طلاعات بازی
- تولید کننده:Bandai Namco Entertainment
- ناشر :Bandai Namco Entertainment
- Nintendo Store
آنهایی که علاقه مند به ماشین سواری و مسابقات پر هیجان رالی هستند از بازی جدید شرکت Milestone لذت خواهند کرد. علاقه مندان مطمئنا خواهند دانست که شرکت Milestone بیش از ۲۰ سال است که تخصص ساخت بازی های ماشین سواری و مسابقات موتور سواری دارد و بازی هایی مشهوری چون Motogp، WRC و Ride را در پرونده کار های خود دارد. بازی Gravel تمرکز دارد بر ماشین سواری آرکید و گیمر ها را درگیر پیچیدگی های ماشین ها نمی کند. Gravel تجربه ای است لذت بخش در دنیای اتومبیل رانی آف رود و پیست.
یکی از بهترین ویژگی های Gravel سادگی در بازی کردن آن است. خیلی سریع و راحت می توان با چند تنظیم ساده مسابقه خود را آغاز کنید و حتی کلید های دسته اغلب به گزینه شاسی راست برای گاز دادن و شاسی چپ برای ترمز خلاصه می شود. این سادگی باعث می شود افرادی که برای اولین بار هم بخواهند وارد دنیای اتومبیل رانی بشوند، خیلی راحت به جذابیت های بازی برسند.
اما نگذارید سادکی کار با بازی شما را فریب دهد، مسابقات Gravel می توانند بسیار هیجانی شوند. صدای بازی فوق العاده است و غرش سنگین موتور ها را از ماشین های اطراف به وضوح خواهید شنید. همچنین گل و آب به اطراف پیست ها پرتاب می شود و شما به سرعت از لابه لای آنها رد خواهید شد. تمام این ها را در کنار حرکت های هجومی ماشین های کنترل شده توسط کامپیوتر بگذارید که دائما به دنبال راندن شما به بیرون از پیست اند و به زودی خواهید دید که Gravel آنقدر هم که تصور می کردید ساده نیست.
در Gravel می توانید در ۴ سبک گوناگون بازی کنید. Cross Country که لذت بخش ترین آنهاست، مسابقات نقطه به نقطه هستند که توان شما را محیط های ناهموار و پرش های بلند می آزماید. Wild Rush فضا های طبیعی را نگه می دارد اما در مسیر های کوتاه تر و به صورت چند دور هستند. Stadium Circuits گیمر ها را به محیط های بسته پیست های حرفه ای اتومبیلرانی می برد و در فضا های تنگ تر بایستی به دنبال عبور از سایر ماشین ها باشید. Speed Cross ترکیبی از مسیر های آسفالتی و خاکی هستند که بایستی گیمر ها به هر دو محیط کاملا مسلط باشند.
ویچر و خصوصا شماره سومش دنیای بازی های رایانه ای را زیر و رو کرد. به طور قطع در این جمله هم هیچ شک و تردیدی نیست. ویچر با سه عنصر داستان فرای تصور، شخصیت پردازی های به شدت دوست داشتنی و هم ذات پندارانه و فضا سازی هنری در ترکیب با گرافیک خیره کننده سبب شد که نه تنها دل ملیون ها هوادار برای بازی های این مجموعه را برباید، بلکه سبب شد که استاندارد های عناوین AAA یک بار دیگر هم چند سطح جابجا شد.
همین سبب شده است که بسیاری از سازندگان، در چند سال اخیر سعی در ساخت یک کپی از این بازی داشته باشند. البته در این میان دلایل بسیاری سبب شده است که تقریبا همه ان ها در این امر نا موفق باشند و اکثر قریب به اتفاق این عناوین در همان مرحله توصعه لغو شوند. مهمترین دلیل این امر در یک ساخت داستان خوب و جمع آوری هزینه های ساخت است. داستان سری ویچر از سری کتاب های نویسنده مشهور لهستانی، آندری سلپکووسکی است و از این جهت خیالمان راحت. در سمت دیگر هم ویچر ۳ با هزینه ای بالای ۸۰ ملیون دلار ساخته شد که جمع آوری و ریسک در میان گذاشتن این حجم از سرمایه در هر مجموعه ای وجود ندارد.
عنوان امروز ما نه در ظاهر و نه در داستان و تقریبا در نه در هیچ بخش دیگری شباهتی به ویچر ندارد. داستان، داستان یک نوجوان است در دنیایی بدون جادو و هیولا و در سرزمینی به شدت متفاوت با دنیای ویچر ولی در این حال با وجود سبک گیم پلی متشابه، سبک روایتی نسبتا متشابه، بازیگری های نسبتا شبیه و نقش آفرینی بودن هر دو عنوان نزدیک ترین عنوانی که به Kingdom Come Deliverance می توان یافت همان ویچر ۳ است.
داستان این بازی در خصوص یک نوجوان به نام هنری است. هنری زندگی ساده ای دارد و هر روز باید به پدرش که یک اهنگر مهار است، کمک کند. زندگی ساده هنری در حال گذر است که به ناگاه و با حمله برادر پادشاه، به سرزمین آن ها همه چیز عوض می شود. حالا هنری به همراه آخرین شمشیر ساخته پدرش، که قرار بود به حاکم سرزمین تقدیم شود، برای نجات زندگیش فرار می کند. حالا هنری تنها در سرزمین بازی باید به جنگ با تقریبا همه کس برود تا بتواند اولا زنده بماند و دوما انتقامش را بگیرد.
پاراگراف بالا به این معنی است که در این بازی به هیچ وجه نه خبری از ومپایر ها برای به اتش کشیدن، نه خبری از اژدها برای سلاخی کردن و نه حتی یک روح ساده برای دور کردن است. بازی به شدت سعی کرده است که مطابق با واقعیت باشد. دیگر هیچ خبری از داستان های افسانه ای و دشمنان خیالی نیست. همین خود سبب خسته کننده شدن بازی تا حدی و از طرفی جذب مخاطبان جدید به بازی است. همان طور که چند سالی است که شوتر های اول شخص به سمت واقع گرا شدن در حالا حرکت هستند و مخاطبان نیز به شدت از این تغییر استقبال می کنند. عرضه چندین و چند عنوان به شدت واقع گرا (یا حداقل در حد قابل قبول واقع گرا) و و موفق بودن نسبی آن ها هم در فروشگاه ها و هم بر روی سایت های نمره دهی سبب شد که سایر دوره های تاریخی نیز مد نظر قرار بگیرد. اول زمان جنگ های جهانی و حالا هم قرون وسطی. این بازی البته آن قدر ها هم دقیق و منطقی نیست ولی حداقل تلاش خود را کرده است تا مقداری به این ساختار نزدیک شود و حداقل شروع خوبی برای سایر عناوین به نظر می رسد.
در این میان موسیقی و صدا گذاری بازی به عناون یک ابزار فوق العاده کارآمد و کاربردی در دست سازندگان سبب دقیق تر شدن نتیجه نهایی شده است. کاراکتر ها هر کدام صدای خود را دارند و شخصیت های اصلی تماما از صدا پیشه اختصاصی خود استفاده می کنند. البته ایرادی که به صداگذاری های بازی وارد است، لهجه های کاراکتر ها می باشد. در اکثر مواقع استفاده از لهجه بریتیش برای نشان دادن تاریخی بودن یک عنوان به کار می رود. در این جا هم سازندگان سعی کرده اند از چنین ترفندی استفاده کنند. البته چیزی که اندکی آزار دهنده است آن می باشد که در بعضی مکان ها صدا پیشه به طرز واضحی با لهجه ای غیر از انگلیسی خالص صحبت می کند، چیزی که شاید برای خیلی ها مهم نباشد ولی به شخصه باید اهمیت خاصی به این جزییات داد. البته فارق از این مشکل، صدا گذاری نبرد ها و خصوصا برخورد دو سلاح به همدیگر هم منطقی و طبیعی طراحی شده و بسته به محل برخورد دو سلاح به یکدیگر و حتی نوع، سطح و جنس آن ها صدای متفاوتی شنیده می شود.
با این وجود شخصیت پردازی و بازیگری ها هم باز عاملی هستند تا شما را به خرید بازی ترقیب کنند. صدا گذاری با وجود مشکلاتش، هنوز هم زیبا است و این که هر شخصیت صدای خودش را دارد قابل تحسین است. جدای از این ها در اکثر مواقع انیمیشن حرکت کاراکتر ها به زیبایی و به وسیله فنآوری موشن کپچر ذخیره و به بازی منتقل شده. در حین مکالمات و یا مبارزات هنوز هم حرکات کاراکتر ها نرم و دقیق به نظر می رسد ولی اگر در میانه نبرد ها ضربه ای به دشمن وارد کنید، به طور قطع همیشه یک حرکت غیر عادی را از آن ها شاهد هستیم.
دیگر ویژگی جالب بازی سبک مبارزات ان است که در اولین نگاه به شدت یاد آور عناون دیگری در این سبک به نام For Honor است که در آن جا هم باید با توجه به جهت حمله دشمن، نسبت به دفع یا جا خالی دادن از آن ها اقدام کنید و در جهتی که دشمن بی دفاع به نظر می رسد هم حمله را انجام دهید. البته تفاوت عمده بازی با For Honor در آن است که در ساخته یوبی سافت، شما می توانستید در عین حال با ده ها نفر درگیر باشید ولی در اینجا جنگیدن با بیشتر از دو نفر حکم مرگ را دارد و این در حالی است که حتی نبرد با دو نفر هم به شدت سخت و طاقت فرسا است. در عین حال حالا شما دسترسی به حجم زیادی از ادوات نبرد مانند تبر، شمشیر گرز و یا حتی تیر و کمان را هم دارید ولی به دلیل آن که توان نشانه گیری دقیق (خصوصا برای تیر و کمان) را ندارید و این سبب می شود که ساعت های ابتدایی بازی را فقط صرف آزمون خطا برای قلق گیری اسلحه ها کنید. البته باز هم برای بهبود مهارت های خود خصوصا مهارت تیر اندازی با تیر و کمان که بسیار هم کاربردی است، باید ساعت ها در جنگل، به دنبال خرگوش و سایر حیوانات باشید تا شاید در برابر اهداف انسانی شانس بیشتری داشته باشید. همین سخت بودن درگیری ها سبب می شود که گزینه دیگری برای از بین دسته های بزرگ دشمنان داشته باشید و به طور مثال شبانه و بی سر و صدا به پایگاه آن ها جمله کنید و در خواب حسابشان را یکسره کنید و یا این که غذای ان ها را مسموم کنید صبر کنید دشمنان از فرط اسهال کشته شوند!
البته مانند هر بازی دیگری در این نسل شاهد وجود انواع و اقسام باگ های متفاوت هستیم. از باگی که تکسچر های کاراکتر ها لود نمی شود تا باگ های تکسچر جابجا که در آن صورت، اجزای بدن شخصیت های بازی در جای اشتباه قرار دارد. هم اکنون دنیای ایننترنت پر است از انواع و اقسام باگ ها و گلیچ های دنیای Kingdom Come. البته باز هم یکی از معمول ترین باگ های بازی، باگ دیوار نا مرعی است که به طور قطع بار ها و بار ها با آن روبرو خواهید شد. معمول ترین نقطه برخورد با این باگ در سر راه پله ها می باشد که شما توان عبور از یک پل به بعد را ندارید و یا این که باید از یک مانع نامرعی دیکر پرش کنید تا بتوانید به مسیرتان ادامه دهید. البته علاوه بر آن باگ گیر کردن دو جسم (بخوانید عموما دو اسب!) روی هم دیگر یا انواع باگ های دیگری که بعضا نمیتوانید تصورش را هم بکنید در این بازی پیدا خواهد شد. البته هیچ کدام از این مشکلات آسیب آنچنانی به روند بازی نمی زند مگر باگ مربوط به اطلاعات ذخیره بازی که در برخی مواقع دیتا ذخیره شده دارای مشکل است و در نتیجه شما باید برای عبور از یک مرحله یا پدیدار شدن مرحله بعدی، به چندین فایل ذخیره عقب تر برگردید که واقعا ذجر آور است و بعضا هم معلوم نیست که مدام فایل ذخیره سالم است.
امتیاز کلی بازی نمره خوب ۸.۵
بازی De Blob از شرکت THQ یکی از شگفتی های زمان خودش بود. بازی که هیچ کس بر روی آن حسابی باز نکرده بود اما زمانی که برای اولین بار شروع به بازی آن را می کردید، حس شادی و لذت از یک گیم را بطور واقع می توان حس کرد. De Blob 2 ادامه تمام آن خوبی ها بود که در سال ۲۰۱۱ میلادی ابتدا برای دستگاه نینتندو و سپس بر روی سایر کنسول ها هم منتشر شد. چند روز پیش نیز شرکت THQ Nordic نسخه باز سازی شده De Blob 2 را بر روی کنسول های نسل حاضر منتشر کرد تا علاقه مندان به آن بتوانند مجددا سری به دنیای De Blob بزنند.
داستان از آنجایی شروع می شود که موجودات بامزه اما شرور بنام Inkies، رنگ را از دنیا دزدیدند و آنرا در تاریکی و سیاه سپیدی فرو برده اند. وظیفه شماست به عنوان یک Blob رنگی که رنگ را در جهان برگردانید و با پراکنده کردن رنگ خود به درخت ها، ساختمان ها و مردم، همه را دوباره شاد و خندان کنید. شاید این داستان کمی ساده و بچه گانه به نظر برسد اما باور کنید لذتی که در مراحل و معما های این بازی هست باعث می شود تا همواره از بازی کردن آن لذت ببرید.
مراحل De Blob 2 پر است از چالش هایی است که گاهی لازم است با دقت به آنها بپردازید و در کنار آن با Inky ها مبارزه کنید. لازم است برخی ساختمان ها و اشیا رنگ خاصی بگیرند و حتی پس از مرحله اول شما به دنیای ترکیب کردن رنگ ها معرفی خواهید شد تا دانش های کودکانه شما را مجددا نیاز داشته باشید تا بتوانید مثلا رنگ قهوه ای را از قرمز، زرد و آبی بسازید.
رنگ کردن کامل یک ساختمان ساکنین آنرا از سیاهی نجات خواهد داد و به شما زمان بیشتری را هدیه می دهد تا بتوانید ماموریت های اصلی مرحله را به پایان برسانید. قطب نمایی کاربردی در مراحل شما را به سمت رنگ های مورد نیاز هدایت خواهد، ویژگی که در نسخه اول De Blob نبود و خیلی ها را در مراحل دچار گیجی می کرد. مراحل بزرگ اند و در انواع محیط ها اتفاق می افتند از شهری یخ زده تا کارخانه نوشابه و این تنوع به لذت بازی بسیار می افزاید.
لذتی که در تماشای تغییر شهر از حالت خاکستری به محیطی رنگارنگ و شاد، هیچ وقت از بین نمی رود و در کنار آن موسیقی فوق العاده بازی که با رنگ های هم تغییر می کند، از ویژگی های خاص و زیبای De Blob 2 می باشد. در این نسخه از بازی بر خلاف نسخه اول آن مراحل ۲ بعدی برای تنوع در میان سایر مراحل قرار گرفته اند که این ایده خوب برای جلوگیری از خستگی گیمر ها است. De Blob 2 بازی است که مناسب همگان است که بی شک ساعت های خوشی را خلق خواهد کرد.
امتیاز کلی بازی ۹
بازی در ابتدا هنری ( Henry ) که شخصیت اصلی بازی است را معرفی می کند. هنری یک نفس تازه است میان هزاران شخصیت اصلی بازی هاست که سرشار از قدرت و توانایی های خارق العاده اند. هنری هیچ کدام این ها را ندارد، او پسر یک آهنگر است با کلی آرزو و رویا. گیمر ها چند ساعت اول در کنار انجام ماموریت های ساده، به خوبی با هنری و سرزمین زیبای بازی که Bohemia نام دارد، آشنا خواهند شد.
دقت و توجهی که در این بازی بایستی به هنری، سایر NPC ها و دنیای اطراف کنید، واقعا زیاد است و شاید واقعیت های این بازی گیمر ها را به یاد سبک Survival ها بیندازد. گرسنگی، تمیز بودن، خسته بودن و حتی بوی بدن می تواند روش روند بازی تاثیر مستقیم بگذارد و اگر می خواهید روی بازی مسلط باشید، بایستی همیشه توجه به تمام المان ها را داشته باشید. انگار این بازی همیشه روی درجه سختی بسیار بالا است، اما هر چه جلوتر بروید لذت
پیشرفت در یک بازی را احساس خواهید کرد و بطور کامل از پیچیده بودن شرایط راضی خواهید بود.
تنها بدی این توجه به واقعیت، زمان های زیادی است که بایستی در منو های بازی باشید یا در حال آماده کردن خودتان برای انجام ماموریت بعدی باشید. پس از هر مبارزه، سفر یا پایان ماموریت، نمی توانید همین طوری فوری بپرید به سمت ماموریت بعدی، بلکه بایستی اول خودتان را سیر کنید، بشویید، بخوابید و… تا شانش بیشتری در موفقعیت داشته باشید. تا این حد که اگر سر و وضع نا مرتب داشته باشید، سایر مردم شهر اصلا شما را شاید تحویل نگیرند و مجبور شوید از راه های خیلی سختر به اهداف خود برسید. رسیدگی به تمام این موضوعات گاه اوقات اعصاب خراب کن است اما هزینه ای است که باید در قبال واقعی بودن بازی پرداخت کرد.
ماموریت های بازی نیز سیر واقعی بودن بازی را حفظ می کند. این هیجان و جذابیت را به بازی می بخشد. دیگر از نقشه های دقیق و علامت های نشانگر هدف خبری نیست. بلکه بازی شما را به موقعیت های عمومی هدایت می کند و یافتن اهداف را بر عهده خودتان می گذارد. گاهی اوقات اما این تاکید بر واقعیت، مانند تیغ دو لبه به ضرر بازی می شود و درگیر ماموریت هایی می شوید که زمان های بیش از حد شما را اشغال می کند و یکدفعه می بینید شاید ۱۰ دقیقه است که فقط دارید در بازی راه می روید تا به مقصد برسید. این نکته از بازی می تواند برای برخی از گیمر ها کسل کننده باشد و آنها خود مجبور شوند بازی را برای مدتی کنار بگذارند و استراحت کنند تا دوباره به دنیای بوهمیا برگردند.
بازی Sword Art Online: Fatal Bullet با به روز رسانی جدید امسال برای علاقه مندان پر و پا قرص آن منتشر شد اما دیگر خبری از محیط های افسانه ای با شمشیر ها و تبر ها دیگر نیست بلکه این دفعه مسلسل ها، موشک ها و سایر اسلحه ها جای آنها را گرفته اند. Fatal Bullet، یک RPG سوم شخص است که تکرار مراحل و بدست آوردن انواع قدرت ها و اسلحه ها در آن حرف اول را می زند. Sword Art Online مانند بازی هایی همچون Destiny تمرکز زیادی بر روی سیستم Looting دارد و هر چقدر در آن زمان بیشتری بگذارید، قدرت شما بیشتر می شود.
