بایگانی دسته: بدون دسته بندی

Left Alive Review

اگر بلافاصله آشکار نباشد، Left Alive تلاش می کند که مطلوب ترین نسخه Metal Gear Solid باشد. آخرین مأموریت Square Enix که در ماموریت ماموریت مبتنی بر مک طراحی شده است، تلاش می کند تا مجموعهای از واژه های کلیدی را به یک تجربه ی منسجم تبدیل کند که تأکید بر سکوت را جلب می کند، اما بر روی هر سطح قابل قبول قرار می گیرد. چپ Alive یک لکه ناپاک، ناعادلانه و ناامید کننده در مجموعه ای از شرکت هایی است که تلاش می کنند تا در خارج از بزرگترین حق رای خود دست یابد.

از همه مهمتر از همه این است که همه چیز ممکن است متفاوت باشد. در دنیایی که Solid Snake قرار است بماند و سام فیشر در عمل نباشد، در نوع خاصی از بازی که به سایه ها می رسد، کاملا شکاف در بازار وجود دارد، اما قطعا Left Alive قطعا این نیست. چندین گسل و معایب عنوان را پشت سر گذاشته و به معنای واقعی کلمه هر چیزی که ارزش توجه دارد، تا جایی که پیشرفت به بهترین وجه ممکن است با نادیده گرفتن سیستم ها و مکانیک هایی که در مقابل شما قرار گرفته است و به جای آن به هدف بعدی برسد.

این یک بیانیه خشن برای ایجاد است، اما گیم پلی مبتنی بر خفا چپ زنده است یک اشتباه عظیم است. با تکمیل کارهای اساسی مانند رسیدن به نقطه ایستۀ بعدی و جلوگیری از امواج دشمنان، مکان های نسبتا باز به شما اجازه می دهد که محیط را به گونه ای بررسی کنید. با این حال، در عمل، این امر در کنار غیرممکن به نظر می رسد که به نظر می رسد که کل ارتش در پهلوی شما تمام وقت است. یکی از دلایل خشمگین کردن همه اینها این است که هیچ سازگاری با دشمن AI وجود ندارد، زیرا بعضی از آن ها شما را از فاصله ۱۰۰ متری به دیگران می رسانند، که در طول باز شدن در حال حرکات نیست. به همین دلیل نمیتوانید دقیقا یک مسیر را از طریق یک خیابان یا ساختمان برنامهریزی کنید، زیرا شما به سادگی نمیتوانید به جنگجویان پی ببرید تا پیاده روی ساده انجام دهید. این آزار دهنده ترین چیزی است که یک محافظ به شما در حالی که پشت پوشش پشت پنهان شده است، قرار دادن کل پایه در هشدار بالا در عرض چند ثانیه.

در بالای آن، چپ زنده یک بازی وحشیانه دشوار است. توصیه می شود که بازی اولیه شما در ساده ترین حالت سختی قرار گیرد، اما حتی پس از آن، تجربه فوق العاده چالش برانگیز است که بارها و بارها تردید شما را برانگیخت. هنگامی که شما به طور ناگزیر توسط AI ناعادلانه گرفتار شده اید، بهتر است که فقط در یک پست بازرسی راه اندازی مجدد شوید، زیرا بارگذاری مجرمانه شما برای حمله ی سربازان، تانک ها و مهاجمان که در معرض دید قرار دارند، مطابقت ندارد. در حقیقت، حتی یک گلوله تنها می تواند به اندازه کافی برای پایان دادن به پیشنهاد شما در حال پیشرفت باشد. هنگامی که شما صدمه می بینید، بازی کنترل خود را از دست می دهد و زمانی که شما به ضربه پاسخ می دهید یک انیمیشن کوتاه می گذارید، اما در طی آن مدت دیگر گلوله های دیگری که بر روی شما سقوط می کنند زخمی می شوند. این انیمیشن برای چندین بار تکرار می شود تا جایی که شما در عرض چند ثانیه می میرید و هیچ چیز در مورد آن نمی توانید انجام دهید.

ما معتقدیم که این نقصانها خیلی بد نیستند، اگر تفوق به پارس باشد، اما البته این چیزی نیست جز خشم و غضب. شاید بخش بزرگی از تجربه، درگیر شدن در مبارزه، خستگی کامل است. هیچ راهی برای بیرون آمدن از دشمن به علت فقدان کامل خلع سلاح وجود ندارد، به این معنی است که شما مجبور به استفاده از اسلحه های غواصی هستید یا هر بار با اسلحه های خود با صدای بلند صحبت کنید. در یک بازی که اهمیت زیادی را برای دیدن و شنیدن ندارد، کاملا مبهوت است که هیچ وسیله ای برای برخورد با دشمنان در سکوت وجود ندارد.

بنابراین، به علت ناراحتی شما، دست خود را به سمت هدف هدایت کنید و شلیک کنید. دشمن راست می شود. درست است که عکس های headshots مخالف کشتن تضمین شده هستند، به این معنی که شما باید قبل از اینکه تعداد دفعات برای شمارش را انتخاب کنید، پمپ بیشتری را به بدن های مخالف منتقل کنید. بدتر از همه چیز، عمل واقعی انجام این کار بی رحم است.

دستانتان را بر روی تپانچه های معمولی، تفنگ های تفنگ، اسلحه های تفنگ ساچمه ای و تفنگ ساچمهای خود می گیرید، اما همه آنها احساس شگفتی می کنند. اهداف مبهم و نادرست باعث می شود شما سؤال کنید که آیا عکس های شما حتی فرود می آیند یا نه، در حالی که دشمنان اسلحه گلوله ای هستند که تمام مهمات خود را خیس می کنند. شایان ذکر است که پس از پایان جنگ در میدان جنگ، پس از پایان جنگ، گلوله یک گلوله را از بین ببرد، و مشکل را به سوی ظلم و ستم افزایش دهد. شما می توانید با استفاده از منابع موجود در نقشه ها، بازدارنده های قابل استفاده را بسازید، اما هنگامی که یک دشمن بتواند دو کوکتل مولوتوف یا کانین های انفجاری را به چهره برساند، به نظر می رسد ارزشش را نداشته باشند.

به نظر نمی رسد که داستان به اندازه کافی برای نجات تجربه باشد. از منظر سه قهرمان متفاوت صحبت کنید، شما در سال ۲۱۲۷ قصد حمله به Novo Slava جنگ زده را تجربه خواهید کرد. شما در برابر دشمن مبارزه خواهید کرد، اسرار نظامی را کشف خواهید کرد، و بازماندگان را که در جنگ شلیک کردند، نجات دهید. این یک روایت خفیف و گنگ است که تلاش می کند خود را با پیچ و تاب و تبدیل به گرفتن شما محافظ، اما تقریبا هر یک به ناچار می افتد مسطح. انتخاب بازیکن به نوعی یک عامل با تصمیم گیری در مورد گفتگو در صحنه های خاص است، اما تاثیر آن بر روایت کلی در بهترین حالت حاشیه ای است.

