یوبیسافت قبل از انتشار وایدلنز مانور بسیاری را روی ویژگیهای Co-op داده بود. در این حالت میتوانید با چهار بازیکن دیگر وارد نقشه شده و ماموریتهای اصلی و فرعی را تمام کنید. هرچند تجربهی بازی با دوستانتان بخاطر هماهنگی میتواند به شدت لذت بخش باشد، اما زمانی که تنهایی وارد این حالت میشویم به دلیل خاموش بودن میکروفنها و عدم ارتباط مناسب میان بازیکنان شاهد سردرگمی هریک از بازیکنان هستیم. در حالت تکنفره، همواره سه هوش مصنوعی شما را یاری میکنند که هرچند از نظر هوش بسیار ضعیف هستند اما به طور کامل دستورات را اجرا میکنند. این مشخصه اما به دلیل تنوع شخصیتی بازیکنان در Co-op دیده نمیشود.
در این حالت اشتباهات انسانی باعث میشود تا ماموریتها تنها در ابتدا تاکتیکی بوده و در ادامه به نبردی تمام عیار با یونیددها و نیروهای سانتا بلانکا تبدیل شود. هرچند ساعتها در حالت چندنفره با بازیکنان مختلفی همراه بودم اما باز هم نتوانستم تیمی هماهنگ را برای انجام متوالی ماموریتها پیدا کنم. برخلاف بازی For Honor که سرور در نبود بازیکنان، جای خالی را با نیروی AI پر میکرد؛ در وایدلندز جای خالی بازیکنان با AI پر نمیشود و باید در صورت نبود بازیکن با تعداد کمتری وارد ماموریتها شوید. در کنار این با خروج هاست از بازی مدت زمانی برای انتخاب هاست جدید طول میکشد که اصلا جالب نیست. خوشبختانه مچمیکینگ بازی ابتدا به صورت منطقهای به دنبال بازیکنان میگردد و همین موضوع امکان بازی با بازیکنان ایرانی را میدهد. اگر نگران بخش چندنفره و نبود رفیق برای تجربهی بازی هستید، خیالتان راحت باشد که با وجود هوش مصنوعی ضعیف هم تیمیها، هنوز هم این نیروها برای انجام ماموریتها بسیار کارآمد هستند.
هرچند افکتهای انفجار، نورپردازی و سایهزنی خوب کار شدهاند، برخی از عناصر محیطی مانند برخی درختان اصلا فیزیک نداشته و شخصیت اصلی یا وسایل نقلیه به راحتی از داخل آنها رد میشوند. ساختهی یوبیسافت به واقع در یک سردرگمی جدی در طراحی محیطی و مدلسازی شخصیتها به سر میبرد. عبور هلیکوپتر از داخل یک سوم بالایی درختان یا کابلهای برق، حالت شناور شخصیتها برروی زمین، فرو رفتن بخشی از بدن شخصیت اصلی یا چرخ خودروها به داخل زمین، یا دیوار نامرئی در هنگام دستگیری دشمنان برای انتقال به خودرو، مشکلاتی است که بودن آنها به تجربه بازیکن شدیدا خدشه وارد میکند. هرچند دستگیری نیروهای سانتا بلانکا و بازجویی از آنها یکی از مهمترین ویژگیهای بازی است؛ با این حال، به غیر از تعدادی انگشت شمار در سایر موارد شیوهی بازجویی مشابهی را شاهد هستیم. این تکرار در رابطه با هک کامپیوتر یا تصویر برداری از اسناد نیز بارها دیده میشود. در زمینهی کیفیت بافتها نیز نسخهی پلیاستیشن ۴ حتی نسبت به نسخهی بتای Wildlands برروی رایانههای شخصی یک سر وگردن پایینتر است و در صورتی که نسخهی بتای بازی را روی پیسی تجربه کرده باشید، این افت کیفیت تو ذوقتان میزند.
هنوز هم از نظر ظاهر و چشمانداز زیبای کشور بولیوی، یوبیسافت به واقع کاری ارزشمند را انجام داده است. الگو برداری کامل از نقاط مختلف کشور بولیوی مانند سالاردو ییونی، بزرگترین کویر نمک دنیا یا جاده و مناطق خطرناک یونگاس تنها بخش کوچکی از بیوم بازی وایدلندز را تشکیل میدهند. برخلاف نقاط جنوبی که پوشیده از کوههای مرتفع است، در بخش شمالی شاهد جنگلهایی سرسبز و متراکم هستیم. بررسی پیشروی شما از روی نسخهی پلیاستیشن ۴ انجام شده است؛ در این نسخه به ویژه در هنگام انفجارهای عظیم افت فریم را شاهد بودم.
درحقیقت باید بازیکنان گوست ریکان وایدلندز را به دو گروه تقسیم کرد؛ آنهایی که ویژگیهای مثبت ساختهی یوبیسافت پاریس را دیده و از لحظات تلخ و شیرین این بازی Open World لذت میبرند و افرادی که با دیدن مشکلات فنی بازی و برخی ایرادات رانندگی و گانپلی به سرعت خسته شده و احتمالا قصد خرید بازی جدیدی را خواهند کرد. بازی Ghost Recon: Wildlands در کنار احتیاج به بروزرسانی، نیاز به زمان برای کنار آمدن با مشکلات گرافیکی، کنترل وسایل نقلیه و به ویژه مشکلات گیمپلی دارد و به نظر میرسد یوبیسافت در رفع مشکلات گرافیکی، افت فریم و هوش مصنوعی، ضعیف عمل کرده است. با این حال، داستان زیبای هر یک از شخصیتها، آزادی در انتخاب روش انجام ماموریتها و گشت و گذار و امکان ورود به هر یک از ساختمانها ساختهی یوبیسافت را برای تجربه در حالت Co-op جذاب میکند.
