بررسی بازی Steep

علاوه بر چالش‌های بیشمار بازی، فعالیت دیگری نیز در هر بخش کوهستان وجود دارد که شامل چند داستان در مورد گروه‌های ورزشی و سرگذشت آن‌ها می‌شود. با گشت و گذار در کوهستان می‌توانید این داستان‌ها را بشنوید و ذهنیت کامل‌تری نسبت به محیط بازی پیدا کنید. مشخص است که یوبیسافت اینگونه موارد جانبی را در بازی گنجانده تا Steep صرفاً به یک بازی ورزش‌های زمستانی صرف تبدیل نشود، اما اصلاً در هدف خود موفق نبوده و این موارد آنقدری اهمیت ندارند که کسی که دنبالشان برود. اما برای کسانی که همواره به دنبال افزایش سطح کاراکتر خود در بازی و نزدیک شدن به ۱۰۰ درصد هستند، Steep گزینه‌ی مناسبی است. علاوه بر چالش‌ها که همیشه می‌توانید برای کسب امتاز یا زمان بهتر تلاش کنید، موارد زیاد دیگری شبیه به تروفی یا اچیومنت در بازی وجود دارد که می‌توانید دنبال کامل کردن آن‌ها بروید. مواردی مثل تعداد دفعاتی که از ارتفاع زیادی سقوط می‌کنید یا مسافت کلی طی شده یا منطقه‌ی بکر کشف شده در بازی. همه‌ی این موارد در بخش حساب کاربری شما در منوی بازی قابل مشاهده هستند و اگر وسواس خاصی برای کامل‌ کردن بازی‌ها دارید،‌ می‌توانید ساعت‌های زیادی صرف صد درصد کردن بازی کنید.

در واقع همه‌ی چیزهایی است که Steep به شما ارائه می‌کند،‌ اینکه از بازی لذت ببرید کاملاً بر عهده‌ی خودتان است و باید خودتان راهی در این کوهستان برفی پیدا کنید چرا که Steep تنها یک زمین بازی در اختیارتان می‌گذارد، نه بیشتر. گاهی اوقات حتی حس می‌کنید مشغول انجام نسخه‌ی دموی یک بازی کامل‌تر هستید، چرا که به نظر می‌رسید بازی می‌خواهد قابلیت‌های را نشان دهد و بعداً از آن‌ها برای هدفی خاص استفاده کند. اما حیف که هدفی در کار نیست و این فقط چالش‌ها و لذت خود ورزش‌ها هستند که شاید دوباره شما را سمت بازی‌ها بکشانند. در بازی‌های ورزشی دیگر حداقل شاهد مسابقات مشخص و لیگ‌های از پیش تعیین شده هستیم که برای قهرمانی در آن‌ها رقابت می‌کنیم و در عین حال از خود ورزش نیز لذت می‌بریم، اما استیپ فاقد این ویژگی است و همین آن را به یک بازی بسیار معمولی بدل کرده.

اما حداقل نکته‌ی مثبت این است که Steep یک بازی زیبا و چشم‌نواز، دست کم از لحاظ هنری است. چشم‌اندازهای کوهستان بسیار دیدنی است و اگر میدان دید بزرگی داشته باشید و قله‌ها دیدتان را مسدود نکرده باشند، شاهد مناظر بسیار زیبایی خواهید بود. ویژگی جالب در مورد گرافیک بازی این است که هرلحظه که بخواهید، می‌توان زمان روز را عوض کنید که به مثابه‌ی آن با تغییر موقعیت خورشید در آسمان سایه‌های درختان و کوه‌ها تغییر می‌کند و جنس نور نیز بنا به زاویه‌ی خورشید عوض خواهد شد. علاوه بر این جو کلی بازی را نیز می‌توانید دستخوش تغییر کنید و شبیه نرم‌افزارهای ویرایش عکس، یک فیلتر کلی روی بازی اعمال کنید تا حال و هوای کوهستان تغییر کنید. حتی امکان بازی در شب نیز وجود دارد و با یک چراغ قوه می‌توانید مسیرتان را از لابه‌لای درختان و صخره‌ها پیدا کنید. در نقطه‌ی مقابل گرافیک هنری اما گرافیک فنی قرار دارد که ضعیف کار شده و اگر کمی به بافت‌های درختان یا خود صخره‌ها دقت کنید متوجه کیفیت پایین آن‌ها می‌شوید. خوشبختانه شاهد افت فریم در صحنه‌های شلوغ و سریع نیستیم و با اینکه بازی در ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا نمی‌شود اما حداقل از افت فریم رنج نمی‌برد.