در Sword Art Online، بر خلاف بازی های گذشته گیمر های در نقش ثابتی بازی نخواهند کرد و دیگر خبری از Kirito نیست، بلکه می توایند شخصیت خودتان را ایجاد کنید و او را تقویت نمایید. این تغییر مهم جز نیاز های اصلی طرفداران این سری بازی ها بود و Kirito تنها نقش مکمل در کنار شخصیت ساخته شما خواهد داشت. این تغییر به گیمر ها کمک خواهد کرد داستان را
آنگونه که می خواهند تغییر دهند و حتی علاقه مندان به سبک بازی های Sword Art Online دیگر لازم ندارند که از تمامی داستان های Kirito و یارانش مطلع باشند.
قصه پیرامون رشد شخصیت ساخته شده شماست و رشد او به عنوان یک بازیکن آنلاین Gun Gale است. در ابتدای بازی شما تازه کار هستید که توسط دوست قدیمی به این بازی که از نوع واقعیت مجازی است، معرفی می شوید. در این حین شما با یک هوش مصنوعی نادر آشنا خواهید شد که تمامی دیگر شرکت کنندگان شما را برای بدست آوردن آن، هدف اصلی خود قرار می دهند.
شرکت کویی تکمو به زودی باز هم با نسخهای جدید از Attack on Titan که با نام Attack on Titan 2 شناخته میشود، طرفداران و بازی بازان را وارد حال و هوای دنیای آخرالزمانی و جالب این فرانچایز میکند. از آن جایی که به نظر میرسد نسخه دوم نسبت به شماره اول پیشرفت های چشمگیر و خوبی داشته، بسیاری از بازیبازان و طرفداران میخواهند هر چه بیشتر اطلاعاتی از گیمپلی و داستان این بازی دریافت کنند.
همان طور که گفته شد، کویی تکمو به زودی Attack on Titan 2 را روی کنسولها و رایانه های شخصی میآورد و با این وجود، بازیبازان خواهان انتشار اطلاعات دقیق تری از بازی هستند (به غیر از اطلاعات معمولی). به تازگی مصاحبهای با رئیس و مدیر عامل شرکت کویی تکمو، آقای هیساشی کوینوما (Hisashi Koinuma که به عنوان تهیه کننده روی این پروژه فعالیت میکند) و مدیر استودیوی Omega Force، آقای هیدئو سوزوکی (Hideo Suzuki) انجام شده و اطلاعات مفید و جالبی در مورد عنوان Attack on Titan 2 به دست آمده است.
اول از همه، در مورد گسترش پلتفرم های انتشار بازی Attack on Titan 2 صحبت شد و این که چرا شرکت کویی تکمو قصد دارد تا بازی را برای کنسول ترکیبی نینتندو سوییچ نیز در دسترس قرار دهد. طبق صحبتهای آقای Koinuma، یکی از چالش های بزرگ کار کردن برروی یک عنوان انیمهای و فوقالعاده محبوب، این است که آن را تا جایی که امکان دارد برای همه افراد و برای همه پلتفرم ها در دسترس قرار دهند. اگر یادتان باشد، نسخه اول بازی یک پورت برای کنسول دستی پلیاستیشن ویتا داشت و حال، در مورد شماره دوم، این نسخه از بازی تنها در ژاپن در دسترس قرار میگیرد و خبری از آن برای مناطق غربی نیست. کویی تکمو میخواسته تا به پلتفرم های رایج و پر طرفدار دسترسی کامل داشته باشد برای همین هم Attack on Titan 2 را در غرب برروی پلتفرم های پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان، رایانه های شخصی و نینتندو سوییچ در دسترس قرار میدهد و نسخه پلیاستیشن ویتا را فقط برای ژاپن در نظر میگیرد.
از سازندگان سوال میشود که آیا نسخه نینتندو سوییچ بازی شبیه به نسخه پلیاستیشن ۴ آن است یا باید انتظار چیز دیگری را داشته باشیم. سازندگان پاسخ دادند که متاسفانه نسخه سوییچ بیشتر شبیه به نسخه پلیاستیشن ۳ بازی اول است که با توجه به قدرت پردازشی بیشتر کنسول ترکیبی نینتندو نسبت به کنسول قدیمی سونی، به نظر میرسد سازندگان وقت کافی برای این نسخه از بازی صرف نکردهاند. همچنین دارندگان کنسول پلیاستیشن ویتا در مناطق غربی که شماره اول را روی کنسول خود تجربه کردند، امیدی به عرضه دیرهنگام نسخه دوم برای این کنسول دستی نداشته باشند چرا که این نسخه تنها برای عرضه در ژاپن در نظر گرفته شده است.
