بایگانی برچسب: s

نقد و بررسی بازی Guts And Glory

Guts And Glory از آن دسته بازی ها نیست که به گرافیک بالا و صحنه های بسیار با جزییات گرافیکی بالای آن نمره ای تعلق بگیرد و آن را در کنار بازی هایی مثل Assassins Creed بگذاریم، اگر از آن دسته از گیمر ها هستید که فقط به گرافیک اهمیت میدهید و هر بازی که گرافیک بالایی نداشته باشد را حتی نگاه هم نمی کنید از بازی کردن این بازی خودداری کنید زیرا اصلا شما را جذب نخواهد کرد ولی باز جزو بازی های بالا رده به حساب میاد ولی اگر به گرافیک اهمیت نمیدهید و گیم پلی و مهیج بودن بازی برایتان مهم است، با ما همراه باشید.

گرافیک بازی در جایگاه پایینی قرار دارد اما گیم پلی بازی اینطور نیست، گیم پلی این بازی در جایگاه نسبتا خوبی قرار دارد و این پتانسیل را دارد تا شما را ساعت ها سرگرم کند، اما اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم این گیم پلی نیست که اینقدر خوب عمل کرده بلکه ایده ی خوب این بازی است که توانسته انقدر خوب عمل کند.

جدای این مسایل بازی دارای خشونت هایی نیز میباشد که شاید برای همه مناسب نباشد، از این مساله بگذریم و بگذارید از بازی برایتان بگوییم، اگر خیلی خلاصه شده بخواهید ازاین بازی بدانید باید به شما بگوییم که بازی دارای تعدادی وسیله ی نقلیه مثل Motorbikes – Cars – BMX – Quads می باشد و برای رفتن به مرحله ی بعدی بازی باید تعدادی کار که به شما گفته می شود را انجام دهید.

فیزیک در این بازی نقش به سزایی دارد و حتی در بعضی مواقع ممکن است اعصاب شما را خورد کند. اما چیزی که بسیار بدتر از فیزیک و یا گرافیک بد بازی اعصاب شما را خورد می کند دوربین بازی است که باید خودتان را بکشید تا به زاویه ای که میخواهید در بیاید.

قیمت بازی تقریبا ۱۵ دلار میباشد که برای این بازی بسیار مناسب است، با این ۱۵ دلار میتوانید ساعت ها شاد باشید و این بازی بسیار جالب را بازی کنید و لذت ببرید.

البته حتما قبل از خرید تریلر ها و تصاویر بازی را مشاهده کنید و نقد های بازی را مطالعه کنید و با شناختی که از خودتان دارید متوجه آن شوید که از این بازی خوشتان خواهد آمد یا خیر.

درسته که گرافیک بازی در حد نسل ۷ هم نیست و چه برسه به نسل ۸ ولی گیم پلی بازی میتواند ساعت ها شما را سرگرم کند و باعث ایجاد تنوع و شاد شدن شما بشود. اگر از این سبک بازی ها خوشتان می آید و یا حتی برای کمی تنوع در میان بازی های AAA میخواهید از این مدل بازی ها بازی کنید این بازی را حتما به شما پیشنهاد میکنیم.

Verdict

if you don’t consider the graphics and some bugs in physics and Camera rotation,this game is really cool and it can entertain you for hours and days, if you like this type of games so you really have to buy this one or even if you like to play AAA titles you can also get this game and play it some times because it’s really fun and enjoyable 

نکات مثبت:

ایده ی بسیار جالب

سرگرم کننده بودن

نکات منفی:

گرافیک پایین

مشکل دوربین بازی

نمره گیم تاکس به Guts and Glory :

۸ / ۱۰

سازندگان :

توسعه دهنده: Hakjak Games

ناشر : tinyBuild Games

Who Made

Developer : Hakjak Games

Publisher : tinyBuild Games

Purchase Links

Xbox Store Link

PS4 Digital Link

خرید

اکس باکس

پلی استیشن ۴

نقد و بررسی MEGA MAN X LEGACY COLLECTION 1 & 2

بلاخره پس از مدت ها انتظار بازی بسیار زیبا و هیجان انگیز Mega Man به صورت یک کالکشن به نام MEGA MAN X LEGACY COLLECTION روانه بازار شد و گیمر های کلاسیک و قدیمی که با این سری بازی خاطره داشتند هم اکنون میتوانند با خرید این کالکشن، خاطرات خود را تازه کنند.، همچنین گیمر های جدید و کسانی که نسخه های اصلی این مجموعه را بازی نکردند نیز میتوانند با خریداری این مجموعه یک خاطره خوش و مهیج برای خود بسازند.

در کالکشن ی MEGA MAN X LEGACY COLLECTION شاهد ۶ نسخه از این مجموعه خواهیم بود که برای کنسول های نسل هشت و رایانه های شخصی منتشر شده است.

مشکل در فریم ریت؟! 

از لحاظ  Performance و کیفیت اجرای کلی، ۳ عنوان اول، که از روی نسخه کنسول SNES برداشته شده‌اند، کیفیت خوبی دارند. در اکثر مواقع شما حداکثر سرعت فریم ریت را خواهید داشت،  از آنجایی که این ۳ نسخه از روی نسخه کنسول SNES برگرفته شده‌اند و بر روی آن کنسول، مواقعی دچار افت فریم می‌شدند، شما امروز هم نمی‌توانید انتظار حداکثر فریم ریت در تمامی لحظات را داشته باشید، البته زیاد نگران این افت فریم ها نباشید زیرا به قدری آزار دهنده نیستند و فقط گاهی پیش می آید که شاهد افت فریم باشید اما شاید Capcom میتوانست این مشکلات را نیز برطرف کند به دلیل اینکه بازی با این جزییات کوچک و ساده نباید بر روی کنسول های قدرتمند نسل هشتم دچار افت فریم هایی بشوند که حتی بازی هایی مثل Witcher 3 این مشکلات را نداشته باشند.

قابلیت Smooth

قابلیتی که در این مجموعه وجود دارد و بسیار جالب است قابلیت Smooth میباشد که شما می توانید فیلتر Smooth را انتخاب کرده که موجب می شود کمی از “پیکسلی” بودن تصاویر کم شود و در عوض تصاویر شکل‌تر و امروزی‌تر داشته باشید که وجودش مایه فرح بوده و از آن استقبال می‌شود، هرچند که فیلتر اصلی هم به خودی خود زیباست و موجبات نوستالژیا را فراهم می کند. جدای از این ۲ یک فیلتر هم برای احیای شرایط یک تلویزیون CRT وجود دارد که از نظر من جالب نیست.

همه چیز عالی اما مشکلات ریز…

در این که کار Capcom در انتشار یک کالکشن فوق العاده عالی بوده است شکی نیست اما مشکلات ریزی نیز وجود دارد برای مثال، برخی از قطعه های ژاپنی این مجموعه، چون Wild Fangs، به سبب باطل شدن پروانه کسب، غیبت دارند، و یا نمی‌توان آن‌ها را حین تجربه بازی پخش کرد و تنها مختص خود گالری هستند که می‌توانست یک ویژگی بسیار جالب باشد، اما از سویی دیگر، با یک دسته از آهنگ های جدید و تنظیم شده مختص این Collection روبه رو هستیم، همچون ریمیکس آهنگ باس فایت‌های X5 و یا آهنگ RE:Future. در مجموع این یک گالری عالی است و می‌توان آن را یک موزه دیجیتالی تمام عیار نامید. از دیگر نقاط ضعف این مجموعه، می‌توان به نبود یک سیستم بازگرداندن زمان یا به اصطلاح Rewind کردن اشاره کرد، چیزی که در کالکشن اصلی وجود داشت و از اشتباهات مرگ بار جلوگیری می‌کرد. برای یک سری از عناوین، همچون X6 که طراحی مراحلش پر از تله‌های کشنده است، این ویژگی می‌توانست با استقبال شدیدی روبه رو شود و نبود آن کمی ناامید کننده و عجیب بنظر می‌رسد.

چند قابلیت جالب و خوب

یک قابلیت جالب و خوب دیگر این است که در این کالکشن شاهد چند نسخه از این مجموعه هستیم به عنوان مثال اگر از دوبله انگلیسی خسته شده‌اید، با فشردن یک دکمه نسخه ژاپنی آن را باز کرده و به تجربه‌اش بپردازید! یکی دیگر از قابلیت های بسیار جالب این Collection، درجه سختی Rookie Hunter Mode است که برای افراد تازه کار در نظر گرفته شده. با فعال کردن این حالت، میزان صدمه وارد شده به شما به ۲۵% کاهش می‌یابد، دیگر با افتادن بر روی تیغ‌ها نخواهید مرد و سقوط کردن به دره‌ها، باعث ریست شدن بازی شما نمی‌شود بلکه از آخرین Checkpoint به ادامه بازی می پردازید.

حرف آخر

اگر از طرفداران مجموعه پر خاطره و دوست داشتنی MEGA MAN  هستید و خاطرات بسیاری با این مجموعه دارید به شدت به شما توصیه میکنیم که این بازی را تهیه کنید و بازی کنید و اگر از گیمر های جدید هستید توصیه میکنیم ابتدا تریلر ها و گیم پلی بازی را تماشا کنید و اگر با این سبک از بازی ها ارتباط برقرار می کنید اقدام به خرید این مجموعه ارزشمند کنید.

Verdict

If you’re an old school gamer and you have a lots of memories with this series we highly recommend you to buy this collection and enjoy this series again, otherwise if you’re a new gamer and don’t know anything about this series, we highly recommend you to watch some trailers and gameplays of this series and check if you like this type of video games and then buy this great and beautiful collection with no doubt

نکات مثبت:

وجود شش عنوان بسیار مهیج

گالری کامل و زیبا

فیلترهای گرافیکی مناسب

وجود حالت Rookie Hunter Mode برای تازه واردان

چند زبانه بودن بازی

حالت جدید X Challenge

نکات منفی:

عدم وجود قابلیت Rewind

برخی از مبارزات بخش X Challenge عادلانه نیستند

نمره گیم تاکس به MEGA MAN X LEGACY COLLECTION 1 & 2

۹/۱۰

قیمت : ۴۰$

خرید Xbox

خرید Steam

خرید PS4

 

نقد و بررسی Banner Saga 3

یک نسخه دیگر از این سری بی نظیر آمد ! سری ای که همه ما عاشق آن هستیم و با آن خاطره داریم ! سری ای که رقیب بسیار سرسخت بازی های بزرگ است و جالب اینجاست که با گرافیک نه چندان بالا و گیم پلی نه چندان بزرگ خود رقیب بازی های بزرگ شده است، پس راز موفقیت این سری در کجاست؟ با ما همراه باشید…

یک بازی متفاوت

آیا از بازی های معروف و تکراری خسته نشدید؟ بازی هایی که هر روز دارید بازی میکنید؟ بازی هایی که همه مثل هم شده اند؟ کمی به تنوع احتیاج دارید؟ پس حتما باید سری Banner Saga را بازی کنید تا از دنیای خسته کننده بازی های معروف به یک دنیای جالب و هیجان انگیز وارد شوید و لذت ببرید.

تصمیم گیری ها

بازی  Banner Saga 3 نیز از همان دسته بازی‌هایی است که به شما می‌گوید،  هر تصمیمی که شما بگیرید، قطعاً در آینده بازی تاثیر میگذارد. این یکی از  نکات بسیار خوب بازی است. شما باید حواستان به همه چیز باشد، هر قدمی که برمی‌دارید،. هر انتخابی که می کنید. چرا که بعدها جوابش را در خود بازی خواهید گرفت. اینچنین ایده‌هایی بدون شک بازی‌ها را به مرحله دیگری می‌برند و آنها را واقعی‌تر و جذاب‌تر از قبل نشان می‌دهند. پس مواظب باشید چیکار میکنید و هرکاری را انجام ندهید و قبل از انجام هرکاری فکر کنید.

موسیقی

در تمام سری The Banner Saga  موسیقی عالی است. موسیقی هر سه نسخه حساب‌شده و حرفه ای است، موسیقی یکی از بخش های جدا نا شندنی نه تنها سری Banner Saga بلکه تمام بازی های رایانه ای بوده و هست و در سری Banner Saga موسیقی به شدت قوی کار شده که یکی از نکات مثبت بازی به حساب می آید.

