مقدمه: وقتی نمیخواهی بازی تمام شود
برخی بازیها آنقدر لذتبخشاند که پس از دیدن تیتراژ پایانی، نمیتوانی از آنها دل بکنی. Ninja Gaiden 4 دقیقاً یکی از همان بازیهاست. عنوانی که حتی بعد از اتمامش، وسوسه میشوی دوباره آن را آغاز کنی تا این بار بهتر بجنگی، مسیرهای پنهان را کشف کنی و رئیسان سرسخت را شکست دهی.
این نسخه جدید پس از وقفهای طولانی و استقبال نسبتاً ضعیف از شماره سوم بازگشته و نتیجهی همکاری Team Ninja با استودیوی PlatinumGames (سازندهی Bayonetta) است؛ ترکیبی که یادآور ریتم تند و طراحی چشمنواز Devil May Cry 4 است. در حقیقت، شباهت این دو بازی چنان زیاد است که گاهی احساس میکنی Ninja Gaiden 4، همان دنبالهی روحی Devil May Cry است.

داستان: دو نینجا، دو مسیر، یک سرنوشت
روایت بازی سالها پس از وقایع نسخههای پیشین جریان دارد. پس از شکست اژدهای تاریکی توسط Ryu Hayabusa، جسد غولپیکر او همچون تپهای از مرگ بر فراز آسمان توکیو باقی مانده و منبع آلودگی مرموزی به نام Miasma شده است. این آلودگی شهر را به ویرانهای پر از شیاطین و هیولاها تبدیل کرده.
در چنین دنیای فروپاشیدهای، قهرمان تازهای وارد میدان میشود: Yakumo، نینجای جوانی از قبیله Raven که طبق پیشگویی، تنها او قادر است جهان را از این فاجعه نجات دهد. او مأمور میشود جادوگری مرموز را نابود کند، اما پس از روبهرو شدن با او، در مییابد که سرنوشتشان بهگونهای دیگر درهم تنیده است. در همین زمان، Ryu نیز وارد داستان میشود — اما نه در نقش قهرمان همیشگی. اکنون این دو نینجا در دو سوی یک نبرد ایستادهاند.
روایت بهصورت غیرخطی و چندزمانی دنبال میشود و با پرش میان گذشته و حال، جزئیات ارتباط این دو شخصیت بهتدریج آشکار میشود. نتیجه، داستانی عمیق و احساسی است که هم وفادار به میراث سری است و هم افقهای تازهای برای آن میگشاید.
گیمپلی: رقص خون و فولاد
نقطهی قوت اصلی Ninja Gaiden همیشه سیستم مبارزهی آن بوده و نسخه چهارم با وفاداری به این سنت، تجربهای سریع، بیرحم و در عین حال فنی ارائه میدهد. در نقش Yakumo، از همان ابتدا حس قدرت و دقت ضربات را لمس میکنی. بازی ترکیبی از نبردهای سریع سبک DMC و خونینترین اجرای Ninja Gaiden را ارائه میدهد.
کنترل حملات سبک و سنگین، ترکیب کومبوها، دفاع، Parry (دفع بهموقع)، Dash (جاخالی سریع) و زمانبندی دقیق، همگی بخشی از رقص مرگآور مبارزاتاند. هر شکست درسی جدید است و هر پیروزی با فوران خون و صحنهای سینمایی همراه میشود.
Yakumo میتواند از چند نوع سلاح مختلف استفاده کند و با ارتقای مهارتها و یادگیری تکنیکهای جدید، سبک مبارزهی خود را تغییر دهد. همچنین با قطع عضو دشمنان، امکان اجرای اعدامهای ویژه (Execution) فراهم میشود که علاوه بر خشونت چشمگیر، پاداشی مانند بازیابی سلامتی نیز دارد.

