بایگانی برچسب: s

WARHAMMER: VERMINTIDE 2 REVIEW

وارامر: “مدیر هوش مصنوعی” ورمینتید ۲ سادیستی است. با یک Chaos Warrior که در حال حاضر به ما حمله می کند ، AI یک زره پوش Stormvermin را از پشت کمر احضار می کند. آنها هر دو طرف را فشردند و سریعاً کوتوله ها را از باردین بیرون کشیدند ، کروبر مزدور ، و سیهنا را به آتش کشیدند ، و فقط من ، جن ویله زیرک کریلیان ، برای نجات ما باقی گذاشتند. بد است ، اما ما بدتر زنده مانده ایم.

سپس ، از هیچ کجای کشور ، AI یک جبهه جادوگر را احضار می کند. معمولاً این دشمنان ویژه دوست دارند از راه دور از هم دور شوند و گردبادهایی را که ما را به باد می پراکند ، احضار کنند – حمله ای که من به راحتی می توانم آن را گول بزنم ، اما این هرج و مرج آشوب می خواهد آنرا شخصی کند. او به من تلگراف می کند و شروع به مکیدن روح از بدن من می کند و من را کاملاً درمانده می کند. یک عضو حزب می تواند من را نجات دهد ، اما انجام این کار بسیار سخت است وقتی که آنها در حال حاضر ناتوان هستند. این پایان بی رحمانه ماجراجویی ما است که حتی اگر من به آرامی به جادوگر کشیده شوم ، Chaos Warrior طوفان می شود و من را با یک کودتای سخت به پایان می رساند حتی اگر من به خوبی مرده بودم. من نیمی از این را انتظار دارم که هوش مصنوعی من را شروع کند.

ورمینتید ۲ می تواند بسیار مشکل باشد. یک یا دو نفر از هم تیمی های من ناتوان خواهند بود ، محاصره شده اند و احساس می کنند بازی تمام شده است. سپس چکش من در جمجمه آخرین Rotblood می لرزد و دید تونل من گسترده می شود. تمام شد. زنده ماندیم. لحظه هایی از این دست اقدام شرورانه Lord of the Rings پیتر جکسون را تداعی می کنند – به خصوص هنگامی که شما یک جن ، کوتوله و یک انسان هستید که از طریق مین پر از ترول می جنگید.

به خوبی ورمنتید ۲ در ایجاد صحنه های حماسی از تنش (حتی اگر گاهی بیش از حد پیش رود) ، با راه اندازی چند نفره ناامیدکننده کاهش می یابد که می تواند چه آژانس ارزشمندی را در طول آن تجربه تجربه کند. دنباله Fatshark چالش برانگیز و هیجان انگیز است ، اما همچنین در صورت عدم موفقیت چند نفره ، جهنم نیز می تواند ناامید کننده باشد.

مانند اولین بازی ، Vermintide 2 یک بازی اکشن اول شخص چهار نفره با سبک Left 4 Dead است که در آن حزب شما با سطوح خائنانه ای مبارزه می کند و با انبوهی از Skaven می جنگد ، که اکنون با مهاجمان شرور Chaos متحد شده اند. تنظیم در طول Warhammer’s End Times ، تنظیم تخیلی آخرالزمان Vermintide 2 نگران کننده و شگفت انگیز است. تور ۱۳ سطح آن شهرها را خراب کرده و باتلاقهای خائنانه که هر یک به عنوان آخرین زرق و برق دار و مطبوع است.

با هر ماموریتی که حدود ۳۰ دقیقه طول بکشد ، شما در آخر تکرار آنها خواهید بود. این ممکن است خسته کننده به نظر برسد ، اما هر سطح به اندازه کافی گسترده است که تجدید نظر در آنها هرگز به لطف تکرار شونده از مدیر هوش مصنوعی برای مخلوط کردن نقاط تخم ریزی دشمن تشکر نمی کند. این سیستمی است که بیشتر کار می کند ، اگرچه برخی مناطق از هر مأموریت با هم خونریزی می کنند زیرا جنگیدن با گروهی از اسکاوین تفاوت چندانی با نبرد با گروهی از اظهارات Rotblood ندارد.

این عدم قطعیت در مورد چیزی که دشمنان ایجاد می کنند ، و از کجا می توانند مزایای تعجب آور داشته باشند. در یک سکانس ، حزب من از طریق یک قسمت سیاه مشکی یک مین رها شده از یک ماینکرت اسکورت کرد. اولین باری که این مأموریت را بازی کردم ، مبارزه وحشتناکی با ترولی داشتیم که از تاریکی به ما شارژ می شد. بار دیگر ما توسط گروهی از قبیله های برهنه در کمین بود. در طول بازی سوم من ، اصلاً هیچ چیزی به ما حمله نکرد. دقایقی سکوت مرا لبه کرد.