گرافیک

آیا این بازی است یا یک نقاشی از یک هنرمند بزرگ؟ بله طرح های هنری بازی به قدری زیبا و هنرمندانه هستند که شما ممکن است با طرح های هنری هنرمندان بزرگ اشتباه بگیرید و حق هم دارید، همین طرح های زیبای هنری باعث میشود لذت شما از بازی چند برابر شود که واقعا از این بازی هبجان انگیز لذت ببرید.

گیم پلی

دنبال یک مبارزه عظیم بین دو گروه بزرگ میگردید؟ از مبارزات موچک خسته شدید؟ بله Banner Saga برای شما ساخته شده است تا شاهد جنگی عظیم بین دو گروه بزرگ باشید و به صورت نوبتی به یکدیگر حمله کنید و گروه مقابلتان را از بین ببرید و به جلو حرکت کنید.

حرف پایانی

بازی بسیار زیبا، طرح های هنری فوق العاده زیبا و حرفه ای ، موسیقی های بی نظیر مانند نسخه های قبل و گیم پلی ای پر از هیجان و زیبایی که شما را درگیر خود میکند، به شدت این بازی را به شما پیشنهاد میکنیم.

Verdict

we really recommend this game to you this one is a pure masterpiece and there’s no game like The Banner Saga 3  specially in this generation, ENJOY IT

نکات مثبت

گرافیک هنری فوق العاده

تکراری نشدن بازی

مبارزات زیبا و پر هیجان

موسیقی فوق العاده

نکات منفی

مشکلات در بافت ها

نبودن آموزش کافی برای بازیکنان تازه

نمره گیم تاکس به Banner Saga 3

۹/۱۰

 

سازندگان :

توسعه دهنده : Stoic Studio

ناشر : Versus Evil

?Who Made

Developer : Stoic Studio

Publisher : Versus Evil

قیمت : ۲۵$

لینک خرید Xbox

لینک خرید PS4

 لینک خرید PC

نقد و بررسی No Man’s Sky Xbox One Edition

در حالی که سال ها از انتشار بازی No Man’s Sky بر روی کنسول Ps4 گذشته که به خیال خودش قرار بود انقلابی باشد. البته از همان ابتدا  باگ ها و مشکلاتی در بازی وجود داشتند که فرضیه ی انقلابی بودن را از ذهنمان کم رنگ کرد. حتی بسیاری جوک و ویدیو های خنده دار برای این بازی و باگ هایش تولید شد. البته اگر سازنده بازی ، قبل از انتشار انقدر از بازی خود تعریف نمیکرد و گیمر ها را هایپ نمیکرد شاید اینقدر هم تحقیر نمیشد!

نسخه اول

طبق گفته سازنده دنیای بازی انقدر بزرگ بود که هیچکس به همین راحتی نمیتواند بازیکن دیگری را پیدا کند، این قضیه زمانی جالب شد که دو بازیکن در یک زمان دقیقا در یکجا حضور داشتند اما یکدیگر را ندیدند و حالا اوضاع برای سازنده بازی کمی خراب شد.

و حالا نسخه ی جدیدی که سازنده بازی منتشر کرده است، نسخه Xbox One  و نسخه بهبود یافته Xbox One X است.

گرافیک بازی

در نسخه Xbox One شاهد رشد گرافیکی بازی نسبت به نسخه PS4 هستیم که یکی از نکات مثبت این بازی به حساب می آید اما اگر هنوز هم باگ ها وجود داشته باشند چی؟

در نسخه Xbox One رزولوشن ۹۰۰p و فریم ریت بر روی ۶۰ قرار گرفته شده و در نسخه  One X رزولوشن ۴K و فریم ریت قابل قبولی دریافت میشود. و حالا میتوان کهکشان را با کیفیت و جزییات بسیار بالا دید. همچنین برای دارندگان One X که فریم را به رزولوشن ترجیح میدهند نیز Performance Mode وجود دارد.

و اما باگ ها و کرش ها و ….!

خوشبختانه اکثر باگ ها و مشکلات نسخه اول در این نسخه رفع شدند و کرش های بازی به حداقل رسیده که باعث میشود بازیکنان Xbox One حداقل مشکلاتی که بازیکنان Ps4 داشنتد را نداشته باشند.

ویژگی های جدید

سازندگان به همین ارتقا های گرافیکی و رفع باگ ها قانع نشدند و امکانات جدیدی به بازی افزودند مانند قابلیت ساخت وساز پایگاه ها و توانایی بازی به صورت چند نفره واقعی و تعامل با دیگر بازیبازان که باز هم بسیار ارزشمند است.

حالا دنیای رندوم بازی فقط یک دنیای ترکیب شده ی رندوم نیست و بازی با توجه به منطق خود دنیا ها را به بهترین نحو خود میسازد.

حرف پایانی

در آخر باید گغت اگر انقدر نسخه قبل این بازی اعصابتان را خورد نکرده که قسم بخورید دیگر آن را بازی نخواهید کرد و یا اصلا این بازی را تجربه نکردید حالا میتوانید با گرافیک بهتر و باگ های کم تر این نسخه ارتقا یافته از بازی را بازی کنید.

Verdict

In The End, this version of No Man’s Sky should have been released as first version on PS4, this improvements are really big and there’s no more serious Bug or crashes in this game beside that there’s a lots of great new features and stuff, so we really recommend you to play this version and enjoy this great and beautiful universe

نکات مثبت بازی

گرافیک بهبود یافته و فوق العاده در One X

رفع اکثر باگ ها و مشکلات

افزودن قابلیت ها و حالت های بازی جدید

بخش مالتی پلیر بهتر

بهبود سیستم لوت

نکات منفی بازی

نبود داستان درست و حسابی در بازی

تمامی باگ ها رفع نشده اند

نمره گیم تاکس به No Man’s Sky Xbox One Edition

۸.۵/۱۰

سازندگان بازی:

توسعه دهنده : Hello Games

طراح : Gareth Bourn

ناشر :  Hello Games, 505 Games

?Who Made

Developer : Hello Games

Designer : Gareth Bourn

Publishers :  Hello Games, 505 Games

قیمت بازی : ۵۰$

لینک خرید Xbox One 

لینک خرید استیم

لینک خرید PS4

 

نقد و بررسی بازی The Mooseman

هدف یک بازی ویدیویی در وهله اول باید سرگرم کردن مخاطب باشد. این اصلی است که از اولین بازی‌های ویدیویی رعایت شده و صادق بوده است. بازی Pong که آن را اولین بازی ویدیویی تاریخ نامگذاری کرده‌اند، نه گرافیکی داشت و نه از داستان خاصی بهره می‌برد ولی به دلیل سرگرم‌کننده بودن توانست به محبوبیت غیرقابل تصوری دست پیدا کند و آغازگر صنعتی باشد که این روز‌ها افراد زیادی در آن مشغول بوده و یکی از سودآورترین صنعت‌های دنیا به شمار می‌آورد.

اما به مرور زمان المان‌هایی از مدیوم‌های دیگر نیز وارد بازی‌های ویدیویی شدند و برای مثال شاهد آثاری بودیم که تلفیقی از فیلم و بازی به شمار می‌روند یا آثاری توسط بازیسازان ساخته شده و روانه بازار شدند که به معنی واقعی کلمه هنر را با سرگرمی آمیخته و تجربه‌ای فراموش‌نشدنی ارائه کردند. بازی The Mooseman، یکی از همین دست آثار است که باید لقب یکی از عجیب‌ترین و در عین حال زیباترین بازی‌های مستقل چند وقت اخیر را به آن داد. سازندگان این بازی ولادمیر بلتسکی و میخائیل شواچکو هستند و با یک بازی دو بعدی روبرو هستیم که پازل‌هایی نیز در آن گنجانده شده است و حتی می‌توان بازی را در سبک شبیه‌ساز راه رفتن (Walking Simulator) نیز دسته‌بندی کرد.

داستان بازی The Mooseman برگرفته از افسانه‌های روسی (به طور دقیق‌تر افسانه‌های Perm) است و شما با مردی همراه می‌شوید که یک کاهن بوده و نیمه خدا و نیمه انسان است. به دلیل همین ویژگی هم وی قادر به دیدن بُعد ماورایی جهان است که از دید انسان‌های معمولی پنهان شده است. در بازی می‌توانید با زدن کلید اسپیس، بین دید معمولی و ماورایی سوییچ کنید و این اصلی‌ترین مکانیزم گیم‌پلی بازی است که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت. زمانی که وارد بعد ماورایی می‌شوید، یک جمجمه گوزن روی سرتان ظاهر می‌شود و محیط اطراف نیز تا حد زیادی تغییر پیدا می‌کند. داستان بازی از طریق متونی روایت می‌شود که هر از گاهی نشان داده شده و به زبان روسی هم خوانده می‌شوند. ولی خب صرفا با استناد به این متون، چیزی از داستان بازی دستگیرتان نخواهد شد! برای اینکه داستان بازی را کاملا فهمیده و درک کنید، باید متونی را که پس از رسیدن به اشیای درخت‌مانند (Totem) برای‌تان رونمایی می‌شوند، با حوصله و دقت بخوانید.

در صورتی که حوصله خواندن این متن‌ها را داشته باشید، با این جهان فانتزی و افسانه‌ای به صورت کامل آشنا خواهید شد و خواهید فهمید که شخصیت اصلی بازی چه کسی است و در پی چه چیزی وارد این ماجراجویی شده است. این متن‌ها و در کل داستان بازی، ریشه در افسانه‌ها و ادبیات روسی دارند و با داستانی عالی روبرو هستیم که در جریان آن به سه لایه زیرین، میانی و فوقانی جهان سفر خواهید کرد و به موارد پر رمز و راز مختلفی برخورد می‌کنید که پی بردن به راز آن‌ها،‌ لذت خاص خود را دارد. در مجموع از حیث داستانی، بازی بسیار غنی و کامل است و مخصوصا اگر به داستان‌های افسانه‌ای علاقه داشته باشید، قطعا از آن لذت خواهید برد.

همان‌طور که در ابتدای متن اشاره کردم، The Mooseman را حتی می‌توان در بین بازی‌های Walking Simulator دسته‌بندی کرد چرا که صرفا هدف شما در بازی راه رفتن و پی بردن به داستان بازی و در نهایت رسیدن به مقصد است و تنها کنترل‌های بازی کلید‌های چپ و راست، اسپیس و ایکس هستند. با این حال برای اینکه بازی از یکنواختی خارج شود، سازندگان معما‌ها و پازل‌هایی را نیز در دنیای بازی قرار داده‌اند که در این امر هم بسیار موفق بوده و توانسته‌اند بازی را از تکراری و خسته‌کننده شدن نجات بدهند. پازل‌های بازی اکثرا با سوییچ کردن بین دنیا‌های مختلف حل می‌شوند و طراحی خلاقانه‌ای نیز دارد. برای مثال در یکی از بخش‌های بازی، شاهد دو پلتفرم هستید که اگر هر دو فشار داده شوند، مانعی که پیش‌رویتان قرار دارد برداشته می‌شود. زمانی که در بعد معمولی هستید، این پازل قابل حل نیست ولی وقتی وارد بعد ماورایی می‌شوید، خواهید دید که تکه‌سنگ‌هایی که در محیط معمولی وجود داشتند، در اصل خرچنگ‌هایی هستند که در بعد ماورایی شما را دنبال می‌کنند و حال کافی است تا آن‌ها را روی پلتفرم‌ها قرار داده و سپس به بعد معمولی سوییچ کنید تا پلتفرم‌ها فشار داده شده و مانع برداشته شود. نمی‌خواهم با توضیح دادن بیشتر راجع به معما‌های بازی آن‌ها را اسپویل کنم، ولی در کل همین مثال کافی است تا بدانید که سبک معما‌های کلی بازی به چه شکل است و چه طراحی خلاقانه‌ای دارد.