این کار بیش از ۱۰ ساعت طول خواهد کشید تا راه خود را از طریق نتیجهگیری بازی ببیند، و در طی آن زمان، فرصتی کمتری برای خلبان مکزیک ها خواهید داشت. آنها شناخته شده به عنوان Wanzers، آنها احتمالا برجسته از تجربه، اما حتی بزرگترین تعریف ما می توانیم به آنها این است که آنها بازی میزبان به کمی از اقدام به اندازه کافی قابل تعمیر است. آنها سرگرم کننده هستند برای کنترل یک مرحله ی گرم، اما هنگامی که شما از سلاح های ضعیف خود تیر زده و سرعت حرکت برابر با یک حلزون، آخرین مکان شما می خواهید کابین خلبان است.

هیچ چیز خوبی در مورد طراحی بصری و صوتی چپ زنده وجود ندارد. به صورت گرافیکی، به دلیل مکان های خسته کننده و خسته کننده ای که همه با هم ادغام می شوند، هیچ تصوری از هر نوع تصور نداشته است، در حالی که مدل های شخصیتی به سختی به استاندارد در PS4 Pro برسند. این صوتی است که واقعا توپ را به توپ می اندازد، هرچند، به نقطه ای که در آن شما هرگز آن را نخواهید شنید، به دلیل اشتباهات نادر که تمام صدا را قطع می کند. به نظر نمی رسد که شما خیلی از دست رفته باشید، اما صدای انفجار تفنگ ساچمهای می تواند به یک تیرانداز مغناطیسی نسبت داده شود و کلیپ های موسیقی همانند هر بار که بارها مشاهده می شوند، بارها و بارها بازی خواهند کرد.

چپ زنده به طور کلی در تمام مواردی که برای انجام آن تلاش می کند، ناکام می شود. AI غم انگیز و غیر قابل اعتماد باعث می شود در خفا انجام خسته کننده خسته کننده، ضرب و شتم ضعیف منجر به عکس های متعدد نابجا whizzing گذشته از دشمنان گلوله اسفنجی، و یک مشکل ناعادلانه به این معنی است که شما نیاز به تکرار این لحظات خشمگین بارها و بارها. این بازی می تواند یک سوراخ خمیده در بازار را پر کند، اما در عوض باید دور گردنش را برداشته و از بدبختی خود خارج شود. این یک تجربه واقعا بدبختانه برای حتی حامیان سخت گیرانه این ژانر است.

امتیاز بازی ۷۰

MXGP PRO Review

حالت های بازی محدود به یک حالت باریک آنلاین، چند حالت تک بازیکن مانند حمله زمان و نژادهای فردی، و حالت حرفه ای barebones. و پس از آن یک حالت آموزشی، اما ما آن را کمی در اختیار داریم. رفته رفته ویرایشگر آهنگ از Monster Energy Supercross است. جهنم، حتی حالت حرفه ای احساس راحتی می کند. گزینه های یکنواخت، گزینه های دوچرخه و غیره وجود دارد، اما تعداد واقعی گزینه ها کمتر می شود. همه چیز فقط در مقیاس کوچکتر نسبت به نوشته های گذشته احساس می شود. با این حال، یک حالت “شدید” وجود دارد که تلاش های واقع گرایانه ای را برای مدیریت موتور سیکلت ارائه می دهد، با فیزیک سخت تر و گزینه های دوچرخه ای، نیاز به یک ریزه کاری بسیار بیشتر دارد و این علاوه بر قدردانی است.

MXGP PRO_20180709120146

با این حال، ما هنوز در مورد گیم پلی واقعی صحبت نکرده ایم، بنابراین ممکن است بدانید که چطور است. و متاسفانه آن مانند بازی های قبلی در سری است که گفته می شود، وحشتناک است. ما چندین بار از گیم پلی این مجموعه گرفته ایم و این استثنا نیست. در حالی که در بعضی مناطق پیشرفت می کند، در نهایت به چرخ دنده چرخان بیشتر می رسد. انتخاب خط چیزی است که ما در این سریال مشکل بزرگی داشته ایم، زیرا مساله دوچرخه خاکی بسیار مهم است. به طور شگفت انگیز، انتخاب خطا در واقع ممکن است این بار، گاهی اوقات.

MXGP PRO_20180710175857

Milestone تعداد زیادی از بازی های مسابقه ای را هر ساله منتشر می کند. بعضی از آنها نیمه بد نیستند، مانند گرید، در حالی که دیگران، به ویژه بازی های موتور سیکلت، چیزهایی را که مایل هستند را ترک می کنند. متاسفانه، MXGP Pro یکی از بازی های موتور سیکلت است و در حالی که این مساله به هیچ وجه به اندازه بدبختی مطلق MXGP 3 نیست، این یک گام قطعی از سوی عنوان Monster Energy Supercross است.

MXGP PRO_20180709221244

MXGP Pro جدیدترین بازی مسابقه با تمرکز بر مسابقات جهانی Motocross می باشد و این مجموعه ای از ویژگی های مورد انتظار را شامل می شود، مانند همه آهنگ های سال گذشته و تعدادی از حالت هایی که انتظار می رود در یک بازی پیدا کنید مانند این. اما این مشکل است. در حالی که Monster Energy Supercross در واقع انتظارات را فراتر گذاشت و ایده های جدید را در چندین نقاط کلیدی معرفی کرد، MXGP Pro نشان می دهد که بازگشت به حالت عادی است، در حالی که هیچ کمتری از حد انتظار از انتظارات وجود ندارد.
اما برای بازگشت به “آموزش”، که ممکن است در واقع بدترین جنبه بازی باشد. آموزش شامل یک لبه کوتاه از یک مسیر متقاطع با روایت در مورد نحوه بازی کردن بازی است. این مدت حدود دو دقیقه طول می کشد و پس از آن یک دنباله ای از مأموریت های آموزشی وجود دارد تا توانایی های خود را افزایش دهد. عجیب و غریب، این ماموریت های آموزشی به پاداش های درون بازی، مانند سرعت واکنش سریع تر به دروازه یا زوایای بهتر، کمک می کند. این به خودی خود خوب است، اما هنگامی که شما با این واقعیت که این ماموریت های آموزشی هر چیزی را به هیچ وجه کمک نمی کند، جفت می شود، خسته کننده می شود. شما باید یک دنباله ای از چیزها، مانند سوار شدن از طریق تعدادی از پرچم ها در یک مقدار مشخصی از زمان، اما هیچ یک از پیشرفته تر حرکت می کند، مانند تمیز کردن، برای شما گذاشته شده است. مأموریت های آموزشی به معنای “خوب، این کار را انجام می دهند” بدون هیچ گونه حسادت، به شما کمک می کند تا چگونگی انجام آن را بیاموزید. نتیجه نهایی ما را مجبور کرد تا از طریق هر سطح بارها اجرا شود، از جمله چندین ده ها تلاش در برخی موارد. اگر ما یک توپ استرس با ما نداشتیم، موارد متعددی وجود داشت که DualShock در معرض خطر واقعی پرواز از طریق نزدیکترین پنجره بود. این آموزشها به همان اندازه سرگرم کننده است که سر خود را به دیوار بچرخانید، بنابراین اگر به آن ها بروید، مراقب باشید.
اگر چه چیزی خوب است که باید گفت، این است که مدل های دوچرخه خوب نگاه می کنند. همه تولید کنندگان مختلف در نمایش هستند، و هر دو صدا و ظاهر دوچرخه استثنایی است. علاوه بر این، گزینه های آب و هوایی، در حالی که محدود هستند، رضایت بخش هستند. مسابقه در طول باران به طور خاص، به نظر می رسد واقعا فوق العاده است. درخشش گل و باران بسیار خوب است. این فقط شرمنده طراحی صدا در مناطق دیگر بازی نیست و به خوبی اجرا نمی شود. جمعیتی که برای تماشای این مسابقات بیرون می آیند، ساکت هستند. هر بار یکبار یک بار تشویق می کنید، اما هرگز برق نمی گیرد. و تعداد افرادی که در واقع نشان داده شده است در مسابقات هستند بسیار کم Arizona Coyotes می تواند به راحتی آنها را برای حضور در مسابقه. همچنین توصیه می شود که موسیقی متن خود را برای بازی به ارمغان بیاورید؛ چه موسیقی کوچکی در نهایت فراموش می شود.
گفته می شود که Milestone باید با بازی های دوچرخه خاک خود به عقب برگردد و همه چیز را مجددا کار می کند. بیانیه ای گفته می شود که Telltale نیاز به استفاده از یک موتور جدید دارد. اما هنوز هم با MXGP Pro درست است. یک پیشرفت بسیار کمی نسبت به MXGP 3، اما یک گام قابل توجه از Monster Energy Supercross، MXGP Pro به طور عمده یک فاجعه چشمگیر است. این چیزهای زنانه درست می شود و یک ردیف جدید از آهنگ ها را برای رقابت در اختیار شما قرار می دهد، اما شما بیش از حد مشغول خواهید شد تا سر خود را به دیوار بچرخانید تا متوجه شوید.
با این حال، ما هنوز در مورد گیم پلی واقعی صحبت نکرده ایم، بنابراین ممکن است بدانید که چطور است. و متاسفانه آن مانند بازی های قبلی در سری است که گفته می شود، وحشتناک است. ما چندین بار از گیم پلی این مجموعه گرفته ایم و این استثنا نیست. در حالی که در بعضی مناطق پیشرفت می کند، در نهایت به چرخ دنده چرخان بیشتر می رسد. انتخاب خط چیزی است که ما در این سریال مشکل بزرگی داشته ایم، زیرا مساله دوچرخه خاکی بسیار مهم است. به طور شگفت انگیز، انتخاب خطا در واقع ممکن است این بار، گاهی اوقات.

امتیاز کلی بازی ۷.۵

اطلاعات بازی

جمع تمام اسطوره ها

بدون شک شخصیت ناروتو که توسط ماساشی کیشیموتو خلق شده است، یکی از محبوب ترین شخصیت های مانگاها و انیمه های ژاپنی است. انیمه این شخصیت نیز همچنان در حال پخش است و هنوز به پایان نرسیده است. بازی های ویدیویی بسیاری نیز بر اساس این شخصیت ساخته شده اند که تقریبا تمام آن ها در سبک مبارزه ای دسته بندی می شوند. در ادامه مطلب به بررسی آخرین بازی عرضه شده از سری ناروتو شیپودن یعنی Naruto Shippuden: Ultimate Ninja Storm Revolution (به طور مخفف NSUNSR) می پردازیم.

یکی از مهم ترین عواملی که در یک بازی اقتباس شده از یک شخصیت باید به آن پرداخته شود، داستان است. برخلاف نسخ قبلی این سری که در داستان، حرف های زیادی برای گفتن داشتند و بخش های هیجان انگیزی از انیمه را روایت می کردند، این نسخه ضعف اساسی در داستان دارد. بازی چند بخش خاص دارد که می شود هر کدام از آن ها را به نوعی Story Mode بازی حساب کرد ولی هیچ کدام آن طور که باید و شاید، مانند نسخه قبلی خوب ظاهر نمی شوند.

در نسخه قبلی (Ultimate Ninja Storm 3 و Ultimate Ninja Storm 3 Full Burst) بخش های اصلی و حماسی انیمه توضیح داده می شد و حتی اگر شما با سری آشنایی زیادی نیز نداشتید، می توانستید با داستان کلی این سری آشنا شوید. اما این نسخه اصلا این گونه نیست. خط داستانی اصلی بازی Mecha-Naruto Story است که در حدود دو ساعت به طول می انجامد و برخلاف نسخه قبل، توانایی جذب بازیکنان مبتدی و ناآشنا را ندارد. این بخش در واقع چند اپیزود کوتاه از سری را شرح می دهد، در حالی که در انیمه اتفاقات بسیار مهم و تاثیر گذاری قبل از این اپیزود رخ داده است و سازندگان می توانستد به جای ساخت یک داستان فرعی، به ساخت ادامه داستان اصلی بازی بپردازند تا بازی بتواند کیفیت داستانی خود را حفظ کند.

بخش دیگر داستانی، Ninja World Tournament است که تقریبا نمی شود به آن داستان گفت و علیرغم گیم پلی خوب، این بخش تقریبا داستان ندارد و شما صرفا باید در یک سری از مسابقات برای تعیین قوی ترین شخصیت شرکت کنید. آخرین بخشی هم که شاید از نظر داستانی بهترین بخش باشد، Ninja Escapades است که از سه قسمت تشکیل شده است که به بررسی گذشته بعضی از شخصیت های سری می پردازد که متاسفانه علیرغم کیفیت خوب داستان، بسیار زود به پایان می رسد. نکته ای که در مورد این بخش حائز اهمیت است، عدم وجود گیم پلی برای قسمت سوم Ninja Escapades است و این بخش صرفا بخشی از انیمه را به شما نمایش می دهد و هیچ گونه قسمت قابل بازی برای آن طراحی نشده است.

از ایرادات زیاد داستان بازی که بگذریم، به گیم پلی نسبتا کامل آن می رسیم. اصول این بازی مانند هر بازی مبارزه ای دیگری، شکست دادن حریف است. اما عناصر بسیار زیادی از سری ناروتو هم به این ساختار اضافه شده اند تا بازی را برای طرفداران سری جذاب کنند. منبع اصلی انرژی شخصیت ها، چاکرا (Chakra) است. این منبع به فشار دادن و نگه داشتن یک دکمه (در Xbox 360 دکمه Y) پر می شود و سپس با فشار دادن (و عدم نگه داشتن) این دکمه، امکان استفاده از چاکرا بر روی هر حرکت شما فراهم می شود. مثلا فشار دادن این دکمه با دکمه پرش باعث می شود که با سرعت به سمت حریف حرکت کنید یا با دکمه حمله، بسته به میزان چاکرا مصرفی باعث انجام یک حرکت ویژه حمله و یا اجرای یک Ultimate Jutsu می شود که در ادامه به طور مفصل به بررسی این حرکت خواهیم پرداخت. (میزان چاکرا مصرفی با هر بار فشار دادن دکمه Y بیش تر می شود و با دو یا سه بار فشار دادن Y می توانید Ultimate Jutsu و یا Team Ultimate Jutsu اجرا کنید)

جدا از چاکرا، سرعت در بازی حرف اول را می زند و از آن جایی که فقط یک دکمه برای حمله عادی (در Xbox360، دکمه B) وجود دارد، سریع فشار دادن این دکمه ترکیب آن با چاکرا و جهت های حرکتی، راه اصلی پیروزی در مبارزات بازی است.

اما مطمئنا یکی از مهم ترین عوامل تنوع در بازی های مبارزه ای، تعداد مبارزان آن است. NSUNSR از این نظر هیچ گونه کم و کسری ندارد و بیش از ۱۰۰ کرکتر قابل بازی در این عنوان وجود دارد که برای تعداد زیادی از آن ها نیز لباس های مختلفی وجود دارد تا به هیچ وجه کمبودی در این زمینه وجود نداشته باشد. حتی شما می توانید کرکتر های بازی را شخصی سازی بکنید و با شخصیتی مطابق میل خودتان به مبارزه بپردازید.

یکی از تغییرات خوب این نسخه، وجود سه حالت مبارزه برای هر شخصیت است. در این حالت ها که Ultimate Jutsu Type، Awakening Type و Support Drive Type نام دارند، نوع توانایی های شخصیت شما تغییر خواهد کرد و بستگی به روش بازی شما دارد که از کدام روش استفاده کنید. در روش اول، شما مجاز به اجرای حرکات Ultimate Justu هستید. روش سوم، بیش تر به درد بازی تیمی می خورد و امکان اجرای حرکات Seal و قفل کردن قابلیت های حریف برای شما وجود خواهد داشت. اما حالت دوم یعنی Awakening یکی از بخش هایی است که در آن بازی نسبت به نسخه قبلی پیشرفت محسوسی داشته است. شما با حرکت دوربین (در Xbox360، آنالوگ راست یا RS) می توانید وارد حالت Awakening شوید که در آن ضربات شخصیت شما افزایش خواهد یافت. اما مهم ترین ویژگی این حالت، امکان انجام حرکت True Awakening است. با اجرای این تکنیک، شخصیت شما قدرت واقعی خود را آشکار خواهد ساخت و برتری بسیار زیادی بر حریف پیدا می کند که البته در عوض، در صورت تمام شدن مدت زمان اجرای این تکنیک، شخصیت شما بسیار ضعیف خواهد شد. به عنوان مثال با اجرای این تکنیک، شخصیت ناروتو تبدیل به Nine Tails خواهد شد و نوع حرکات او کاملا تغییر خواهد کرد. جدا از شخصیت ناروتو و Nine Tails، مطمئنا تجربه بازی در نقش Obito Uchiha و تبدیل شدن به Ten Tailsبرای همه ی طرفداران این سری، بسیار جالب و هیجان انگیز خواهد بود.

بازی یک بخش Open World-مانند هم دارد که می توانید در شهر بگردید و به انجام ماموریت بپردازید. البته اصلا وجود چنین بخشی در بازی ضرورت ندارد و اجباری بودن انجام بعضی از این ماموریت ها برای بخش داستانی بازی را می توان به نوعی ایراد هم حساب کرد. چرا باید کاربر را مجبور به انجام بخشی کرد که هیچ سنخیتی با سبک بازی ندارد؟

اما از همه این ها که بگذریم، به شیوه گیم پلی بازی در بخش Ninja World Tournament می رسیم. در این بخش، مبارزات به صورت ۴ نفره انجام می گیرد و برخلاف دیگر بخش ها که شما باید با خالی کردن نوار سلامتی حریف، او را نابود کنید، در این حالت شما با ضربه زدن حریف Battle Orb بدست می آورید و این Battle Orb ها برنده بازی را تعیین می کنند. ضمن این که در این بخش شما می توانید تیم تشکیل داده و در هر مبارزه، با یکی از شخصیت های تیم خود به انجام بازی بپردازید که البته تیم را هم قبل از ورود به هر مجموعه مبارزه، انتخاب می کنید. منظور از هر مجموعه مبارزه، مجموعه مبارزه های Qualifying، دور گروهی و مبارزات نهایی است که به صورت جدا گانه، امکان ورود به آن ها وجود دارد. برای هر شخصیت هم از قبل امکان تشکیل تیم با بعضی از افراد وجود دارد و برای بقیه، باید با صحبت با آن ها در جزیره ی برگذاری مسابقات و انجام ماموریت هایی که آن ها به شما محول می کنند، آن ها را راضی به همکاری با خودتان کنید که برای بعضی هایشان باید در همان حالت Open World مانندی که ذکر شد به دنبال آیتم خاصی بگردید و همان طور که گفته شد، چندان خوشایند نیستند. البته بعضی از این ماموریت ها علیرغم حالت گفته شده، جذابیت دارند ولی عموما مبارزه با شخصیت ها لذت بخش تر از گشتن در محیط بازی است.

در این حالت، ویژگی های جدیدی به گیم پلی بازی اضافه شده است. مثلا در کنار زمین مسابقه، ریل هایی ظاهر می شود که شخصیت ها با رفتن به روی آن ها می توانند در فاصله زمانی محدودی شروع به هدف گیری و ضربه به زدن به دشمنان بکنند. این ریل ها به دو صورت عمودی و افقی ظاهر می شوند و نوع انجام حرکات برای هر کدام از این ریل ها متفاوت است. مثلا در حالت عمودی شما باید منطقه انجام حمله را بر روی زمین مسابقه مشخص کنید و سپس یک حمله سهمگین به آن منطقه (یا مناطق) انجام خواهد شد ولی در حالت افقی باید بسته به شخصیت خود یا با استفاده از پرتابه (Projectiles) به دشمنان خود حمله بکنید یا بعد از جدا شدن از ریل، یک حرکت انفجاری و سریع به سمت دشمن داشته باشید. در این حالت به طور پیش فرض امکان انجام حرکات True Awakening و یا Ultimate Jutsu وجود ندارد ولی با ظاهر شدن Orb های مخصوص به آن ها، با حمله به موجودی که آن Orb را حمل می کند، امکان استفاده از این حرکات برای شما مهیا خواهد شد. در ضمن باید بدانید که در این حالت، نمی توانید با استفاده از Obito Uchiha، “ده دم” را احضار کنید و سازندگان خوشبختانه به این نکته پی برده اند که استفاده از حرکت در مبارزات چهار نفره، تعادل بازی را به هم می ریزد و فقط در حالت مبارزات عادی امکان انجام این حرکت وجود دارد. البته بقیه افراد مثل ناروتو همچنان می توانند هیولا های خود مانند “نُه دم” را احضار کنند.

بازی از یک بخش آنلاین جداگانه هم بهره می برد که طبیعتا در آن می توانید با بازیکنان دیگر به رقابت بپردازید که انجام بازی به این صورت، لذت آن را دو چندان خواهد کرد. بازی یک حالت دیگر به نام Free Battle هم دارد که در آن چندین مود و حالت مختلف مثل حالت Survival طراحی شده اند که می توانند در نبود بخش داستانی خوب، کمی شما را سرگرم کنند.