حتما شما هم متوجه شدهاید که در چند سال اخیر، سازندگان و تهیه کنندگان بازیهای ویدیویی بیش از پیش به ساخت عناوین اکشن از سریهای انیمهای علاقه مند شدهاند و سعی میکنند یک انیمه محبوب را به یک بازی ویدیویی تبدیل نمایند و طرفداران آن را به سمت خود بکشانند. با این حال، آقای Koinuma توضیح میدهد که علاقه آن ها تنها محدود به انیمه نمیشود. اگر یک آی پی خوب و شناخته شده در دنیا وجود داشته باشد و کویی تکمو بتواند آن را به یک بازی اکشن تبدیل نماید، این شرکت آن عنوان را در نظر خواهد گرفت. آن ها با آی پیهای بزرگی مانند Dragon Quest ،Zelda و… همین کار را انجام دادند و قصد دارند تا همین مسیر را ادامه دهند. البته مشخص است که این مسیر شامل آی پیهای انیمه نیز میشود.
یکی از عناصر جالب در بازی Attack on Titan 2، امکان شخصی سازی کردن شخصیت یا قهرمان خود است. با این که سازندگان میگویند دست بازیبازان در بازی برای شخصی سازی کردن قهرمانان بسیار باز بوده و تنوع زیادی در این بخش دیده میشود، اما به نظر میرسد که هنوز برای معرفی کاستوم های الحاقی و اضافه شونده برنامهای ندارند و در مورد آن صحبتی نکردند. با این حال سازندگان میگویند که اگر تقاضا در بین طرفدران دیده شود، آن ها سعی میکنند تا امکان این کار را در نظر بگیرند.
اطلاعات بیشتری نیز در مورد داستان بازی Attack on Titan 2 منتشر شد. بخش داستانی بازی مانند عنوان اول برروی قهرمان یا قهرمانان اصلی انیمه تمرکز میکند اما همچنان این فرصت را خواهیم داشت که در نقش شخصیتهای محبوب و مشهور دیگر انیمه قرار بگیریم. در خط اصلی داستان بازی تنها میتوانیم یک سری شخصیت خاص را کنترل کنیم اما مراحلی فرعی در بازی وجود دارند که میتوان در آن ها شخصیت دلخواه خود را انتخاب و شخصی سازی کرد؛ شخصیت هایی که طرفداران انیمه و مانگا به راحتی آن ها را میشناسند.
علاوه بر این سازندگان اعلام کردند که دست بازیبازان نسخه رایانه های شخصی برای تنظیم گرافیکی بازی تا حدی باز خواهد بود اما هنوز اعلام نشده این حد چقدر است و تنظیمات گرافیکی بازی تا چه حد عمیق خواهد بود. از آن جایی که بازی گرافیکی با سبک سل شید داشته و موتور خیلی پیشرفتهای ندارد (و از همه مهمتر این که بازی یک عنوان کنسولی محسوب میشود)، نباید انتظار تنظیمات گسترده و زیادی را در بخش گرافیکی داشته باشیم.
آقای Koinuma توضیح میدهد که تا زمانی که فصلهای بیشتری از انیمه سری تولید و پخش شود و طرفداران این انیمه محبوب روز به روز بیشتر شوند، کویی تکمو نیز بسیار علاقه خواهد داشت تا بازیهای بیشتری را بر اساس Attack on Titan بسازد. با این حال در حال حاضر آن ها نمیدانند که محتوای فصل سوم انیمه (که در فصل تابستان پخش میشود) چه خواهد بود و آیا میتوان از آن عنوانی را تولید کرد یا خیر. او اشاره میکند که ساخت عنوانی بر اساس هر فصل از انیمه کار سختی است.
متاسفانه سازندگان به این سوال پاسخ ندادند که قهرمان اصلی داستان (Eren) باز هم میتواند در طول گیمپلی به تایتان تبدیل شده و مبارزه کند یا خیر اما اعلام شد که شخصیتهای قرار گرفته در بازی که قابلیت تبدیل شدن به تایتان را دارند، به این صورت قابل بازی هستند.
صحبت از تایتان و مبارزات بزرگ شد، بد نیست به محیط تخریب پذیر بازی نیز اشارهای داشته باشیم. اگر یادتان باشد در نسخه اول محیط ها یا خراب نمیشد یا خراب شدن آن ها اصلا طبیعی و واقع گرایانه نبود. تیم سازنده بازخورد بازیبازان در این مورد را گوش کرده و سعی شده تا در این زمینه پیشرفت هایی صورت بگیرد. به این ترتیب میتوانیم در Attack on Titan 2 شاهد محیطهای تخریب پذیر زیادی باشیم.
Suzuki در جای دیگری توضیح داد که تیم سازنده قصد داشته به هسته اصلی گیمپلی، یعنی مبارزات بازی توجه بیشتری کند و آن را نسبت به نسخه اول به صورت قابل درک تر و احساسی تر طراحی نماید. به عنوان مثال، شما در نسخه اول برای حرکت و حمله باید از ابزار مانور سه بعدی و قلاب استفاده میکردید اما هماکنون این کارها لازم نیست. با این حال، کنترل های اصلی بازی نسبت به نسخه اول تغییری نداشتهاند و طرفداران نباید نگران باشند.
در ویدیوهای گیمپلی مختلفی که تا به حال از Attack on Titan 2 منتشر شده و آن ها را دیده ایم، تایتان ها در مواقعی به یک حالت دیوانه و خشمگین (berserk) درمیآیند و در این حالت بسیار سرسخت تر و همچنین غیر قابل پیش بینیتر میشوند. همه تایتان ها این قابلیت را دارند و هر چه بازیباز بیشتر در میدان دید تایتان مورد نظر قرار بگیرد، احتمال دیوانه شدن آن بیشتر میشود. در هنگام مبارزه با تایتان های بزرگ و قدرتمند، خیلی مهم است که در هنگام دیوانه شدن تایتان مورد نظر، مدتی را دور از او سپری کنیم تا دوباره به حالت اولیه و آرام خود بازگردد. یک نکته جالب در مورد نسخه دوم این است که در زمان استفاده از Scope تازه معرفی شده بازی، اگر توسط تایتانها دیده شوید، آن ها خیلی راحت و سریع به حالت Berserk در میآیند و کار شما را سخت میکنند. این مکانیک جدید از آن جایی فرصت کشتن تایتان ها را با یک گلوله به شما میدهد، این مجازات را نیز دارد و ممکن است اوضاع بدتر از آن چیزی که انتظار میرود شود.
از سازندگان سوال شد که آیا خالق اصلی سری مانگای Attack on Titan، یعنی آقای Hajime Isayama نگاهی نزدیک به بازی دارد یا خیر. آقای Koinuma اشاره کردند که این آیپی توسط شرکت تولید کننده انیمه لایسنس شده است و خیلی کاری به مانگا ندارد اما با این حال، کار تایید بازی و یک روند اجباری برای تایید شدن آن به وسیله تهیه کنندگان مانگا انجام شده است. شاخص اصلی و اساسی تایید، بر پایه عناصری است که از دنیای انیمه یا مانگا گرفته میشود. تیم سازنده در ابتدای زمان ساخت بازی، محدودیت های زیادی را امتحان کرده تا مشاهده کند تا کجا میتواند پیش برود که البته برخی از ایدههای اولیه به کلی رد شدهاند. به عنوان نتیجه میتوان گفت که آن ها حس بهتری در مورد روند ساخت قابل قبول پیدا کردهاند.