همچنین عامل دیگری که به گیم‌پلی بازی تنوع می‌بخشد، چند مرحله کاملا متفاوت بازی است. برای مثال در بخشی از بازی در نقش یک شکارچی قرار می‌گیرید که باید گوزنی را شکار کند یا در بخشی دیگر سوار یک پرنده باید در آسمان‌ها پرواز کرده و حتی از دست یک موجود اهریمنی و غول‌مانند فرار کنید. اما مساله‌ای که می‌توان آن را ایراد گیم‌پلی بازی دانست، کوتاه بودن مدت زمان گیم‌پلی The Mooseman است. بیش‌ترین زمانی که بازی می‌تواند شما را سرگرم کند، تقریبا یک ساعت و نیم خواهد بود و این با احتساب خواندن تمامی متون داستانی و موارد دیگر است و خب از آنجایی که بازی ارزش تکرار بالایی هم ندارد، می‌توان گفت که این کوتاه بودن یک ایراد برای آن محسوب می‌شود. راستش را بخواهید وقتی یک بازی ضعیف را تجربه می‌کنم، ترجیح می‌دهم تا زودتر تمام شود تا از شرش خلاص شوم! ولی در مورد The Mooseman دوست داشتم بازی ادامه داشته باشد تا بتوانم بیش‌تر درگیر دنیای افسانه‌ای و پر رمز و راز آن شوم و به همین دلیل هم زمانی که به پایان بازی رسیدم، کمی تو ذوقم خورد و این کوتاه بودن بازی بیش‌تر به چشم آمد.

تا به اینجای متن راجع به ویژگی‌های مثبت بازی توضیح داده و ایرادی هم به آن گرفتیم؛ با این حال هنوز هیچ‌چیزی در مورد بهترین و لذت‌بخش‌ترین جنبه بازی که اتمسفر آن است، نگفته‌ام. بله؛ همان‌طور که در ابتدای متن هم اشاره کردیم، بازی The Mooseman از آن دست آثاری است که نشان می‌دهد بازی‌های ویدیویی، علاوه بر سرگرم‌کننده بودن می‌توانند یک شاهکاری هنری هم باشند و سازندگان آن‌ها هم علاوه بر بازیساز بودن، می‌توانند یک هنرمند واقعی باشند. طراحی‌های محیط بازی از همان لحظه‌های اول توجه‌تان را جلب می‌کنند و هر چه بیش‌تر در بازی پیش می‌روید، این زیبایی هم بیش‌تر به چشم می‌آید. برخی منظره‌ها و پس زمینه‌های بازی آن‌قدر زیبا هستند که حس می‌کنید تابلوهایی از بهترین نقاش‌های جهان در پس زمینه بازی قرار داده شده است.

زیبایی بازی تنها به این مورد هم خلاصه نمی‌شود و صحنه‌های ناب دیگری نیز در آن قابل مشاهده هستند. برای مثال در بخشی از بازی شاهد طلوع خورشید در پس‌زمینه هستیم که اگر بگویم چنین طلوع خورشید زیبایی را تا به امروز در کم‌تر بازی دیگری دیده‌ام، اغراق نکرده‌ام. یا زمانی که به دنبال شکار گوزن در محیطی برفی هستید، بازی بدون اینکه افکت‌های گرافیکی فوق‌العاده‌ای داشته باشد، محیط برفی و عکس‌العل‌های شخصیت اصلی نسبت به آن را به باورپذیرترین شکل ممکن به‌تان نشان داده و کاری می‌کند که حس واقعی بودن در چنین محیطی به‌تان منتقل شود.

بازی یک جنبه مثبت عالی دیگر هم دارد که موسیقی‌ها و صداگذاری‌های آن است. دقیقا به همان اندازه که بازی از حیث بصری زیبا است، از حیث موسیقی‌ها نیز فوق‌العاده عمل کرده است و آهنگ‌های پخش‌شده در بازی آنقدر عالی و گوش‌نواز هستند که پس از تمام کردن بازی، اولین کاری که کردم خرید آلبوم موسیقی‌های بازی بود. موسیقی‌های این اثر تماما به صورت اورجینال و بر اساس موسیقی‌های روسی ساخته شده‌اند و واقعیت این است که پیش از تجربه این بازی، هرگز فکر نمی‌کردم که موسیقی‌های روسی بتوانند تا این حد زیبا باشند. اما مساله‌ای که حتی از عالی بودن موسیقی‌ها هم مهم‌تر است، این است که این موسیقی‌ها کاملا مناسبت حال و هوای کلی بازی و لحظه‌ای هستند که در پخش می‌شوند و گاهی ممکن است آنقدر مجذوب جنبه‌های هنری بازی شوید که بی‌خیال پیش‌روی در آن شده و بخواهید فقط از گوش داده به موسیقی‌ها و تماشا کردن محیط پس زمینه بازی لذت ببرید.

صداگذاری‌های بازی نیز به اندازه موسیقی‌های آن عالی کار شده است و برای مثال صدای زوزه باد در محیط یا صدای برخی حیوانات و موجودات، کاملا طبیعی و باورپذیر بوده و حتی برخی موجودات که معمولا در بعد ماورایی هستند، صدا‌هایی دارند که بسیار رعب‌آور و ترسناک بوده و حتی بازی را شبیه به یک بازی ترسناک می‌کنند.

در مجموع، با اینکه The Mooseman تجربه‌ای کوتاه است و خیلی هم شما را به چالش نمی‌کشد، ولی از حیث هنری و داستانی آنقدر عالی است و آنقدر اتمسفر بی‌نظیری دارد که تجربه آن به هر شخصی، حتی افرادی که علاقه‌ای به بازی‌های ویدیویی ندارند هم پیشنهاد می‌شود و می‌توانید با پرداخت ۷ دلار به یک ضیافت هنری عالی بروید که تا مدت‌ها حس و حال و لذت آن از ذهن‌تان پاک نخواهد شد.

نکات مثبت : 

  • – داستان عالی برگرفته از افسانه‌های روسی
  • – طراحی‌های هنری فوق‌العاده
  • – موسیقی‌های گوش‌نواز و اوررجینال
  • – معما‌هایی خلاقانه و متنوع
  • – اتسمفر عالی و درگیر کننده

نکات منفی : 

  • – کوتاه بودن بازی
  • – نداشتن ارزش تکرار

نمره گیم تاکس به The Mooseman : 

۹/۱۰

سازندگان :