Steep تقریباً در همه‌ی زمینه‌ها متوسط عمل کرده و همین باعث می‌شود نتوانیم پرونده‌ی آن را کاملاً ببندیم. بازی نه یک شبیه‌سازی بی‌نقص برای عاشقان ورزش‌های زمستانی است نه یک محصول بسیار ضعیف و شکست‌خورده. Steep چیزی میان این دو است که می‌توانست با اضافه کردن محتوای منطقی مانند مسابقات و لیگ‌های مشخص ارزش تکرار خود را بالا ببرد. در حال حاضر صرفاً با چندین و چند چالش اسنوبورد، اسکی، وینگ‌سوت و پاراگلایدر طرفیم که شاید نیمی از آن‌ها هم لذت‌بخش نباشد و بعد از چند ساعت اولیه، هدفی برای ادامه دادن نبینید. نمی‌دانم یوبیسافت چطور می‌تواند این همه‌ی ایده‌ی خوب را خراب کند و از آن‌ها بازی‌هایی بسازد که پس از مدتی فراموش می‌شوند و تنها امیدها را به این سازنده کمتر و کمتر می‌کند. این شرکت ۲۰۱۶ را با یک بازی کاملاً معمولی و یک فیلم بسیار ضعیف به اتمام رساند و باید از همین حالا دست به دعا ببریم که در سال جدید حداقل محصولی در حد و اندازه‌‌های Watch Dogs 2 ارائه کند. شاید همه‌ی امیدمان بازگشت اساسین‌ها باشند، که البته آن‌ها با سابقه‌ی خوب یوبیسافت در رشته کردن پنبه‌ها بهتر خیلی برایش ذوق‌زده نشویم.

وقتی همه‌ی ما در انتهای کنفرانس E3 یوبیسافت منتظر معرفی یک بازی جدید بودیم و امیدهایمان را هم به یک شاهزاده پارسی و اسپلینتر سل جدید از دست داده بودیم، یوبیسافت تصمیم گرفت Steep را معرفی کند. یک شبیه‌ساز ورزش‌های زمستانی. بازی‌ای که نه معرفی‌اش، نه نسخه‌ی بتایش و نه نسخه‌ی نهایی‌اش نتوانستند من را هیجان‌زده کنند. نه اینکه مشکلی با ورزش‌های زمستانی داشته باشم، اما یک بازی صرف نظر از محتوایش باید همیشه عاملی برای جذب مخاطب داشته باشد. ورزش‌های مهجورتری مانند هاکی روی یخ یا گلف شاید طرفداران خاص و محدودی داشته باشند، اما بازی‌هایی که از آن‌ها ساخته می‌شود اکثراً عاملی جذاب داشته تا دیگر گیمرها را نیز به سمت خود بکشاند. Steep اما با اینکه دست روی ورزش‌های جذابی چون اسنوبورد و پاراگلایدر گذاشته، اما نتوانسته از آن‌ها یک بازی هیجان‌انگیز بسازد. یوبیسافت که همیشه ایده‌های خوب خودش را با اجرایی ضعیف نابود می‌کرد، حالا یک ورزش جذاب واقعی را تبدیل به بازی‌ای دست و پا شکسته و ناقص کرده است.

اگر از قبل پیش‌زمینه‌ای از ورزش‌هایی که استیپ ارائه می‌دهد نداشته باشید، وینگ‌سوت و اسنوبورد را بسیار جذاب‌تر از اسکی و پاراگلایدر می‌یابید. چون هم کنترل آن‌ها ساده‌تر است هم حرکات نمایشی بیشتری می‌توان با آن‌ها انجام داد. یکی دیگر از خوبی‌های استیپ این است که در هرجای این کوهستان جهان‌باز باشید، می‌توانید بلافاصله به یکی از این چهار ابزار دسترسی داشته باشید تا شیب‌ها را با اسکی و اسنوبورد و ارتفاعات را با وینگ‌سوت و پاراگلایدر طی کنید. یک گزینه‌ی قدم زدن نیز در بازی گنجانده شده تا در مکان‌های دشوار راحت‌تر بتوانید راهتان را پیدا کنید. از دیگر ابزار کاراکتر شما در بازی یک دوربین دو چشمی است که با آن می‌توانید علاوه نظاره کردن چشم‌اندازه‌ها و بررسی شیب‌ها و موانع، مناطق جدید پیدا کنید تا چالش‌های جدیدی باز شود.

نقاط قوت

  • – هیجان‌ بالای اسنوبورد و وینگ‌سوت
  • – کوهستان عظیم و جهان‌باز
  • – چشم‌انداز‌های زیبا

نقاط ضعف

  • – محتوای محدود
  • – عدم وجود یک هدف مشخص
  • – خسته‌کننده پس از چند ساعت
  • – پاراگلایدر کسل‌کننده

نمره گیم تاکس به Steep

۷.۵/۱۰

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *