بایگانی برچسب: s

BLOODSTAINED: RITUAL OF THE NIGHT REVIEW

پنج سال پیش کوجی ایگاراشی ، کارگردان و نویسنده درباره Castlevania: Symphony of Night ، کونامی را ترک کرد تا بازی دیگری به سبک Castlevania را انجام دهد. پنج سال زمان طولانی است و ژانر metroidvania در آن دوره رشد قابل ملاحظه ای داشته است ، اما گاهی اوقات شما تمایلی در موضوع آشنا نمی خواهید. شما می خواهید همان بازی را در یک بسته جدید انجام دهید. خوشحال باشید ، زیرا با Bloodstained: Ritual of Night ، این دقیقاً همان چیزی است که شما دریافت می کنید.

میریام یک آزمایش علمی در شکل یک دختر انیمه عروسک دار است. او به همراه دوستش ، مردی به نام گبل ، بخشی از آزمایش بود که جوهر شیاطین را در بدن او پیوند زد. این قدرت شیطانی به شکل محافظهایی ایجاد می شود ، بنابراین به او Shardbinder می گویند. هر چه بخش های بیشتری جذب می شوید ، بیشتر از انسانیت خود رها خواهید شد ، سرنوشتی که باعث گبل می شود.

گبل اکنون برای پر کردن دنیا با شیاطین ، همه از آسایش قلعه خود است – زیرا قطعاً قلعه ای وجود دارد. این مکان پر از لوسترهای سنگین ، مجسمه های درخشان و هیولا است. از تالار ورودی گرفته تا باغها ، برجها و حتی غارهای زیر ، هر اینچ از این قلعه منتظر است که مورد کاوش و غارت قرار بگیرد و در بیشتر قسمت های پشتی آن به اندازه کافی متنوع است که باعث می شود شما بخواهید آنچه در گوشه بعدی قرار دارد را ببینید.

مبارزه اصلی ترین تمرکز است و در سختی عادی اکثر دشمنان تهدیدی از آن ندارند. در اوایل یک ریتم خوب بین اکتشافات و مبارزات ایجاد شده و به شکلی که دشمنان محاصره را پیش بینی می کنید بسیار حساس و ژانر خاصی پیدا می کنید و روشی فزاینده و سریع برای مقابله با آنها را به طور فزاینده ای سرگرم می کنید. برای این منظور شما مرتباً اسلحه های جدیدی پیدا می کنید تا در مخفیگاه دیو ناشناس مشکوک شوید. هر سلاح محدوده و انیمیشن متفاوتی دارد که جنبه های مهم در پیروزی دشمنان کوچکتر و برخورد با کارفرمایان است. در مقایسه با بقیه بازی ، رئیس دعوا دشوار است ، اما همانطور که اغلب با metroidvanias ، در یک نقطه فقط کلیک می کند و مطالعه دقیق از زمان حمله و / یا کمی شانس می پردازد. هر بار رضایت بخش است.

بندهای مختلفی که با کشتن مکرر هیولا از همان نوع جمع آوری می کنید ، به ندرت برای پیشرفت لازم هستند و تقریباً به طور انحصاری برای تفریح ​​و تنوع وجود دارد. من نمی توانم به اندازه کافی استرس داشته باشم که چگونه Bloodstained همیشه در حال رها کردن موارد است. Shards در قالب احضارها ، پرتابه ها و حملات ویژه و تقریباً هر سلاحی که تصور می شود برای بازی وارد شود ، آمده است. بعداً خانواده های مختلفی به دست می آورید که دارای روحیه شناوری هستند که به شما در نبرد کمک می کند. این انتخاب گسترده باعث شرم آور می شود که دشمنان Bloodstained همان تنوع را ارائه نمی دهند. شما با سهم نسبتاً خوبی از انواع بصری جالب روبرو می شوید ، از چهره های شناور شناور گرفته تا یک دیو ادوارد Scissorhands ، اما مجموعه ها و الگوهای حرکت آنها بسیار ساده است و هیچگاه دلیلی برای کج کردن زرادخانه خود وجود ندارد.

علاوه بر این ، هیچ راهی برای حمله به بالا یا پایین وجود ندارد ، که این اثبات نهایی است که Bloodstained به عنوان یک تجربه بازگشت طراحی شده است.

نتایج جانبی نیز هستند که هیچ کس واقعاً به آن احتیاج ندارد بلکه احساس می کند نکته دیگری برای مرتب کردن لیست کامل است. نکته اصلی آن خرد کردن و جستجوی چالش های اضافی است ، به همین دلیل Bloodstained سه انتهای مختلف دارد. پایان بد در یک بازی می تواند کمی مانند مجازات باشد ، اما می تواند عزم جدی را برای تحقق بخشیدن به آنچه دقیقاً از دست داده اید الهام ببخشد. من بیشتر علاقه مند به حالت های آینده مانند roguelike و versus mode هستم ، زیرا این موارد می توانند از موجودی های بزرگ استفاده زیادی کنند و بازی های اضافی را نیز درون بازی بیفزایند.

نکته ای که باید در این روزها برای Metroidvanias وجود داشته باشد که به سختی ناخن ها سخت نیست ، به همین دلیل است که به همین دلیل ممکن است Bloodstained برای تازه واردان جذاب باشد. اما ، مانند خون آشام هایی که از آن تجدید می کند ، وقتی با نوآوری

در جای دیگر ژانر مقایسه می شود ، احساس درد طولانی می کند. این یک کپسول زمان کمی شسته و رفته از یک بازی است ، یک انحراف سرگرم کننده با یک جریان که باعث می شود زمان به سرعت جریان پیدا کند تا زمانی که توسط یک رئیس خود را آجری کنید ، اما این همان تعریف از “انجام شده” است که اگر تا به حال بازی کرده اید قبل از metroidvania. بعضی اوقات آن آشنایی تنها چیزی است که شما می خواهید.

 

آمتیاز کلی گیم تاکس ۱۰۰