توسعه دهنده : Vladimir Beletsky

ناشر : Vladimir Beletsky

Who Made

Developer : Vladimir Beletsky

Publisher : Vladimir Beletsky

بررسی بازی The Crew 2

اما وجود این نکات مثبت به معنی بی نقص بودن The Crew 2 نیست. متاسفانه هنوز هم سیستم لوت ساده و ناکارآمدی را در بازی شاهد هستیم. با پیروزی در هر رقابت، بازی به صورت خودکار جوایزی را در قالب لوت به شما می‌دهد که در سه دسته معمول، کمیاب و حماسی با سه رنگ سبز، آبی و بنفش رده‌بندی شده‌اند. هر یک از جعبه‌ها شامل یک قطعه از خودرو می‌شوند که می‌توانید با استفاده از آنها، توانایی خودروی خود را افزایش دهید و به اصطلاح خودروی‌تان را ارتقاء دهید. نکته منفی در این میان اما عددی است که روی هر قطعه نوشته شده و عملا با برداشتن یک قطعه جدید، دیگر قطعه‌های جمع‌آوری شده پیشین به دردتان نمی‌خورد. این موضوع یکنواختی خاصی را به جمع‌آوری لوت‌ها داده است و متاسفانه یوبی‌سافت به خوبی از پتانسیل این بخش استفاده نکرده است. هرچند در تئوری نام ارتقاء روی سیستم لوت‌باکس The Crew 2 گذاشته شده است، اما در عمل تنها شاهد لیستی از اجزا خودرو هستیم که باید آن‌ها را بررسی کنید و روی خودروی خود سوار کنید. البته یوبی‌‌سافت به طور خاص برای تغییر عملکرد وسیله نقلیه تنظیماتی پیشرفته‌تر را ارائه می‌دهد که با افزایش دنبال‌کننده‌ها به بخش های مختلف آن دسترسی پیدا می‌کنید و می‌توانید تا با تغییر پارامترهای نمایش داده شده، به صورت دستی تغییراتی جزئی را در خودرو ایجاد کنید. در مجموع سیستم ارتقاء خودروها حرفی برای گفتن ندارد.

البته گرافیک The Crew 2 هنوز هم نکات مثبتی دارد. خوشبختانه یوبی‌سافت سیستم پویای روز و شب و آب‌و‌هوا را در بازی گنجانده است که با وجود مغایرت‌هایی که با موقعیت جغرافیایی شهر‌ها دارد، به بهترین شکل تنوع را از لحاظ بصری وارد بازی می‌کند. از طرفی وسایل نقلیه نیز هر کدام در جایگاه خود طراحی خوب و پرجزئیاتی دارند. سفارشی‌سازی خودروها بی‌شک یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بازی The Crew 2 است و امکان طراحی اسکین‌های مختلف و اشتراک گذاری سریع و بی‌دردسر با سایر بازیکنان مهیا شده است. از طرفی یوبی‌سافت در دنیای بازی حیات وحش را گنجانده است. با ورود به هر شهر یا منطقه کوهستانی و باتلاق‌ها، با حیوانات مختلفی از تمساح گرفته تا خرس و کرکس روبه‌رو می‌شوید و برای تنوع هم که شده یوبی‌سافت آلبوم عکسی را به عنوان ماموریت در اختیار بازیکنان گذاشته است. هریک از خانواده‌ها در کنار رقابت و چالش‌های مبتنی بر مهارت، درخواست تصویر برداری از حیوانات و مکان‌های تفریحی را می‌کنند که باید با انجام دادن آنها پول و فالوور بیشتری را جمع‌آوری کنید. از طرفی حالت Photo Mode در یک کلمه پر محتوا است و برای علاقمندان به اشتراک گذاری تصاویر، جزئیات پرشماری را حتی با امکان بازبینی ویدیویی می‌دهد. وجود این ویژگی باعث شده است تا هیچ صحنه‌ی زیبا یا خنده‌داری را از دست ندهید و در هر زمان بتوانید از زوایای مختلف، تصاویر مورد نظرتان را ثبت کنید یا حتی شرایط آب و هوایی را با توجه به خواسته خود تغییر دهید.

از شرایط آب و هوا گفتیم. در روزهای گذشته ساکنین ایالات متحده آمریکا اشاراتی به مغایرت سیستم پویای آب‌وهوای The Crew 2 با شرایط اقلیمی برخی شهرها داشتند، تا جایی که حتی انتقاداتی از هوای برفی لس‌آنجلس در بازی شد؛ در حالی که بیش از پنجاه سال از بارش برف در این شهر می‌گذرد. با این حال صرفا وجود این مغایرت‌ها را نمی‌توانیم نکته‌ای منفی بدانیم. تجربه بازی The Crew 2 حداقل تا زمانی که حالت PvP به این بازی اضافه شود، پیرامون محور رقابت‌ها با هوش مصنوعی می‌گذرد و در نتیجه باید با ورود به هر کدام از مسابقات که با نام دیسیپلین شناخته می‌شوند، در دو درجه سختی Normal و Hard رقابت کنید. خوشبختانه ساخته Ivory Tower میزبان وسایل نقلیه‌ به ویژه‌ خودروهای لایسنس شده متفاوتی از جمله استون مارتین، لوتوس، بی‌ام‌و و مرسدس بنز است. عمده خودروها یا وسایل نقلیه مربوط به مدل‌های ۲۰۱۶ به قبل می‌شوند و حتی شاهد همکاری یوبی‌سافت با پورشه برای حضور محصولات این خودروساز پرطرفدار هستیم. از طرفی خودروهای کلاسیک نیز نقش پررنگی در بازی دارند که خریداری و رقابت با آنها لذت بخش است. یوبی‌سافت همچنین سعی کرده است تا نمای داخلی خودروها را با دقت طراحی کند، با این‌حال آنطور که انتظار می‌رفت نمای داخلی پرجزئیاتی را شاهد نیستیم. هرچند به سال‌های پایانی نسل هشتم نزدیک می‌شویم، یوبی‌سافت به شکل عجیبی وجود آینه‌ها در بازی را بی‌معنی کرده است و شاهد آینه‌هایی کدر هستیم. در نتیجه برای، حتما زاویه دوربین را تغییر دهید که شدیدا به گیم‌پلی دلهره‌آور بازی ضربه می‌زند.

نقشه‌ای عظیم، ۱۴ حالت رقابتی و انواع و اقسام وسایل نقلیه، The Crew 2 را به یک بازی مسابقه‌ای آرکید زیبا تبدیل کرده است.