اما از مود های بازی که بگذریم، همان طور که پیش تر نیز گفتیم، یکی از حرکات جالب و منحصر به فردی که در بازی انجام می شود، حرکت Ultimate Jutsu است و با این که زیاد به آن اشاره کردیم، هنوز در مورد آن حرف نزده ایم. اگر شما مقدار خاصی چاکرا داشته باشید و در حالت مخصوص Ultimate Jutsu به بازی بپردازید، می توانید این حرکت را اجرا کنید. این حرکت در واقع قوی ترین ضربه هر شخصیت است و خوش بختانه علیرغم این که حرکات بعضی شخصیت ها مثل Obito Uchiha و Madara Uchiha به نسبت بقیه قوی تر به نظر می آیند ولی همه به یک میزان به دشمن ضربه وارد می کنند. اما مهم ترین نکته در مورد این حرکات، این است که آن ها به زیبایی هر چه تمام تر و کاملا وفادار به انیمیشن ساخته شده اند و دیدن حرکات شخصیت هایی مانند Naruto و یا Obito Uchiha همیشه جذابیت خود را حفظ می کنند. در کنار این حرکت، تکنیکی به نام Team Ultimate Jutsu نیز قابل انجام است که هر گاه به صورت تیمی و با یک یا دو یار کمکی به انجام بازی بپردازید، می توانید با اجرای این تکنیک، ضربه بیش تری به دشمن وارد کنید. در این حالت ابتدا یار های شما به دشمن ضربه وارد می کنند و سپس شما Ultimate Jutsu نهایی را اجرا می کنید. اما جدا از این حالت، بعضی شخصیت ها مثل Naruto و Sasuke یا Obito و Madara با همدیگر می توانند یک Ultimate Jutsu متفاوت از حالت تک نفره خود را اجرا کنند که باید بابت طراحی این همه انیمیشن منحصر به فرد به سازندگان بازی تبریک گفت.

امتیاز بازی ۹۱

اطلاعات بازی

Ni-No-Kuni2 Review

نسخه‌ی اول را که نویسنده بهترین عنوان انحصاری نسل قبل حتی جلو‌تر از TLOU می‌داند را به خاطر آورید. چه داستان پر کششی داشت. داستانی که با وجود خلا‌ها و اشکالات عدیده همگی ما عاشق‌اش شدیم. خلق پرسوناژها عالی بود. حسن مطلع فوق‌العاده بود و توانست هم ترغیب به ادامه کند و هم فضایی بسازد که داستان را در آن تعریف کند. به قدری سازندگان عالی بودند که بعد از یکی دو ساعت شما دیگر بیرون از دنیای بازی نبودید بلکه یکی از شخصیت‌های بازی بودید. دنیای بازی بی‌نظیر خلق شده بود و همه‌ی اینها به لطف چندین پارامتر مختلف بود؛ حتی اسامی و اصوات نیز در جهت جادویی کردن عنوان بودند. همه‌ را فراموش کنید، چون در این نسخه‌ داستان صد پله عقب‌گرد داشته است. این‌جا اصلا حسن مطلع و فضا‌سازی نیست شده است. دیگر ابدا سازندگان دنیای جادویی (و خفن!) نساخته‌اند (البته این سخن در قیاس با نسخه قبلی مورد صدق است. در قیاس با دیگر عناوین می‌توان گفت چیزی شبیه به عناوین فاینال در این‌جا نیز مشاهده می‌شود). مهم‌ترین نقص بازی در بیان ‌پرسوناژها و تعریف آنها در رابطه‌ با حوادث بازی است. در واقع کنش و اندرکنش‌های این پرسوناژ‌ها در پاسخ به حوادث ابدا منطقی و درست نیست. البته، هم‌چنان داستان بازی از عناوین خوب نسل هشت محسوب می‌شود و جای‌ خرده‌گیری زیادی را برجای نمی‌گذارد. روایت چندان پیچیده نیست و به مانند نسخه‌ی قبلی خلایی در آن مشاهده نمی‌شود و همین سادگی جذاب باعث شده تا چندان نواقص مذکور به چشم نیاید و تجربه بازی‌باز را دچار نقصان نکند.

در زمینه گیم‌پلی بازی شگفتی‌ساز است و خارق‌العاده عمل کرده و هر چند دچار مشکلات عدیده‌ای است، اما حضور ایده‌های بی‌نظیر همان‌گونه که پیشتر بدان اشاره شد موجب شده تا با یک اثر به شدت زیبا مواجه باشیم. مشکلات عمده و اساسی در این زمینه را باید درجه‌ سختی بسیار اندک بازی و نیز پیچیدگی نسبی آن دانست. بازی به شدت آسان است و این برای یک بازی نقش‌آفرینی کلاسیک قدری نامعقول و غیر عادی است. در واقع این سادگی به این دلیل موجب تنزل در عنوان می‌شود که سادگی در جایی که وسعت مطرح است همان تاثیری را می‌گذارد که سختی در عنوانی با وسعت کم می‌گذارد. در واقع اینجا هم ریتم است که مجدد از بین می‌رود؛ چرا که برای غرق شدن در یک وسعت زیاد شما باید کاری کنید که بازیباز مجبور باشد مدت زمان ارتباط گیری خود با بازی را به حد‌اکثر رساند. در واقع چگونه می‌شود انتظار داشت مخاطب شما زمان زیادی را در بازی به گشت و گذار و تعامل آزاد با بازی گذراند وقتی دلیل آن را به او نمی‌دهید. نکته‌ی دیگر پیچیدگی نسبی بازی است که البته با وجود این گستردگی در گیم‌پلی ناگزیر به نظر می‌رسد. در حقیقت اگر اولین بار باشد که با نقش‌آفرینی کلاسیک مواجه می‌شوید بهتر است سراغ این عنوان نروید چراکه به شدت پیچیده‌تر از تجربیات شماست و این ممکن است شما را دلسرد و دلزده از بازی کند. دیگر مشکلات بازی در این زمینه چندان به تجربه‌ی اثر نقص وارد نمی‌کنند. مانند آیتم دراپ زیاده از حد و یا برخی مواردی که ابدا تغییری ایجاد نمی‌کنند مانند حملات غافلگیرکننده که در سیستم مبارزات هم‌زمان کاملا بی‌مورد است و مواردی از این دست. در مقابل اما این ایده‌هایی که از ابتدا در حال سخن گفتن از آنیم چه‌اند که این‌چنین نویسنده را شوق‌زده کرده‌اند و موجب گشته‌اند که تمام ایرادات را نادیده‌ گرفته و نمره‌ی کامل به بازی بدهد؟  اولین مسأله Zing Gauge است. یک پارامتر که روی سلاح نزدیک‌زن شما تعریف می‌شود و در حین بازی کم و زیاد شده و با زیاد‌تر شدنش این امکان را به شما می‌دهد که اسکیل (Skill) خود را با درجه‌ تاثیر بیشتری بر حریف وارد آورید. این مسأله به نوبه‌ی خود مسأله جدیدی نیست اما وقتی نحوه‌ی ارتباط‌گیری آن با بازی را می‌بینیم متوجه قضیه می‌شویم. در واقع مسأله جالب این است که بازی به شما اجازه می‌دهد در آن واحد سه عدد سلاح نزدیک‌زن را حمل کنید حال اگر انتخاب شما برای تعویض بین این سه اتوماتیک باشد بازی خودش برای شما با توجه به Zing Gauge کنونی سلاح و قدرت آن یکی را برای نبرد انتخاب می‌کند و این انتخاب تا زمانی که انتخاب بهتری وجود نداشته باشد، همین باقی می‌ماند در این حالت ممکن است در میان یک نبرد سلاح شما تعویض گردد و شما هم هیچ‌گونه کنترلی بر آن ندارید. اگر انتخاب شما حالت نیمه اتوماتیک باشد، قضیه مشابه بالاست با این تفاوت که در اینجا شما می‌توانید به‌طور دستی هم سلاح نزدیک‌زن‌تان را سوییچ کنید. در حالت سوم، حالت دستی، وظیفه‌ی هندل کردن کاملا به عهده‌ی خود شماست و فقط شمایید که بر انتخاب سلاح در لحظه لحظه‌ی بازی نظارت دارید. در واقع شما آزادید که به گونه‌ای بازی کنید که کاملا استراتژی شما در پیش بردن بازی اثرگذار باشد و یا این میزان تاکتیک‌پذیری را کمتر کرده و به سوی خلاف حرکت کنید.

