیم.
نقاط قوت
- – سبک مبارزه متفاوت با هر سلاح و سیستم ارتقاء بازی
- – داستانی زیبا که با جزئیات، پیشینهی اساسینها را توضیح میدهد
- – شخصیت پردازی خوب
- – زیبایی بناهای تاریخی باز طراحی شده
- – موسیقی شنیدنی و صداگذاری عالی
نقاط ضعف
- – تکراری شدن گیمپلی بعد از مدتی
- – مشکلات فنی بعضا غیرقابل تحمل و اعصاب خردکن
- – نبود قابلیت شخصیسازی دکمهها و مشکلات دوربین
- – نبود تعامل با محیط و تکراری شدن انیمیشن مبارزات در زمان کوتاهی