فارغ از آنکه طرفدار چه سبکی باشید کمپانی یوبی‌سافت نشان داده است که می‌تواند اثری باب طبع سلیقه شما را با کمک استودیوها توسعه دهد و عرضه کند. به ویژه در چند سال گذشته خط مشی یوبیسافت به سمت توسعه بازی‌های جهان باز رفته است تا با باز گذاشتن دست بازیکنان، تجربه‌ای خوشایند را برای آنها رقم بزند. اینکه بخواهید در یک اثر جهان باز نقش‌آفرینی به نیویورک پسا آخرالزمانی بروید یا با پوشیدن کلاه‌خود و برداشتن تبرتان در قرون وسطی به دوئل بپردازید، چیزی است که یوبی‌سافت در بازی‌های خود از The Division گرفته تا For Honor هرچند با وجود ایرادات، خلق کرده است. اما تا سال ۲۰۱۴ و علی‌رغم وجود بازی‌های مسابقه‌ای مختلف در میان مجموعه‌های فرانسوی‌ها، نبود یک مجموعه ریسینگ همه‌جانه به شدت احساس می‌شد. مجموعه The Crew، ساخته استودیوی Ivory Tower را می‌توانیم یکی از بازی‌های متفاوت کمپانی یوبیسافت در طول چهار سال گذشته بنامیم؛ مجموعه‌ای که آنچنان که باید در میان آی‌پی‌های پر سر وصدای یوبی‌سافت دیده نشد و با وجود مهره‌های فراوانی که برای سرگرم‌کردن بازیکنان داشت، آنچنان که باید بهش پرداخته نشد. تعقیب و گریز‌های هیجان‌انگیز در The Crew و وجود رقابت‌های PvP که هنوز هم باگذشت چند سال جذاب هستند، ساخته فرانسوی‌ها را به اثری آرکید و سرگرم‌کننده تبدیل کرد که حداقل پتانسیل سرگرم‌کردن بازیکنان نه‌چندان حرفه‌ای را داشت. بازیکنانی که دوست ندارند ذهن خود را مشغول مسائل فنی خودرو کنند و می‌خواهند با اجرای بازی گشتی در ایالات متحده بزنند و رقابتی نزدیک و البته نفس‌گیر را با سایر بازیکنان تجربه کنند.

نقاط قوت

  • – هندلینگ خوب کنترل هر یک از وسایل نقلیه
  • – تنوع دسترسی به وسایل نقلیه لایسنس شده‌
  • – زمان لودینگ کم علی‌رغم دنیایی بسیار وسیع
  • – شرایط آب و هوایی پویا در کنار نورپردازی چشم‌نواز
  • – قابلیت شخصی‌سازی پرجزئیات تمامی وسایل نقلیه
  • – موسیقی تند و متناسب با اتمسفر حاکم بر بازی

نقاط ضعف

  • – فیزیک بد خودروها، به ویژه در زمان برخورد با موانع
  • – لوت باکس‌ها پتانسیل بیشتری برای ارتقاء قابلیت وسایل نقلیه داشتند
  • – انیمیشن بعضا خنده‌دار و ناامیدکننده شخصیت‌ها

نمره گیم تاکس به The Crew 2

۸/۱۰

بررسی بازی Assassin’s Creed: Origins

اما نکته‌ای که بازی Origins را جذاب می‌کند، همانطور که در بالا اشاره کردم، سفر در زمان است. هرچند مانند Syndicate نمی‌توانید بین شخصیت‌ها سوییچ کنید، اما در جریان بازی فرصتی مناسب را برای کنترل آیا، همسر بایک به دست می‌آورید. به دنبال کشف DNA آیا، بازی اجازه می‌دهد تا سفری به خاطرات این شخصیت داشته باشید و نبردهای دریایی را تجربه کنید. نبردهای دریایی بازی به لطف ساخت Assassin’s Creed: Origins توسط یوبی‌سافت مونترال، بسیار خوب طراحی شده است و مشابه با Assassin’s Creed IV: Black Flag قادرید تا تک به تک کشتی‌های دشمنان را غرق کنید. همین تفاوت ناگهانی روند بازی و حضور باس‌فایت‌هایی منحصربه‌فرد است که تا حد زیادی از تکراری شدن هرچه بیشتر گیم‌پلی جلو‌گیری می‌کند. با این حال، هنوز هم نمی‌توان گفت Assassin’s Creed: Origins در زمینه اهداف اصلی و فرعی توانسته تنوع زیادی را ایجاد کند. متاسفانه هرچند در ابتدای بازی کنترل Senu، عقاب بایک سرگرم‌تان می‌کند، اما در ادامه این قابلیت نیز تکراری می‌شود و تنها سعی می‌کنید تا با کمک این عقاب دوست‌داشتنی اهداف را پیدا کنید.

ماموریت‌های بازی در مجموع از چند بخش ساده تشکیل می‌شوند و شباهت زیادی را میان ماموریت‌های فرعی و اصلی شاهد هستیم. با انتخاب ماموریت مورد نظر‌، باید به سمت محل مشخص‌شده حرکت کنید تا با انتخاب Senu، محل حضور هدف مشخص شود. سپس بایستی به محل بروید و با جستجوی محیط سرنخ‌ها را، مشابه با حالت Murder Mysteries بازی Syndicate، پیدا کنید، به بررسی محل بپردازید و مکان دقیق هدف را پیدا کنید. این الگوریتم ساده در ماموریت‌ها به‌ویژه از میانه بازی و انتهای Act II خودنمایی می‌کند و باعث تکراری شدن مراحل می‌شود. یکی از انتقاد‌ها به Origins، حذف امکان انجام ماموریت‌ها به روش‌های مختلف است که پیش از این در Syndicate شاهد آن بودیم. در این بازی سه روش مختلف به بازیکنان پیشنهاد داده می‌شد و می‌توانستید با روش مورد علاقه خود برای کشتن هدف اقدام کنید. مخفی‌کاری مانند گذشته نقشی اساسی را در روند بازی دارد و عمدتا به مخفی شدن در میان گیاهان خلاصه می‌شود. اگر دلتان برای مسابقه‌ها تنگ شده است، به لطف حضور رومی‌ها، می‌توانید بر پشت ارابه‌های رومی به مسابقه‌هایی نفس‌گیر بروید.