قسمت دیگر جذاب بازی نبرد سپاه با سپاه بازی در غالب قسمت Skirmish است. در این‌جا هم شما با طیف وسیعی از توانمندی‌ها مواجه‌اید و ابدا این کار ساده و پیش‌پا افتاده نیست. شرح کامل جزییات از حوصله خارج است، اما بازی در این قسمت نیز به مانند یک عنوان ساده و کامل Real-Time Strategy عمل کرده و بی‌نهایت خوب و اساسی است. این‌جا هم باید تمام هوش و تمرکز خود را بر روی پیاده‌سازی یک تاکتیک کار‌آمد به کار برید.

بازی در زمینه‌ی طراحی هنری عملکرد‌ قابل قبولی داشته و کاملا رضایت‌بخش است. طراحی شخصیت‌های بازی متنوع و رنگارنگ است و کاملا مناسب فضایی است که بازی آن را تعریف می‌کند. محیط از این هم بهتر عمل می‌کند؛ طراحی اقلیم‌های مختلف در کنار محیط‌های مبارزه‌ی متفاوت و باس‌های بسیار خلاقانه، ارتباط‌گیری فوق‌العاده بازی‌باز با جهان بازی را فراهم می‌آورد. در واقع، شما شاهدید که این طراحی به معنای واقعی کلمه وسیع است. شما در محیطی قرار می‌گیرید به آن عادت می‌کنید و لذت می‌برید و پیش از آن‌که این تجربه ملال‌آور شود، به محیط جدیدی پا می‌گذارید. البته، کاش طراحی دشمنان کوچک بازی به خوبی طراحی محیط بود. در واقع در این زمینه بازی در مواقعی به عکس عمل کرده و کاملا نا‌امیدکننده است. تنوع در برخی از اقسام طراحی دشمنان دیده‌ نمی‌شود. در واقع به جز کلاس‌های بالاتر دشمنان (دشمنان قوی‌تر) در بقیه موارد بازی اصلا متنوع نیست. در عنوانی که نیاز اساسی فارم کردن است، شاید بهتر می‌بود که سازندگان وقت بیشتری را صرف این قضیه می‌کردند؛ البته فراموش نکنید که در نقطه‌ی مقابل طراحی بصری ایده‌های گیم‌پلی که قبل‌تر عنوان شد، بسیار عالی و کاملا قالب ایده‌هاست. مثلا در طراحی هنری هیگل‌دی‌ها باید گفت بهتر از این امکان‌پذیر نبود. نکته جذاب دیگر که شبیه به عنوان قبلی کار شده طراحی دنیای بالایی(Overworld) بازی است که کاملا قابل قبول و رضایت‌بخش است.

در زمینه موسیقی، بازی به شدت عالی است. موسیقی به‌طور کامل قالب لحظات بازی است و هم‌چنین ابدا کم و ناکافی نیست و حتی کوچک‌ترین احتمالی را برای تکراری شدن متحمل نمی‌شود. هر‌چند در بسیاری از موارد در بیان و انتقال حس و فضای مناسب می‌لنگد، اما در مجموع نمره‌ی خیلی خوبی را برای خود دست و پا می‌کند. صدا‌گذاری بازی نیز چندان نکته خاصی ندارد و در حد کاملا معمولی است که در برخی اوقات شما را شگفت‌زده خواهد کرد. در واقع، مانند نسخه‌ی قبل (و چندین بازی دیگر) شما شاهد این هستید که معمولا شخصیت‌های داستان به جای اینکه کل دیالوگ‌شان را بگویند فقط به گفتن یک چکیده‌ یا کلمه‌ای با نوع بیان متناسب اکتفا می‌کنند. همین مسأله باعث می‌شود که عموم لحظات، شما لحن را بهتر از حالت معمولی درک کنید.

Score: 9.4 out of 10

Before noticing in what Ni no Kuni II: Revenant Kingdom lacks and is not perfect, you are faced with a lot of new, creative and groundbreaking ideas. Even though the game does not present a very good story, and its gameplay mechanics are designed and presented in a strange way of complexity, the general experience of Ni no Kuni II: Revenant Kingdom is very enjoyable. You can ignore every deficiency in the game while you look into its new ideas and elements like Zing Gauge and Tactics Tweaker.

DMC HC Collection Review

با شروع نسل جدید، تب بازسازی و عرضه دوباره عناوین نسل‌های قبل به شدت بالا گرفته و سازنده‌های بسیاری سعی کرده‌اند به روش‌های مختلف، دوباره بازیکنان را به سمت بازی‌های قدیمی خود بکشانند. از ریمستر و بهبود گرافیک گرفته تا ریمیک و تغییرات کلی و نیز کالکشن‌هایی که شامل چندین شماره از یک سری هستند، گوشه‌ای از این اقدامات به حساب می‌آیند. بسیاری از شما با سری «Devil May Cry» و داستان پسران «اسپاردا» یعنی «دانته» و «ورجیل» آشنا هستید،

عنوانی که توانست در سبک Hack and Slash بدرخشد و طرفداران بسیاری برای خود دست و پا کند. چند وقتی است که شایعات بسیاری پیرامون ساخت نسخه جدیدی از این سری به گوش می‌رسد و حال «کپکام» با عرضه مجموعه‌ای از نسخه اول که پیش از این برای کنسول‌های نسل قبل نیز عرضه شده بود، هم طرفداران را برای معرفی شماره جدید امیدوار کرده و هم این‌که آن‌ها را برای تکرار تجربه‌ای مهیج آماده می‌کند.