متاسفانه یوبیسافت علیرغم تجربهی خوب فیوچر سولجر و سال گذشته بازی The Division دست به امتحان سیستم سنگرگیری جدیدی زده که به هیچ عنوان برای یک بازی تکتیکال خوب عمل نمیکند. هرچند در ابتدا سنگرگیری خودکار به نظر بدون مشکل میرسید اما با کمی پیشروی باگهای فراوانی را در این سیستم شاهد بودم. گاهی اوقات بازی بدون هیچ دلیلی کاملا بیخیال سنگرگیری شده و عملاً کل ماموریت و استراتژیتان برای ورود به پایگاه را به خطر میاندازد. دشمنان در همه حال به غیر از حالت سنگرگیری قادر به شناسایی شما هستند که وجود ایراداتی در سنگرگیری، ضربهای کاری را به تجربهی کلی میزند. از سوی دیگر گانپلی بازی نیز به ویژه در هنگام سنگرگیری دارای مشکلاتی است که تنها با گذشت زمان به آن عادت میکنید. جای خوشحالی است که حداقل یوبیسافت امکان تغییر زاویهی دوربین در هنگام هدفگیری را به بازیکنان داده که با توجه به شیوهی بازی خود میتوانید آن را تغییر دهید.
سری گوست ریکان از همان ابتدا به عنوای یک شوتر تکتیکال شناخته شده است؛ خوشبختانه وایدلندز با قدرت و آزادی هرچه تمامتر تاکید زیادی روی انجام ماموریتها با استراتژی دارد. اینکه مستقیم به دل دشمن بزنید یا قبل از رسیدن به هدف یک به یک دشمنان را از سر راه بردارید تصمیمی است که به طور کامل بر عهدهی شما گذاشته شده است. قابلیت استفاده از پهباد (Drone) باری دیگر مانند فیوچر سولجر به وایدلنز برگشته با این حال، سازندگان محدودیتهایی را برای آن در نظر گرفتهاند. برخلاف شمارهی پیشینِ گوست ریکان دیگر نمیتوانید پشت سرهم دشمنان را مارک کرده و به هم تیمیهای خود دستور شکار آنها را بدهید. محدودیت نیمدقیقهای برای سینکشاتها باعث شده تا انجام ماموریتها طولانیتر شده و بازیکنان مجبور شوند تا راههای دیگری را برای رسیدن به هدف در نظر بگیرند.
داستان بازی بعد از اولین مرحلهی بازی Ghost Recon: Future Soldier باری دیگر به بولیوی باز میگردد. جایی که ریکی ساندوال (Ricky Sandoval)، مامور نفوذی سازمان مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده موسوم به DEA لو رفته و سانتا بلانکا، بزرگترین کارتل مواد مخدر بولیوی او را بعد از شکنجههای شدید، کشته است. گسترش محدودهی فعالیت کارتل سانتا بلانکا به مکزیک و در نهایت ایالات متحده و کانادا باعث میشود تا سازمان سیا باری دیگر علیرغم کینههای دیرینهی مردم بولیوی، کارِن بوئمن (Karen Bowman) و چهار نیروی نخبه Ghost Recon را برای تحقیق پیرامون نیروهای ارشد ال سوئنو (El Sueño)، رئیس رئیسان سانتا بلانکا و از هم پاشاندن این کارتل مواد مخدر بیرحم به بولیوی ارسال کند.
داستان Wildlands پیچیدگیهای خاص خود را دارد. یوبیسافت در نحوهی انجام هر یک از ماموریتهای اصلی و فرعی، آزادی کامل را به بازیکنان داده و به راحتی میتوانید در صورتی که از یکی از ماموریتها خوشتان نیامد، به سراغ نقطهای دیگری از نقشه رفته و تار و پود یکی دیگر از نیروهای سانتا بلانکا و بخشهای عملیاتی این کارتل را از هم بپاشانید. ماموریتهای داستانی از مجموعهای از دستگیری و بازجوییها، جاسوسیها و در نهایت برخی خرابکاریها برای بیرون کشیدن نیروهای ارشد و رئیسان سانتا بلانکا تشکیل شده است که با ویدیوهایی زیبا همراه میشود.
به شخصه زمانی که خبر انتشار یک بازی جدید از مجموعه Ghost Recon را شنیدم خیلی هیجانزده شدم؛ با این حال، هنوز هم برخی نگرانیها پیرامون انتشار اولین بازی Open World سری گوست ریکان ذهن من را درگیر میکرد. مجموعهی گوست ریکان تا به امروز از یک الگوی تاکتیکی پیروی کرده و تبدیل این مجموعه از یک مجموعهی مرحلهای به یک بازی جهان باز میتوانست ضربهای بزرگ را به نفس تاکتیکی آن بزند. البته حداقل در این زمینه اشتباه میکردم و همین ابتدا میتوانم بگویم که Ghost Recon Wildlands یک بازی به واقع تاکتیکی و آزاد است.
نقاط قوت
- – نقشهای عظیم با جزئیات بسیار
- – تنوع آیتمهای شخصیسازی اسلحه و پوشش
- – شخصیتهای منفی و داستان پیرامون آنها
- – میانپردههای زیبای ماموریتهای داستانی
- – Co-op جذاب در کنار دوستان
- – صداگذاری خوب شخصیتها و عناصر طبیعی
نقاط ضعف
- – مشکلات گرافیکی عجیب و مضحک
- – سیستم کاورگیری بسیار ضعیف
- – ایرادهایی در کنترل وسایل نقلیه
- – ماموریتهای جانبی بعد از مدتی تکراری میشوند
نمره گیم تاکس به Tom Clancy’s Ghost Recon Wildlands
۸/۱۰