Assassin’s Creed: Origins نقشه‌ای عظیم دارد که بخش عمده آن را صحراهای بی آب و علف تشکیل می‌دهند. یوبی‌سافت قبل از انتشار بازی از ساخت بزرگ‌ترین نقشه تمام دوران مجموعه Assassin’s Creed در Origins خبر داده بود که باید گفت با وجود موضوع اشاره‌شده، این مورد حقیقت دارد. بازی Assassin’s Creed: Origins در مجموع از بعد هنری هم شما را مجذوب خود می‌کند و هم ناامید. متاسفانه در جریان بازی با باگ‌های مختلفی روبه‌رو می‌شوید که تاثیر مستقیمی را در گیم‌پلی می‌گذارد. بالا رفتن دشمنان از روی دیوار، رد شدن از داخل جسد دشمنان، عبور از داخل برخی درخت‌ها یا معلق ماندن پاهای حیونات روی هوا تنها بخشی از ایرادات بازی هستند که البته یوبی‌سافت سال‌ها است تلاشی برای رفع‌شان نمی‌کند. حتی گاهی با مشکلات عجیب دیگری مانند پرتاب شدن ناگهانی بایک به هوا یا گیر کردن درون گاری یا دیوار نیز روبه‌رو می‌شوید که مستقیما روی روند بازی تاثیر می‌گذارد و مانع تمام کردن مرحله می‌شود.

اما زمانی که بحث از موسیقی می‌شود، یوبی‌سافت چه در زمان پخش تریلرهای قبل از انتشار بازی و چه در جریان بازی، می‌تواند شما را مجذوب کند. موسیقی Assassin’s Creed نقشی اساسی در ارتباط بازیکنان با میان‌پرده‌ها دارد. هر یک از نت‌های بازی استادانه انتخاب شده‌اند و در هارمونی کاملی با جریان بازی قرار دارند. شنیدن زجه‌های مادری که کودکش را از دست داده یا مراسم مذهبی ساکنین شهر با ضربه زدن به ساز دایره خود، باعث شده‌اند که در یک کلام شهرهای بازی زنده باشند و از قدم زدن در میان مردم لذت ببرید. موسیقی بازی همچنین در گشت و گذار میان شهرها یا در جریان مراحل نیز همراه همیشگی شما است و مهم نیست چند ساعت به آنها گوش دهید؛ باز هم تکراری نمی‌شوند. این کیفیت در صداگذاری نیز حفظ شده است و هر یک از شخصیت‌ها، علی‌رغم پر تعداد بودنشان، صداگذاری منحصربه‌فردی دارند. از سوی دیگر حیات وحش بازی و شنیدن صدای پرواز دسته‌جمعی پلیکان‌ها یا حمله‌ی ناگهانی کروکودیل گرسنه به پرنده‌هایی که به دنبال نوشیدن اندکی آب هستند، دنیای بازی را پویا و گشت و گذار در آن را پر هیجان کرده است. صدای جریان آب رودها یا صدای برخورد دو کشتی به یکدیگر یا از همه آنها لذت‌بخش‌تر صدای آغاز طوفان شن برای آنکه شما را از مسیرتان دور کند، تنها بخشی از موفقیت‌های تیم صداگذاری Assassin’s Creed: Origins هستند و باید به آنها تبریک گفت.

حقیقت این است که صحبت در رابطه با موارد ریز و درشت بازی Assassin’s Creed: Origins و پرداخت به تمام محتوا، خوبی‌ها و بدی‌هایش، از حوصله این بررسی به دور است و باید خودتان در جریان بازی آنها را تجربه کنید. Origins یک Assassin’s Creed دیگر و مشابه با سایر بازی‌های این مجموعه است و باید گفت که به غیر از داستان و همینطور برخی نکات مثبتی که در بالا اشاره شد، مورد جدیدی را برای ارائه به بازیکنان ندارد. شما هنوز هم برای فعال کردن Fast Travelها باید به بالای بلندترین ساختمان‌ها بروید، از بالا به درون کاه یا پشته علف بپرید، سطح خود را افزایش دهید و با دریافت اسکیل پوینت، مهارت‌هایتان را ارتقاء دهید. اما موضوع اینجا است که Origins دیگر راه‌های مختلف برای تمام کردن مراحل را در اختیارتان نمی‌گذارد و تنوع زیادی در ماموریت‌های جانبی ندارد. اگر در گذشته بازی Ghost Recon: Wildlands را تجربه کرده‌اید و مشکلات آن آزارتان نداده است، احتمالا اوریجینز نیز برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر تحمل دوربین‌ اعصاب خردکن، ماموریت‌های تکراری، ایرادات فنی و مشکلات در مبارزات را ندارید، بازی Assassin’s Creed: Origins مناسب شما نخواهد بود و می‌توانید به بازی‌های دیگری فکر کنید.

یوبی‌سافت پیش از انتشار Assassin’s Creed: Origins‌ مانور زیادی روی مکانیزم مبارزه جدید بازی داده بود و با انتشار ویدیوهای گیم‌پلی، به کرات از فواید سیستم مبارزه جدید بازی سخن گفته بود. Assassin’s Creed: Origins مانند سیندیکیت دارای درخت مهارت‌ برای شخصیت بایک است؛ با این تفاوت که این‌بار شاهد پیوستگی میان مهارت‌ها هستیم و شما می‌توانید در سه بخش Warrior ،Hunter و Seer به ارتقاء مهارت‌های بایک بپردازید. هرچند این موضوع در تبلیغات یوبی‌سافت برجسته شده بود، اما باید گفت که ما در شماره‌های قبلی نیز به شیوه‌های مختلف شاهد قابلیت ارتقاء توانایی‌های شخصیت‌ها بودیم و نمی‌توانیم سیستم جدید را یک نوآوری در Origins قلمداد کنیم.

نقاط قوت

  • – سبک مبارزه متفاوت با هر سلاح و سیستم ارتقاء بازی
  • – داستانی زیبا که با جزئیات، پیشینه‌ی اساسین‌ها را توضیح می‌دهد
  • – شخصیت پردازی خوب
  • – زیبایی بناهای تاریخی باز طراحی شده
  • – موسیقی شنیدنی و صداگذاری عالی

نقاط ضعف

  • – تکراری شدن گیم‌پلی بعد از مدتی
  • – مشکلات فنی بعضا غیرقابل تحمل و اعصاب خردکن
  • – نبود قابلیت شخصی‌سازی دکمه‌ها و مشکلات دوربین
  • – نبود تعامل با محیط و تکراری شدن انیمیشن مبارزات در زمان کوتاهی