فرمهای قدرت و شخصیسازی
با پیشرفت در بازی، Yakumo به فرم قدرتمند Bloodraven Form دست مییابد؛ حالتی که حملات او را با انرژی خون تقویت میکند و برای شکست دادن غولهای عظیم کاربرد دارد. افزون بر آن، حالت Berserk Form نیز با پر شدن نوار ویژه فعال میشود و ضربات مرگباری را آزاد میکند که حتی قویترین باسها را از پا درمیآورد.
سیستم ارتقا شامل افزایش سلامت، یادگیری کومبوهای جدید، انتخاب گردنبندها و جواهرات با اثرات تقویتی مانند بازسازی سلامتی یا افزایش قدرت است. بااینحال، تعداد شکافها برای استفاده از این آیتمها محدود است و انتخابها باید هوشمندانه باشد.
Ryu بازمیگردد؛ استاد در سایه
در بخشهایی از بازی، کنترل Ryu Hayabusa را بر عهده میگیری — و این لحظات از بهترین بخشهای بازیاند. قدرت و تجربهی Ryu در هر حرکت او موج میزند. هرچند مراحلش کوتاهتر از Yakumo است، اما تأثیرش در داستان و گیمپلی عمیق است. او از سلاح افسانهای Dragon Sword و تکنیکهای نینجایی Ninpo استفاده میکند که سبک مبارزهاش را نسبت به شاگردش متفاوت میسازد.
هر دو شخصیت در برخی نبردها با همان دشمنان روبهرو میشوند، اما احساس تسلط و قدرت Ryu در این مبارزات لذتی خاص دارد. در پایان، پس از اتمام بازی، Ryu بهصورت دائمی به فهرست شخصیتهای قابل بازی افزوده میشود تا بتوانی بازی را با او از ابتدا تجربه کنی.
محتوا، چالش و ارزش تکرار
بازی حدود ۱۲ تا ۱۵ ساعت طول میکشد، بسته به اینکه تا چه حد در مأموریتهای فرعی و چالشهای Purgatory شرکت کنی. پس از پایان، حالت Master Ninja آزاد میشود که سختترین سطح دشواری بازی است. همچنین میتوانی مراحل را مجدداً با امتیاز و رتبهی بالاتر (حتی رتبهی SSS) تکرار کنی یا در جدولهای امتیازات آنلاین با بازیکنان دیگر رقابت نمایی.
چنین طراحی هوشمندانهای باعث میشود بازی ارزش تکرار بالایی داشته باشد و با هر بار تجربه، مهارت بازیکن رشد کند.

صداگذاری، موسیقی و گرافیک
از نکات تحسینبرانگیز بازی، تنظیمات گستردهی دسترسی است که تجربه را برای بازیکنان تازهکار هم قابلدسترستر کرده است. علاوه بر این، دوبلهی ژاپنی و انگلیسی هر دو با کیفیت بالا ارائه شدهاند، هرچند صداپیشهی Yakumo کمی اغراقآمیز بازی میکند که با شخصیتش هماهنگ است.
موسیقی بازی یک شاهکار تمامعیار است؛ ترکیبی از متال سنگین و ملودیهای حماسی که ضربان قلبت را همزمان با نبردها بالا میبرد. این یکی از بهترین ساندترکهای سال است.
از نظر بصری، طراحی مراحل و دشمنان جذاب است اما گرافیک کلی بازی با استانداردهای امروزی کمی فاصله دارد. هدف سازندگان دستیابی به نرخ فریم بالا بوده و بازی در حالت ۱۲۰ فریم بر ثانیه کاملاً روان اجرا میشود، اما جزئیات بافتها و نورپردازی گاهی ساده به نظر میرسند.

جمعبندی: بازگشت خونآلودی که ارزش انتظار داشت
Ninja Gaiden 4 بازگشتی است درخورِ یکی از نمادینترین فرنچایزهای اکشن تاریخ. عنوانی سریع، چالشبرانگیز و سرشار از انرژی که با ترکیب قدرت نسل جدید و میراث کلاسیک، تجربهای فراموشنشدنی میسازد. هرچند شباهتهای آن با Devil May Cry گاهی بیش از اندازه است، اما مبارزات فوقالعاده، دو قهرمان متمایز، موسیقی درخشان و فضای حماسی، آن را به اثری تبدیل کرده که هم برای هواداران قدیمی و هم برای تازهواردان جذاب است.
اگر عاشق نبردهای نفسگیر، باسهای غولپیکر و آدرنالین خالص هستی، این بازی همان چیزی است که دنبالش بودی.
نقد و بررسی
Ninja Gaiden 4
Ninja Gaiden 4 بازگشتی خیرهکننده برای این سری افسانهای است؛ ترکیبی از مبارزات سریع و خونین، داستانی چندلایه، و دو قهرمان با سبکهای متفاوت. هرچند گرافیک کمی قدیمی بهنظر میرسد، اما موسیقی متال پرقدرت، نرخ فریم بالا و ارزش تکرار زیاد آن را به یکی از بهترین بازیهای اکشن سال تبدیل میکند.
مثبت
- مبارزات سریع، دقیق و لذتبخش؛ تجربهای درگیرکننده برای طرفداران سبک Hack-and-Slash.
- دو شخصیت قابل بازی با سبک مبارزه متفاوت که تنوع خوبی به گیمپلی میدهد.
- تعداد زیادی سیستم ارتقا، فرم خونآشامی (Bloodraven Form) و انتخابهای استراتژیک برای بهبود کاراکتر.
- تنظیمات دسترسی (Accessibility) گسترده که باعث میشود بازی برای تازهکاران هم قابلدسترستر باشد.
- دوبله به زبانهای ژاپنی و انگلیسی با کیفیت بالا، و موسیقی متن بسیار قدرتمند که تجربه را ارتقاء میدهد.
منفی
- گرافیک کلی بازی کمی عقبتر از استانداردهای روز به نظر میرسد — سازندگان به نرخ فریم بالا اولویت دادهاند اما جزئیات کمتر برجسته شدهاند.
- تمرکز زیاد روی مبارزه ممکن است برای کسانی که به سبک نقشآفرینی و انتخاب گسترده علاقه دارند، کمی خستهکننده شود.