من به ویژه عاشق مأموریت ایستاده صحیح است ، که شما را در یک شهر کوهستانی قتل عام شروع می کند قبل از اینکه با یک نبرد ناامیدکننده در داخل یک معبد گسترده و ویران شده شروع کنید. این فینال شاهد گروهی از دشمنان بی پایان و بی پایان است که میهمانی را جشن می گیرند و هیچ نجاتی در چشم ندارند تا اینکه جادوی خفته کلیسای جامع به طور معجزه آسایی روز را نجات دهد.

اما بر خلاف Left 4 Dead ، Vermintide 2 لایه های لباس زیر RPG را پوشیده است. در ابتدا خیلی باید مورد توجه قرار گیرد ، اما من عاشق این رشته های ظریف هستم که هر شخصیت حرفه ای (نوعی زیر کلاس) ارائه می دهد زیرا هرکدام در یک مهمانی نقش لطیف اما اساسی را ایفا می کند. این پنج شخصیت از توانایی ویژه خود ، پاداشهای منفعل ، درختان مهارتی بازشدنی و اسلحه برخوردار هستند. هنگامی که یک شخصیت را کمی بالا می برید ، حرفه های جدیدی را ارائه می دهید که علاوه بر هر یک از مهارت مهارت جداگانه خود ، سبک های بازی بسیار متفاوتی را نیز ارائه می دهند.

حرفه ای Iron Baker Bardin the کوتوله احتمالاً مورد علاقه من است زیرا او را به نزدیکترین چیزی که ورمنتید به یک مخزن تبدیل می کند تبدیل می کند. وقتی کنتور ویژه من پر می شود ، می توانم صدای غرش گوش را از بین ببرم که باعث خشم هر دشمن نزدیک می شود. خوشبختانه ، این توانایی برای چند ثانیه دیگر به من استقامت نامحدود می دهد که می توانم از آنها برای جلوگیری از حملات استفاده کنم. با توجه به همه چشمان من (و شمشیرها) بر روی من ، تیم من می تواند به سرعت از میان بدها حک شود.

فکر می کنید یک سیستم غارت دلیلی کافی برای ادامه بازی خواهد بود ، اما این هیجان از بین رفتن اندام Skaven یا زنده ماندن از عجله همه جانبه توسط گروه ترکان و دندان Rotblood است که باعث می شود سرمایه گذاری من انجام شود. با وجود استفاده از دکمه های سمت چپ و راست ماوس برای حمله و مسدود کردن ، عمق رضایت بخش برای مبارزه وجود دارد. هر یک از سلاح های ۵۰ ایکس زمان بندی ، قوس های حمله و رسیدن به خود را دارند اما درگیری ها هرگز دست و پا چلفتی و فنی احساس نمی کنند. چند نوسان با اسلحه جدید تمام چیزهایی بود که من برای درک چگونگی استفاده به بهترین شکل از آن در جنگ ، به من نیاز داشت.

دریک دریای براردین یک شعله ور است که می تواند ده ها دشمن را هنگام اتهام کامل شلیک کند ، در حالی که کمان شکار Asrai کریلیان در واقع یک تفنگ هجومی است که تیرها را به تیر می اندازد. هر یک از اسلحه های غوغایی به طور مشابه متفاوت است و درست وقتی فکر می کنم سلاح های بزرگ و کند را مانند هالبرد کروبر و توانایی آن برای فریب دشمنان چندگانه در یک ضربه تند وشدید زدن ترجیح می دهم ، من خنجر دوتایی کریلیان را امتحان می کنم و عاشق آن هستم که با چه سرعتی او را دوست دارم. می توانید تندخواب wimpy تاس.

با این حال ، طفره رفتن ، پارس و حملات متهم بسیار دشوار بود. ورمینتید ۲ در چند ساعت اول به خصوص احساس مشکل می کند. با وجود یک آموزش روایت سرگرم کننده ، توضیح در مورد نحوه استفاده صحیح از این حرکات مختلف وحشتناک است. اکنون که من به اصول اولیه تسلط پیدا کرده ام ، دوست دارم چقدر Vermintide 2 چالش برانگیز باشد و در مشکلات بالاتر قرار بگیرد ، جایی که یک حمله دشمن منفرد می تواند مرا بکشد. این میزان مرگ و میر حتی یک مبارزه کوچک را به یک رقص پر فشار از ضرب و شتم و گول زدن تبدیل می کند. و اگر من واقعاً می خواهم این چالش را تقویت کنم ، هر مأموریت دارای تومورها و گریمورهایی پنهان است که اسلات موجودی ارزشمندی را به خود اختصاص می دهد و سلامتی کلی حزب را در ازای غارت بهتر ، پایین می آورد. با این حال ، من بعضی اوقات احساس ناراحتی می کنم که احساس می کنند وقتی حزب در حال تلاش برای زنده ماندن است ، چگونه احساس اجباری می کنند.

یک تیم خوب به اندازه رفلکس های خوب لازم است و Vermintide 2 در هنگام بازی با گروهی از دوستان می درخشد. هیولا های ویژه مانند Skaven Packmaster در حین دعوا پشت سر من خواهند زد و سعی می کنید یکی از ما را از بین ببرد ، و این گروه را ملزم به حرکت سریع و نجات دوستمان می کند. این تقریباً بد نیست زیرا وقتی یک دایره سبز در پاهای مهمانی ظاهر می شود ، یک گردباد کشنده از یک Chaos Sorcerer را درمان می کند. این لحظات بسیار رایج است ، اما همیشه شگفت آور است ، که هر جلسه احساس می کند دستکش وحشیانه است. مواقعی وجود دارد که کل حزب می میرد و احساس ناامیدی مشترک قابل لمس است ، اما آن لحظه هایی که زنده مانده ایم بسیار رضایت بخش هستند.

در حالی که من غارت Vermintide 2 را دوست دارم ، از نحوه دریافت و مدیریت آن متنفرم. صفحه موجودی سازماندهی ضعیف است و بندرت اطلاعاتی را نشان می دهد که در واقع مفید است. شخصیت ها همچنین می توانند یک خرده ریز و جذابیت های مشابه را به اشتراک بگذارند و تجهیز کنند ، اما دکمه “تجهیز همه” وجود ندارد. من باید با زحمت از شخصیت به شخصیت دیگر تغییر دهم تا تجهیزات آنها را به روز کنم و وسایل مجهز آنها را برای نجات آزاد کنم. این یک کابوس است.

با کمال تعجب ، Vermintide 2 فاقد منو است که حتی ابتدایی ترین آمارها مانند سلامتی یا استقامت را نشان می دهد. من برای سیستم های RPG که از هنجار انحراف دارند (Dark Souls 3 ، من به شما نگاه می کنم) هستم ، اما ناامید کننده است که چقدر Vermintide 2 فریبنده با ریاضیات و آمارهای زیرین خود است زیرا آزمایش معنی دار را غیرممکن می کند. چرا نمی توانم سلاح هایی را در نظر بگیرم که شانس من برای دستیابی به ضربه بحرانی وجود داشته باشد ، اگر نتوانم تعیین کنم که شانس پایه من چیست؟ حتی معنای Hero Power ، اندازه گیری کل توانایی شخصیت من ، در پشت یک ابزار به راحتی از دست رفته پنهان است.

لحظاتی که مهاجمان Rotblood و Ratman Skaven که مهمانی من را احاطه کرده اند هیجان دارند ، اما اگر مهمانی بمیرد ، من اغلب احساس می کنم وقت من تلف شده است. اینگونه نیست که از دست دادن در Vermintide 2 سرگرم کننده نباشد ، بلکه متغیرهای بسیاری وجود دارد که می توانند فراتر از کنترل من باشند. اگر رهبر حزب (و میزبان مسابقه) قطع شود ، تمام پیشرفت هایی که من در آن مأموریت انجام دادم پاک می شود و باید از آن شروع کنم. همچنین هیچ راهی برای لگد زدن به اعضای حزب دردسر وجود ندارد و هیچ شاخصی برای استفاده از گفتگوی صوتی درون بازی وجود ندارد. حتی تاخیر من بی معنی پنهان است. من می توانم همه کارها را به درستی در یک مأموریت انجام دهم و هنوز هم به دلیل چیزهایی که نمی توانم کنترل کنم از دست بدهم. هنگامی که با این واقعیت همراه باشید که غارت فقط هنگامی پاداش می گیرد که یک مأموریت را با موفقیت پشت سر بگذارید یا یک سطح را کسب کنید ، پاداش می دهد به هر دلیل اشتباه احساس لکنت می کند. این سرگرم کننده نیست که از غارت های لازم برای مقابله با مشکلات سخت تر محروم شوید زیرا میزبان کنار می رود.

ناامید کننده است که دنباله ای هنوز هم برای ناخن زدن به چنین اصول ساده چند نفره ای تلاش می کند ، و پیشرفت مبهم RPG من را به روشی که در بازی های مشابه انجام می دهد جلب نمی کند. اما Vermintide 2 در شایستگی های مبارزات ستاره ای و طراحی سطح آن موفق است. بعد از گذشت نزدیک به ۴۰ ساعت ، این کلاهبردار Rotblood سیگنال حمله عجیب و غریب مانند Zerg یا صدای قاتل Gutter Runner را که در تاریکی در حال گپ زدن است ، نشان می دهد ، هنوز هم خونم را به یخ تبدیل می کند.

 

امتیاز کلی گیم تاکس ۷۰