با آغاز بازی و انتخاب DMC1، خود را برای دیداری دوباره با ابتدای کار دانته آماده می‌کنید ولی به محض دیدن منو ممکن است حسابی توی ذوقتان بخورد! منوهای بازی دقیقا همانند نسخه اولیه، که بیش از پانزده سال از عرضه آن‌ها می‌گذرد، هستند و نه تنها کیفیت بصری ارتقا نیافته بلکه حتی سایز تصویر نیز ثابت بوده و بخش‌های زیادی از صفحه با نوارهای مشکی پر شده است. ممکن است با خود بگویید منو اهمیت خاصی ندارد و مهم خود بازی است ولی وقتی اولین کات‌سین پخش می‌شود، آن‌گاه متوجه می‌شوید که سازنده همان صحنه‌های قدیمی را فقط به رزولوشن بالاتر ارتقا داده و در نتیجه تصاویر با کیفیت بسیار پایین و عموما محو به نمایش در می‌آید. این مشکل در دو شماره بعدی نیز وجود دارد و کوچک‌ترین تلاشی برای بهبود کیفیت صحنه‌های نمایشی صورت نگرفته که این امر در دراز مدت احتمالا موجب می‌شود که بیخیال داستان شده و مجبور به رد کردن کات‌سین‌ها شوید. بعد از دیدن کیفیت منو و صحنه‌های نمایشی، دیگر نباید انتظار داشته باشید که تغییر شگرفی در گرافیک بازی مشاهده کنید و با طراحی‌ها و مدل‌های قدیمی و بی کیفیت برای نسل حاضر روبرو خواهید شد. در واقع چیزی که از همان ابتدا مشخص خواهد شد این است که شما در اصل همان مجموعه‌ای که برای PS3 و X360 منتشر شد را صرفا در رزولوشنی بالاتر و بدون کوچک‌ترین بهبودی تجربه خواهید کرد. ارتقا رزولوشن باعث شفافیت بیشتر تصاویر و رنگ‌های تند شده ولی ایرادات بسیاری مانند بافت‌های ضعیف، لبه‌های دندانه‌دار و مدل‌سازی‌های قدیمی شما را آزار خواهد داد. البته نسخه اول و سوم به دلیل طراحی هنری بسیار زیبا هنوز هم قابل بازی هستند و ذوق سازنده اصلی موجب گشته که با وجود قدیمی بودن کلیت گرافیکی، هنوز هم بتوانید از دیدن مناظر فوق‌العاده زیبایی که سال‌ها پیش خلق شده لذت ببرید. در عوض DMC2 از چنان طرح‌های خسته کننده‌ای استفاده می‌کند که ترکیب آن با مشکلی که ذکر شد، صحنه‌های بی ‌نهایت زشت و بی روح را در مقابل شما قرار می‌دهد که ترکیب آن با ایراداتی که در ادامه گفته خواهد شد باعث می‌گردد که پس از چند مرحله، اشتیاقی چندانی به ادامه دادن این شماره نداشته باشید.

به جز گرافیک که سازنده زحمت چندانی برای بهبود آن نکشیده، مشکلات دیگری نیز در هر سه نسخه این سری وجود دارد که تلاشی برای رفع آن‌ها صورت نگرفته و همانند قبل، باید با آن‌ها کنار بیایید! طراحی دوربین با توجه به سال عرضه شمار‌ه‌های مختلف سری، به نوعی استاندارد این سبک به حساب می‌آمد ولی با گذر زمان، حال این دوربین مسئله ساز بوده و در بسیاری موارد موجب گیج شدن شما خواهد شد. خصوصا در نسخه دوم که با توجه به زاویه عجیبی که در برخی مبارزات شاهد هستید، گاهی برای پیدا کردن دشمنان به دردسر می‌افتید زیرا در جایی حضور دارند که آن‌ها را نمی‌بینید و با توجه به این‌که برخی از آن‌ها حوصله حمله کردن به سمت شما را نداشته و صرفا در سر جای خود می‌ایستند، این مشکل بیشتر جلوه پیدا می‌کند! نسخه سوم با توجه به وضعیت خوب دوربین در نسخه اصلی، ایراد خاصی در این زمینه ندارد و می‌تواند گفت برای بازیکنان تازه کار، بهترین نسخه برای آشنایی با این سری بوده و ایرادات آن، کمتر از دو نسخه قبلی به چشم می‌آید. علاوه بر دوربین، سیستم حرکتی شخصیت‌ اصلی نیز همین وضعیت را دارد که ترکیب آن با مشکلات دوربین در دو نسخه اول، در برخی موارد بسیار آزاردهنده خواهد شد.

با وجود مشکلات بسیاری که در زمینه تکنیکی شاهد هستید باز هم گیم‌پلی این سری لذت خاص خود را دارد خصوصا این‌که این مجموعه به صورت ۶۰ فریم اجرا شده و شاهد افت فریم خاصی در بازی نخواهید بود. نسخه اول با طراحی‌های خاص مراحل و دشمنان و نیز سختی جالب توجه حتی در حالت نرمال، هنوز هم قادر است برای ساعات طولانی شما را سرگرم نگاه دارد. سیستم مبارزات فوق‌العاده و سرعت بالای آن بعد از سال‌ها باز هم قدیمی و غیر قابل بازی نشده و کماکان جز بهترین‌های HnS است. نسخه سوم نیز همین شرایط را دارد و با توجه به بهتر بودن گرافیک و نبود مشکلات دوربین، انجام دادن دوباره آن یادآور خاطرات بسیاری بوده و همان‌طور که گفته شد، بازیکنانی که برای اولین بار می‌خواهند این سری را تجربه کنند به راحتی با DMC3 رابطه برقرار خواهند کرد زیرا به جز موارد ذکر شده، المان‌های گیم‌پلی نیز در مقایسه با نسخه‌های قبل بهبود داشته و عواملی همانند قابلیت تعویض همزمان اسلحه، سرعت و لذت مبارزات را دو چندان خواهد کرد. در عوض نسخه دوم آن‌قدر مشکل دارد که نه تکرار آن توصیه می‌شود و نه شروعش! گرافیک زشت، دوربین افتضاح، دشمنانی که به بدترین شکل ساخته شده و به احمقانه‌ترین روش به شما حمله می‌کنند و طراحی مراحل و سیستم مبارزاتی که به هیچ وجه در حد و اندازه‌های دو نسخه دیگر نیستند، هیچ انگیزه‌ای برای ادامه بازی به شما نخواهد داد.

محتوای بازی همان چیزی است که در مجموعه قبلی شاهد بودیم و بسیاری از آیتم‌ها و موارد اضافی در اختیار شما قرار می‌گیرند. مثلا در نسخه سوم قابلیت بازی با ورجیل و نیز بخش Bloody Palace وجود دارد که به بازی ارزش تکرار بیشتری خواهد داد. ولی نکته ناامید کننده این است که خبری از DMC4، که پیش از این به صورت بهبود یافته برای نسل حاضر عرضه شد، نبوده و ناشر زحمت اضافه کردن آن به این مجموعه را به خود نداده است. مسلما با این شرایط نباید انتظار حضور DmC را نیز داشته باشید و با توجه به مشکلاتی که این مجموعه دارد، اضافه نمودن حداقل نسخه چهارم، می‌توانست ارزش بیشتری به آن ببخشد.

تکرار دوباره سری DMC هم‌چنان می‌تواند جذاب باشد، ولی عدم تلاش سازنده جهت بهبود مشکلات و نیز نداشتن ارتقا گرافیکی، موجب شده که Devil May Cry HD Collection در حد و اندازه‌های خود ظاهر نشده تا بیشتر طرفداران قدیمی سری بتوانند مانند گذشته از انجام آن لذت ببرند.

امتیاز کلی بازی ۸.۳

اطلاعات بازی

Thanks To Capcom For provide us a review copy

Attack On titan 2 Review

برای آنهایی که نمی دانند، Attack on Titan یکی از معروف ترین و پر طرفدار ترین انیمه ( Anime ) هاست که داستان مبارزات انسان ها در برابر گروهی از غول های آدم خوار بنام تایتان ها ( Titans ) است که به دنبال نابود کردن جهان و از بین بردن نسل بشریت است. اولین نسخه از Attack on Titan در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر شد و اکنون شرکت Koei Tecmo با دنباله این قصه، Attack on Titan 2 را روانه بازار کرده است.
کسانی که نسخه اول این بازی را تجربه کرده بودند لذت خاصی نبردند و شاید با کمی نا امیدی به Attack on Titan 2 نگاه می کنند. اما خبر خوب این است که Koei Tecmo موفق شده تا بازی بسیار سرگرم کننده و جذابی را ارائه دهد و تغییرات زیادی نسبت به نسخه اول بازی را جای دهد.
یکی از تغییرات عمده که فورا به چشم می خورد، امکان ساخت شخصیت دلخواه خود است و پیش بردن داستان او. در نسخه اول مجبور بودید از شخصیت های اصلی انمیه انتخاب کنید و این سبک بازی را به خصوص برای کسانی که با داستان Attack on Titan آشنا بودند، کمی کسل کننده کرده بود. این سری گیمر ها می توانند شخصیت خود را بسازند و چهره و ویژگی های فیزیکی او را آنطور که می خواهند طراحی کنند البته کاش بازی کمی آزادی بیشتری را در هنگام ساخت شخصیت می داد.
Attack on Titan 2 از نظر گیم پلی تا حدودی شبیه به نسخه اول آن است که بزرگترین قدرت آن بازی بود. این سری حتی کمی پیشرفت هایی هم داشته و حرکات ها به خصوص با تجهیزات Omni-Directional بسیار روان و حتی لذت بخش است. ODM ها از مهمترین بخش های بازی است و بسیار عالی پیاده سازی شده است. علاوه بر این سایر انیمیشن ها چه شخصیت های اصلی بازی و چه تایتان ها به خوبی طراحی شده اند. عادت کردن به سبک بازی کمی زمان بر است اما به محض عادی شدن آن، از روان بودن آن بی انتها خوشحال خواهید بود.
مبارزات با تایتان ها آسان شروع می شود اما با پیش رفتن بازی، از پای در آوردن آن غول ها می تواند بسیار سخت باشد و گیمر ها مجبور اند از مجموعه ای از توانایی ها و ابزار خود استفاده کنند تا نقاط ضعف تایتان ها را هدف قرار دهند و سپس آنها را شکست دهند. بازی به دو بخش تقسیم می شود، ماموریت های اصلی بازی و ماموریت ها جانبی که در این بازی Daily Life نام دارد که تمرکز این بخش بر قوی کردن روابط با سایر شخصیت های بازی و جمع کردن تجهیزات اختصاص دارد. با تقویت روابط خود با شخصیت های دیگر آنها به شما توانایی های جدید خواهند آموخت و به شخصیت امکان افزایش لول خود را خواهد داد.
از ضعف های بازی که خیلی تجربه بازی را خراب نمی کند، اول می توان به باگ های ریزی است که به دفعات و به خصوص در فصل اول بازی به وفور دیده می شود و سپس به مراحل بازی که می تواند کمی خسته کننده و تکراری شوند. شاید اگر بخش های Daily Life با تناوب بیشتری در بازی اتفاق می افتاد و تنوع بیشتری از مراحل جانبی بود، این موضوع کمتر به چشم می خورد.
گرافیک و صدا گزاری بازی بسیار خوب پیاده سازی شده است و گیمر ها را به درون حال و هوای انیمه ها می اندازد که این برای علاقه مندان به این سبک خبر خیلی خوشحال کننده ای است. پیش روی در Attack on Titan 2 باعث باز شدن سایر شخصیت های بازی می شود که می توان در بخش Another Mode که ترکیبی از المان های آنلاین و آفلاین دارد، استفاده کنید. در این بخش می توان با چند نفر از دوستان خود برخی از ماموریت ها را به پایان برسانید و یا به کمک هم بروید. همچنین می توان با هم نیز مسابقه دهید تا در یک زمان تعیین شده بیشترین تایتان ها را نابود کنید.
Attack on Titan 2 دنباله بسیار خوبی برای سری Attack on Titan است و بسیار بازی گسترده ای است که می توان ساعت ها در آن سرگرم بشوید. علاقه مندان به سبک داستان های انیمه از قصه بازی و شخصیت پردازی آن در کنار سیستم مبارزات خوب آن، لذت خواهند برد.
امتیاز کلی ما به بازی ۸.۵ یعنی عالی میباشد

اطلاعات بازی

Thanks To Koei Techmo For Providing Us a Review Copy

RB6 Outbreak Update

کمپانی یوبی‌سافت (Ubisoft، سازنده و ناشر بازی Rainbow Six Siege) رویداد جدید Outbreak را معرفی کرد که در جریان این رویداد، بازیکنان در یک تیم سه‌نفره وارد شهری می‌شوند که در حالت قرنطینه قرار داشته و باید به‌دنبال تهدیدی مرموز و عجیب باشید.

طبق اخبار بازی منتشر شده، رویداد Outbreak، یک رویداد یک ماهه است و برای تمامی بازیکنان در دسترس خواهد بود. کمپانی یوبی‌سافت در توضیحات داستانی Outbreak گفته است.

از طریق منبعی ناشناخته شهر نیومکزیکو دچار آلودگی می‌شود. به‌دلیل بالا بودن سطح خطر، تمامی شهروندان و سربازان داخل شهر قرنطینه می‌شوند. اطلاعات کمی از این موضوع به بیرون درز پیدا کرده است اما تنها مورد مشخص، این است با اوضاع وخیمی طرف هستیم.

حال بحث و گفت و گوهایی سر محتویات رویداد Outbreak به‌وجود آمده است و متاسفانه اطلاعات دقیقی از سوی سازنده اعلام نشده است و تنها موردی که مشخص شده،‌ این است که می‌توانید با دو نفر از دوستان خود به صورت مشارکتی حالت جدید بازی را تجربه کنید. جدای از محتویات جدید، شاهد۵۰  آیتم‌ تزئینی هستیم که هیچ‌کدام از آن‌ها، روی روند بازی کردن شما تاثیر گذار نخواهند بود.

همچنین می‌توانید جعبه‌های Outbreak را با پرداختن ۳۰۰ کردیت خریداری کنید. از طرفی با اتصال به این رویداد می‌توانید چهار پک Outbreak را رایگان دریافت کرده و همچنین در طول بازی نیز پاداش‌های خاصی دریافت کنید. البته در این میان باید نکته‌ای را ذکر کرد و آن هم این است که هیچ تضمینی برای دریافت آیتم‌ها در هر پک وجود ندارد ولی تیم سازنده اعلام کرده که اگر ۵۰ پک این رویداد را خریداری کنید، هر ۵۰ آیتم را دریافت می‌کنید. آیتم‌های بازی برای اوپراتورهای سیزن‌پس سال سوم بازی نیز در دسترس خواهند بود که نام شخصیت‌ها به شرح زیر است:

  • Two Chimera Operators
  • Smoke
  • Ying
  • Buck
  • Kapkan
  • Hibana
  • Zofia
  • Fuze
  • Ash
  • Doc
  • Thermite
  • Tachanka
  • Glaz

رویداد Outbreak در کنار اولین آپدیت بزرگ سال سوم بازی Rainbow Six Siege در تاریخ ۱۵ اسفند ماه (۶ مارس) در دسترس قرار خواهد گرفت.

اطلاعات بازی:

  • سازنده:                                UBISOFT
  • وب سایت:        RAINBOW SIX Siege
  • فروشگاه                  PLAYSTATION 4
  • فروشگاه:                           XBOX ONE
  • فروشگاه:                                 UPLAY
  • فروشگاه:                                STEAM